در توییتر داشتم با دوستی بحث میکردم، هر دو به یک موضوع اشاره میکردیم، اما از زاویه متفاوت. به همین خاطر نیاز دیدم جهت تعامل و ارتباط بیشتر تعاریف این واژگان رو مجددا بازنگری کنیم:
یک رخداد اجتماعی است که در مقطعی از زمان آغاز میگردد و در نهایت یا میتواند به اهدافش برسد یا نمیرسد!
انقلابی! به فردی گفته میشود که در شکلگیری آن رخداد مشارکت ورزیده و نقشی ایفا کرده است. فارغ از اینکه آن رخداد به ثمر نشسته باشد یا شکست خورده باشد، آن فرد میتواند خودش را انقلابی بشناسد و حتی خطاب کند.
انقلابینما! به فردی پوپولیست گفته میشود که در آن رخداد هیچ مشارکت و نقشی اصلا نداشته است، اما از آنجایی که زنده نگه داشتن آن رخداد در قالب شعار، بخوبی قادر است به هر طریقی، نیازها و منافع این فرد را تامین نماید، آن رخداد را به عنوان میراث پدری خودش تلقی میکند.
یک انقلابینما با توجه به اینکه هیچ هزینهای برای آن رخداد نداده است و اساسا با اهداف و آرمانهایش رسما غریبه میباشد، براحتی و بسادگی تمام از اهداف و آرمانهای مرتبط به آن رخداد استفاده ابزاری میکند تا از طریق آنها بتواند منافع خودش را حفظ کند یا به منافع بیشتری دست پیدا کند. بطوریکه حتی از خود #انقلابیها هم بیشتر سنگ آن رخداد را به سینه میزند.
این تعاریف بر اساس نظرات شخصی من بودند. اگر شما نسبت به آنها انتقادی دارید، خوشحال میشم این واژگان را از نظر خودتان باز تعریف کنید.