میرسد صبحی که آغوشم به رویت باز خواهد شد «عزیز»
آرزوهامان دگر، آماده پرواز خواهد شد «عزیز»
گرچه گلها سربهدار آویخته، جان کندهاند
لیکن این درهای آزادی به رومان باز خواهد شد «عزیز»
دست هم را میفشاریم و جهان، حیرتزده، مبهوت ماست
دوستیمان با جهان آغاز خواهد شد «عزیز»