احتمالاً شما هم مثل من خیلی اسم این دوره رو شنیدید چند تا از دوستامون هم اینجا دربارش حرف زده بودند .

راستش من بعد از خوندن کتاب مینیمالیسم دیجیتال چند بار تلاش کردم همچین کاری رو اجرا کنم، ولی واقعاً برام آسون نبود. اون موقع درگیر کنکور بودم و حس میکردم نمیتونم چندتا چیز رو همزمان مدیریت کنم. اما الان که اون فشار از روم برداشته شده و مخصوصاً بعد از یه دورهی طولانی غرق بودن تو اخبار جنگ، حس کردم وقتشه برای یه بار هم که شده این تجربه رو جدیتر شروع کنم و هر روز بیام اینجا و از حس و حالم و اینکه چجوری گذشت ، بنویسم.
چند باری امتحانش کرده بودم ، اما یه اشتباهی که من انجام میدادم این بود که جای شبکههای اجتماعی و ... ، کلاً هیچ کاری نکنم و بذارم فقط حوصلم سر بره ! حتی جلوی خودمو میگرفتم که کتاب هم نخونم، چون میخواستم ذهنم کاملاً خالی بشه. اما این روش برام جواب نداد و بیشتر باعث شد برگردم سر همون نقطهی اول و جایی که بودم.
پس حالا چی کار میکنم؟
_ اینستاگرامم رو دیاکتیو کردم، پس فعلاً باهاش کاری ندارم.
_ تلگرام رو هم باز نمیکنم. چون الآن دانشگاه ندارم و امتحانهام هم افتاده شهریور، نگرانی خاصی از این بابت ندارم.
_ نخوندن کتاب هایی با ریتم خیلی تند چون خودش برام یه محرک جدیده .
_آهنگ گوش نمیدم.
_ وقتی آهنگ گوش ندم خیال پردازی خود به خود خیلی کم میشه ولی از اونجایی که خیالم رو نمیتونم اون قدری که باید کنترل کنم ترجیح میدم فقط متوجهش بشم و خودمو در اون حالت ببینم ، همین!
_فیلم و سریال نمیبینم.
و چون میدونم ممکنه از سر بیکاری برم سمت سرچهای بیهدف یا ولگردی تو یوتیوب، کلاً اینترنت گوشیمو قطع میکنم.
این نوشتهها رو هم از طریق لپتاپ مینویسم.
قراره این دوره برام یه جور تنظیم دوباره ذهن باشه، نه ترک همهچیز، فقط یه فرصت برای اینکه بدونم واقعا چه چیزایی رو دوست دارم و چه چیزایی خوشحالم میکنه .
این یه امتحان نیست که بخوام بی نقص انجامش بدم ، حتی اگه وسط راه چند بار بلغزم مهم ترین چیز برگشته . شاید دفعه بعد یه ساعت بیشتر تحمل کردم ...
اگه شما هم تجربه مشابهی داشتین خوشحال میشم دربارش بنویسین.
این شروع منه...