به جلد مجلات پر زرق و برق دکههای رزونامهفروشی و تصاویر بازنشرشده در شبکههای اجتماعی قدرتمند یک نگاه بیندازین. چی میبینین؟
ظاهر! ظاهر! ظاهر!
انگار ظاهر همه چیزه!
کسی سراغ مجلهای نمیره که جلدش هیچ تصویری نداره! یا تصویری غیرجذاب داره!
ظاهر اولین چیزیه که دیگران در موقعیت های اجتماعی از شما میبینن و بلافاصله بر مبنای اون شما را قضاوت میکنن. (اشتباه نکنین من منکر زیبایی در باطن نیستم و هرگز اهمیت اون رو زیر سوال نمیبرم ولی ما طی هزاران سال اینطور تکامل پیدا کردیم که ابتدا مفاهیم رو با حواس پنجگانهمون آنالز میکنیم بعد سراغ چیزی میریم که ممکنه _بله! ممکنه_ در باطنش باشه!)
لازم به گفتن نیست که این قضیه در سطح روابط انسانی بخصوص در تعامل با جنسیت زن چطور ریشه پیدا کرده و تا اونجا پیش رفته که توی دنیای جدید توجهها به سمت زیباترینها جلب میشه...
دیگه همه ما میدونیم:
چه از نگاه یک دختر نوجوون ... چه یک دختر دانشجو...
چه یک خانم خونهدار... چه یک خانم شاغل...
چه یک زن کاملا مستقل و خودساخته...
چه یک مادر دلسوز که تکتک ثانیههای زندگیشو وقف فرزندانش میکنه...
فرقی نمیکنه...
این مسابقه از میل خود ما به زیبایی بیشتر نشات میگیره. هر زنی دوست داره «زیبا» باشه و این رو هرگز نمیشه انکار کرد... یادتون باشه که این زیبایی میتونه ابزاری قدرتمند در دست همون زن باشه. کافیه کمی در تاریخ کنکاش کنید.. مثلا به کلئوپاترا، ملکه قدرتمند و بیرحم (!) مصر باستان فکر کنید یا حتی مدوسا، الهه افسانهای یونان باستان که با چشمانش هر موجودی رو تبدیل به سنگ میکرد!
از تاریخ و افسانهها که بگذریم، ممکنه بپرسید اصلا این زیبایی که داریم ازش حرف میزنیم، مگه متر و معیاری هم داره؟
پاسخ کوتاه: بله. بشر همیشه تلاش کرده معیار زیبایی رو درک کنه و این تلاش به حوزه ریاضیات هم کشیده شده. شاید ندونید ولی الان حتی یک معادله ریاضی برای زیبایی وجود داره، یک نسبت طلایی با مقدار ۱.۶۱۸۰۳۳۹۸۸۷ که گویا بشر تونسته اون رو از دل طبیعت استخراج کنه و الان فهمیدیم که این نسبت طلایی همون چیزیه که ما در ترکیب زیباترین چهرههای جهان داریم میبینیم. (اگه حوصله دارید برید جستاری در فلسفه زیبایی رو بخونید)
حالا اینکه ما موفق شدیم معیار علمی زیبایی رو بفهمیم، اصلا چه کمکی به ما میکنه؟
مسئله اصلی اینه اینکه کجای معادله زیبایی هستیم رو اصلا ما تعریف نمیکنیم! بلکه ژنتیک تعریف میکنه!
بعضیا قبل از اینکه خودشون بفهمن از همون ابتدا توی این «لاتاری ژنتیک» برنده به دنیا میان! با این نسبت طلایی بینقص توی چهره و اندام که هیچ حرف و حدیثی توش نیست و با این بخت بلند با کمترین تلاش بهترین فرصتهای اجتماعی رو از آن خودشون کنن...
واقعا اینطور نیست؟ (چند نفر رو میشناسین که تنها به خاطر زیبایی ژنتیکی خودشون موقعیت اجتماعی بهتری نسبت به شما دارن؟ دو نفر؟ ده نفر؟ صد نفر؟!)
پس تکلیف بقیه چی میشه؟ زنان و مردانی که اونقدر خوش شانس نبودن که از منظر زیباشناسی «برنده» به دنیا بیان؟
اینجاست که «تلاش» برای زیباشدن شکل میگیره.
تلاشی که مدتیه شکل یک مسابقه به خودش گرفته.. مسابقهای که زنان و مردان رو وارد چرخهای عظیم میکنه و صد البته صنایع قدرتمندی رو هم در دل خودش متولد میکنه و چرخ اقتصادهای بزرگ رو هم به گردش درمیاره.
پس قضیه به همین سادگیا نیست که تصور میکردین..
وقتی پای رشد اقتصادی باز میشه، دیگه یک مفهوم واحد از زیبایی نمیتونه پاسخگوی رشد دائمی یک صنعت عظیم باشه، پس باید تعاریف زیبایی مدام عوض بشن، ترندها شکل بگیرن، محصولات تولید و بلافاصله فروخته بشن و بعد از اون کنار گذاشته بشن تا ترندهای جدید، محصولات جدید و حتی روشهای تهاجمی مثل ترندهای جراحی زیبایی جای اونها رو بگیرن.. (اشتباه نکنید.. برعکس تفکرات بیپایه عدهای نئاندرتال این چرخهها اصلا بد نیست، عاقلترین متفکرین جهان هم میدونن رشد اقتصاد لازمه توسعه جوامعه و کسی قصد نداره بیدلیل این چرخ سودآور رو متوقف کنه!)
برندها همواره در حال دستکاری مفهوم زیبایی در ذهن جامعه هستند
من و تو به عنوان یک یک دختر (یا زن) باید بدونیم چطور معیارهای زیبایی متناسب با خودمون رو کشف کنیم تا از این فرصت برای افزایش شانس موفقیتمون در جامعه مدرن استفاده کنیم.
هر زن باید بدونه که زیباترین عنصر ظاهرش چیه و چطور میتونه با تاکید بیشتر روی اون و همچنین سعی در پوشش نواقص احتمالی بدنش، حداکثر بهره برداری ممکن از این موهبت رو داشته باشه...
حتی اگه نخاید در آخرین مرزهای مد و زیبایی هم رقابت کنید، باز هم باید این حق رو داشته باشید اصول بنیادین زیبا شدن و زیبا موندن رو بدونید...
و البته برای این قضیه لازمه درست آموزش ببینید و این یعنی رسالت ما در مجله زیبانیوز.
به دنیای هیجانانگیز زیبایی خوش اومدید...