زینب جیریان
زینب جیریان
خواندن ۱ دقیقه·۳ سال پیش

دلی برای خلیج

شهری که آفتاب نفسش را بریده است
در گوشه گوشه‌اش، اثری از پدیده است
کوه مـُکــَـسَّر و تــَـبــِـن و ساحل بــَـنود
یک گردنه که به خود عشق دیده است
از نایبــَـند و مـُقام گرفته تا باغ نخل‌ها
این‌جا زمین و آسمان در هم تنیده است
وقت طلوع، قهوه به دست، روی صخره باش
زیرا که لطف بیکران خلیج در سپیده است

هرمزگانبندر عباسجنوبخلیج فارسگردشگری
نویسنده کوچک قرن ۱۴ و ۱۵ ه‍.ش.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید