شروع یک کسب کار جدید همواره با چالشها و سختیهای بسیاری همراه است، این وضعیت تقریباً برای هر استارتاپی پیش میآید، شاید پر بیراه نباشد که بگوییم راهاندازی استارتاپ آنهم در ایران چقدر سخت است. چه چیزی این شرایط سخت را قابلتحملتر میکند؟ از دید من تیم خوب مثال کاتالیزگری است که کمک میکند این وضعیت سریعتر از زمان معمول خود تمام شود درواقع تيم سازي يكي از مهمترین مهارتهایی لازم براي راهاندازی يك استارتاپ است.
کار تیمی یکی از مهمترین ویژگیهای بایسته هر استارتاپی است که ضامن مهم بقا و توسعه کار است. بگذارید قبل از اینکه از تجربیاتم در این زمینه بگویم، از یکی از فیلمهای تد یاد کنیم که در عین کوتاهی بسیار آموزنده بود. داستان این فیلم به این صورت بود که مدیر یکی از شرکتهای سرمایهگذاری در یک کار پژوهشی این سؤال را مطرح کرده بود که چرا تعدادی از استارتاپها موفق میشوند و تعدادی دیگر با سایه تلخ شکست مواجه میشوند.
برای پاسخ به این سؤال تمامی استارتاپهایی که در مجموعه خود جذب سرمایه کرده بودند را موردمطالعه قرار داد چه آنهایی که موفق بودند چه آنهایی که شکست خوردند و پایان یافتن.
نتایج حاصل از این سؤال، جالب و تا حدی برای خیلی از بنیانگذارها تعجببرانگیز بود در این مطالعه مشخص شد در موفقیت استارتاپها پنج عامل زیر اهمیت بالایی دارد که در این میان، زمان مناسب برای ورود و کار تیمی دو عامل مهم و اصلی بودند و ایده، بیزنس مدل و جذب سرمایه در رتبههای بعدی قرار داشتند
از دید من تشخیص زمان درست ورود به بازار و شروع یک کار بهشدت وابسته به عاملی به نام تیم است. درواقع رویکرد تیم و نحوه تعاملات بین تیمی در انتخاب ایده، زمان ورود به بازار و نحوه ورود به آن مؤثر است.
به همین خاطر کار تیمی در بقای تیم حکم زیرساخت یک خانه را دارد اگر زیرساخت خوب نباشد هرچقدر بر روی ظاهر و ستونها کار شود در کسری از ثانیه بهقولمعروف هباء منثور میشه و گویی چیزی از اول نبود. پس بیشک تیم و کار تیمی مقدسترین عامل بقا، رشد و ماندگاری یک استارتاپ است.
کار تیمی نباشد؛ شکست متولد میشود:
بیش از چهار سال است که از نزدیک با اکوسیستم استارتاپی ارتباط دارم و در مقام همبنیانگذار، مشاور، دوست و ناظر با تیمها در ارتباط بودم؛ استارتاپهایی دیدهام که ایده خوبی داشتند ولی تیم و کار تیمی آنها خوب نبوده و خود را به ورطه شکست کشاندهاند و برعکس استارتاپی میشناسم که ایده آن چندان خوب نیست، مدل درآمدی خوبی ندارد ولی تابهحال در بازی مانده و رشد خود را ادامه داده است.
بگذارید از چند تجربه کم و کوتاهم بگویم؛ اوایل کار در یک شرکت فناوری اطلاعات در حوزه بازاریابی کارمی کردم، یکی از پروژههای ما همکاری با استارتاپی در حوزه خردهفروشی بود. بنیانگذاران آن با سودای دیجی کالا پا به معرکه گذاشته بودند؛ اتفاقاً از سرمایه مالی خوبی برخوردار بودند و کسبوکار خانوادگی داشتن، بنیانگذار تصمیم داشت به قول خودش از شیر مرغ تا جون آدمیزاد در فروشگاهش داشته باشد و بر این تصمیم بهشدت پافشاری میکرد.
این پروژه پس از شش ماه کار مداوم با شکست مواجه شد اگر بخواهم دلایل شکست را عنوان کنم این موارد مهمترین دلایل شکست بودند:
این عوامل استارتاپ را در ماههای اول به زمین زد و پروژه با هزینه بالایی کار خود را متوقف کرد.
یکی دو سال پیش قرار بود با دوستانم شرکتی ثبت کنیم و باهم کار کنیم دوستان چندساله بودیم قرار بود در حوزه خدمات و ارائه راهکاری خدماتی به شرکتها فعالیت کنیم اما بعد از مدتی مجبور شدم از تیم خارج شوم و الان که فکر میکنم دلایل زیر مهمترین دلیل من در خروج از این کار تیمی بود:
این سه مورد و موارد دیگر باعث شد که تیم از هم بپاشد و نتوانیم کار خود را ادامه دهیم و با خروج دو نفر از سهامداران کار به سرانجام خود رسید.
در خارج از کشور نیز ضعف تیمها استارتاپهای میلیون دلاری را زمین زده برای تکمیل استدلالهایم استارتاپهای استیج و ارس دیجیتا که در حوزه تجارت الکترونیک در امریکا کار میکردند به دلایل زیر حتی بعد از جذب بیش از دو راند سرمایه شکست خوردند و نتوانستند ادامه مسیر را طی کنند:
استارتاپها به دلایل مختلف شکست میخورند اما قطعاً تیم خوب و کار تیمی شکست را به موفقیت تبدیل میکند و درنهایت افرادی که کار تیمی خوبی باهم دارند موفق میشوند؛ اما برعکس آن ادامه دادنش سخت است.
تیم سازی فرایندی سخت و نیازمند تجربه است و تیم خوب ویژگیهای خاص خود را دارد و بهوسیله روشها و ابزارهای مختلفی میتوان تیم را آماده کرد در این مقاله به نکات و شاخصههای مهمی که به یک کارآفرین برای تشکیل تیم خود کمک میکند خواهیم پرداخت:
۱. اهداف و نیازهایتان را مشخص کنید
پیش از شروع، هدف و چشمانداز کسبوکارتان را مشخص کنید. فهرستی تهیه کنید از مقاصدی که قرار است برایشان تلاش کنید، سپس متناسب با هدفهای پیشِ رو، نیازهایتان را ارزیابی کنید، ببینید به چه تخصصهایی نیاز دارید و افرادی که قرار است برایتان کار کنند باید چه مهارتهایی داشته باشند. برای متقاضیان استخدام هم چشماندازهایتان را بهروشنی بیان کنید چراکه آنها هم باید با شما هم هدف باشند. «هدف مشترک» مانند نقشهی راه مانع انحراف گروه از مسیر اصلی میشود.
۲. با تعداد اعضای محدود شروع کنید
در ابتدا سعی کنید تیم را کوچک نگهدارید. یک استارتاپ منابع مالی محدودی دارد. پس از استخدام نیروهای تماموقت بهغیراز نیروی فنی و برنامهنویس که باید به توسعه محصول بپردازند پرهیز کنید.
این را بدانید که در آغاز فعالیت نیازی نیست به ازای هر نقش يک نفر حضور داشته باشد، بهتر است هر کس که توانایی انجام دادن کاری را دارد آن را انجام دهد و چندين نقش را ايفا کند. مثلاً فردی که طراحی سايت را انجام میدهد، ممکن است بتواند به تولید محتوا در شبکههای اجتماعی هم بپردازد و یا فردی با حجم کار کمتر آن را انجام دهد.
۳. اول بشناسید بعد استخدام کنید
غولهای اقتصادی بزرگ مثل مایکروسافت مطمئناً با یک یا چند استخدام اشتباه دچار مشکل نخواهند شد اما برای یک استارتاپ با اعضای تیم محدود وضعیت به این شکل نیست؛ بنابراین پیش از استخدام افراد، برای شناخت ویژگیها و تخصصشان تمام و کمال وقت بگذارید.
ممکن است تصمیم بگیرید که از دوستان و آشنایانتان کمک بگیرید، بااینکه این کار خیلی توصیه نمیشود اما باید به یاد داشته باشید که کار و دوستی، دو مقوله جدا از هم هستند. پس با جدیت و بدون تعارف رفتار کنید و از شناختی که از آنها دارید در جهت پیشرفت کارتان بهره بگیرید. بهطورکلی برای استخدام افراد در استارتاپ توجه به این چند مورد ضروری است:
۴. از تفاوتهای فردی بهره ببرید
بهتر است اعضای یک تيم دارای تیپهای شخصيتی متفاوتی باشند. وجود افراد مختلف با نقطه نظرات گوناگون به همافزایی و تکمیل کردن يکديگر در گروه کمک خواهد کرد. همچنین نظرات و دیدگاههای مختلف باعث به چالش کشیده شدن ایدهها و پردازش بیشتر و بهتر آنها خواهد شد و میزان خلاقیت تیم افزایش پیدا میکند.
۵. از علم روانشناسی کمک بگیرید
علاوه بر شناخت کافی، تعیین پست متناسب باشخصیت افراد نیز از ضرورتهای قابلتوجه در زمان استخدام است. تحقیقات نشان داده است ۸۰ درصد شرکتهای موفق دنیا در هنگام استخدام از تستهای شخصیتشناسی استفاده میکنند. با کمک علم روانشناسی، هم به شناخت بهتری از افراد میرسید و هم میتوانید مسئولیتی مطابق با شخصیتش به او محول کنید. از مشهورترین تستهایی که شرکتهای بزرگ از آنها استفاده میکنند میتوان به MBTI، Big Five و DISC اشاره کرد. این تستها را میتوانید بهراحتی و بهصورت رایگان از طریق اینترنت تهیه کنید.
۶. کمبودهای مالی را بهصورت معنوی جبران کنید
ازآنجاییکه سرمایه اولیه استارتاپها بسیار اندک است بهناچار باید افرادی را پیدا کنید که توقع حقوق بالا نداشته باشند اما برای اینکه انگیزهشان را از دست ندهند، میتوانید با رفتارتان آنها را دلگرم و به ادامه کار مشتاق کنید؛ مثلاً با توجه به تواناییهایشان مسئولیتهای بزرگتری به آنها بدهید تا دریابند به آنها اعتماد دارید یا تجربیاتتان را به شکلی دوستانه به آنها انتقال دهید.
تشکر و قدردانی را به فرهنگ گروهتان تبدیل کنید، درصورتیکه افرادتان مسئولیتهای خود را به بهترین شکل انجام میدهند یا با خلاقیت خود به گروه کمک میکنند از آنها قدردانی کنید. همچنین با دادن اعتمادبهنفس و قدرت تصمیمگیری، به آنها انرژی مثبت بدهید. درکشان کنید و در شادی و غم کنارشان باشید. به خاطر داشته باشید اگر شما محیطی را فراهم کنید که افراد از کار کردن در آن لذت ببرند، بدن شک نقش پول و مسائل مالی کمرنگتر خواهد شد.
منبع: ژرفا مدیا