در طراحی سامانههای پرتاب فضایی، موقعیت جغرافیایی پایگاه پرتاب از عوامل کلیدی تعیینکننده در کارایی مأموریت، بازده سوخت و محدودیتهای مدارگیری محسوب میشود. هرچه محل پرتاب به خط استوا نزدیکتر باشد، از مزیت سرعت زاویهای چرخش زمین بهرهی بیشتری حاصل میشود و این امر سبب کاهش نیاز به دلتا-وی (Δv) برای دستیابی به مدارهای همصفحه با استوا، بهویژه مدار زمینثابت (GEO) خواهد شد.

با توجه به موقعیت فعلی ایران در عرضهای میانی، پرتاب به مدارهای GEO از پایگاههای فعلی کشور مستلزم صرف سوخت بیشتر و اجرای مانورهای انتقالی پیچیده است. این واقعیت، ضرورت مطالعهی راهکارهای جایگزین از جمله احداث پایگاههای جنوبیتر و یا پایگاههای فضایی دریاپایه را آشکار میسازد.
در حال حاضر، پرتابهای فضایی ایران از پایگاه فضایی سمنان انجام میشود که در عرض حدود ۳۵ درجه شمالی واقع است. در این عرض جغرافیایی، حداقل میل مداری قابل دستیابی بدون مانور اصلاحی تقریباً برابر با همان عرض محل پرتاب است؛ ازاینرو، تزریق مستقیم به مدار GEO یا مدارهای استوایی نیازمند مانورهای مداری پرانرژی است.

به همین دلیل، توسعهی پایگاههای جنوبیتر — نظیر پایگاه فضایی چابهار که در حال برنامهریزی و احداث است — میتواند از دیدگاه دینامیک مداری مزیت قابلتوجهی ایجاد کند. موقعیت چابهار در عرض حدود ۲۵ درجه شمالی، ضمن افزایش مؤلفهی مماسی سرعت چرخشی زمین، میتواند منجر به کاهش قابلتوجه دلتا–وی مورد نیاز برای انتقال به مدارهای GEO شود.
با وجود این، محدودیتهای زمینی و ملاحظات ایمنی ممکن است ایجاد پایگاه در خشکی را با چالشهایی همراه کند. در این میان، پایگاههای فضایی دریاپایه (Sea-based Launch Platforms) بهعنوان گزینهای نوین در کشورهای پیشرو (نظیر ایالات متحده، روسیه، چین و ژاپن) مورد توجه قرار گرفتهاند. این سامانهها با فراهمسازی امکان پرتاب از نقاط نزدیکتر به استوا و با آزادی بیشتر در انتخاب آزیموت پرتاب، علاوه بر مزیتهای انرژی، ریسک پرتاب بر فراز مناطق مسکونی را نیز کاهش میدهند.

برای ایران، مطالعهی فنی و اقتصادی احداث پایگاههای فضایی زمینپایه جنوبی و یا دریاپایه میتواند بخشی از نقشهی راه ملی توسعه زیرساختهای پرتاب باشد. بررسی دقیق پارامترهای دینامیک مداری، تحلیل انرژی انتقال به مدارهای بالا، و ملاحظات لجستیکی و زیستمحیطی، از جمله محورهایی است که در وبینارهای پیشرو مورد بحث قرار خواهند گرفت.