میخواهم یادداشتم را با یک جملهی کلیشهای شروع کنم: «نوشتن، زندگی من است!»
این جملهی کلیشهای برای من بهغایت جذاب است. برای همین است که اگر کتابی ببینم که در باب آموزش نویسندگیست یا فقط و فقط از نوشتن حرف میزند، آن را از دست نمیدهم و ناگفته پیداست که کتاب « رها و ناهشیار می نویسم » یکی از همانهاست. کتابی دربارهی آموزش هنر جُستارنویسی.
ادرا لارا در کتاب « رها و ناهشیار می نویسم » از چه حرف میزند؟
اگر به عنوان اصلی کتاب نگاهی بیندازید خیلی زود دستگیرتان میشود با خواندن این کتاب قرار است عریان و سرمست بنویسید، منتقد درونیتان را رها کنید و یک «خاطرهپردازی» یا «جستار شخصی» قانعکننده خلق کنید!
ادرا لارا که عمرش را بعد از ویراستاری پای جستارنویسی گذاشته در این کتاب به شما میگوید:
و
وادارتان میکند که خودتان را در مسیر بیشتر و بیشتر نوشتن بیندازید!
البته ماجرا همین جا تمام نمیشود!
تا شما برای چاپ جُستارتان، از یک مجله پذیرش چاپ نگیرید و یا کتابتان را چاپ نکنید، خانم لارا ولکُن معامله نیست!
او در فصلهای آخر از راههای انتشار جستار میگوید؛ مجله، روزنامه و وبسایت معرفی میکند (که البته همهشان آمریکایی هستند و چندان به کارتان نمیآیند مگر اینکه بخواهید جستارتان را به انگلیسی بنویسید!)؛
همچنین به شما میگوید چطور خودتان و کتابتان را توی دلِ کارگزار ادبی و ناشر جا کنید (البته من اولین بار بود که عبارت «کارگزار ادبی» را میشنیدم و نمیدانم چنین موقعیت شغلیای در ایران وجود دارد یا نه!).
در صفحات پایانی کتاب هم منابع خواندنی مفید به شما معرفی میکند، جستارهای ممتازی که میتوانند به شما کمک کنند تا روایتهای بهتری بنویسید. از زیر تمرینهای آخر کتاب هم در نروید (این را با خودم بودم بیشتر!) انجام همین تمرینها میتوانند ایدهای باشند برای نوشتن یک کتاب!
جستار، داستان است یا داستان، جستار؟
کتاب « رها و ناهشیار می نویسم » آموزش داستاننویسی نیست اما کمابیش از تکنیکهای داستاننویسی بهره میگیرد و اصلا هم عجیب نیست چون روایت شخصی و خاطرهپردازی هرچند که نام جُستار را یدک میکشند اما مگر چیزی جز داستانسراییاند؟!
با این تفاوت که جستارها داستانهایی حقیقیاند که قهرمانشان خودمان هستیم، بنابراین فقط باید تجربههای زیستهمان را یکجور تروتمیزی بریزیم در دل یک روایت سالم! کاری که فوتوفنش را ادرا لارا در « رها و ناهشیار می نویسم » برایتان رو میکند.
کتاب « رها و ناهشیار مینویسم » برای چه کسانی است؟
اگر شما هم دلتان میخواهد کوچکترین اتفاق زندگیتان را به پرآبوتابترین شکل ممکن روایت کنید اما جسارتش را ندارید یا وسط معرکهی نوشتن کم میآورید، اَدِرا لارا در « رها و ناهشیار می نویسم » دستتان را میگیرد و قدمبهقدم راه نوشتن یک روایت شخصیِ درستودرمان را به شما نشان میدهد.
یا
اگر از آنهایی هستید که همیشه با خودتان گفتهاید: «از زندگی من باید فیلم بسازن» ولی از آنجایی که از بخت بد همهی کارگردانها و فیلمنامهنویسها بدسلیقه شدهاند و سراغتان نمیآیند؛ کتاب « رها و ناهشیار می نویسم » به شما کمک میکند تا خودتان دست بهکار شوید و از زندگیتان یک مستند نوشتاری بسازید.
یا
اگر میخواهید از روایت فرازونشیبهای زندگی و تجربههای زیستهی خوب و ناخوبتان پول دربیاورید تبریک میگویم چون خانم لارا « رها و ناهشیار می نویسم » را برای شما نوشته است!
بگذارید خیالتان را راحت کنم اگر نوشتن، یار زندگیتان است و خوب و بدش را به یک اندازه دوست دارید، از طرفی هم دلتان میخواهد راه و روش جذاب و گیرا نوشتن را پیدا کنید، این کتاب میتواند به شما کمک کند.
و در آخر اینکه
این توصیهی خانم لارا را آویزهی گوشتان کنید:
«قصهتان را بنویسید. قصهتان را هرچه که هست، بنویسید. قصهتان را روی لوح سنگی حک کنید. در نرمافزار مایکروسافتورد تایپ کنید. با جلبکهای دریایی روی شنهای ساحل بنویسید. [چون] هریک از ما گونهای در آستانهی انقراض هستیم. گونهای به ظرافت تکشاخ».