zoha
zoha
خواندن ۱ دقیقه·۵ سال پیش

من فقط ی کم قوی تر شدم

تو این چند روز که گذشت
تو این مدت که چشمم به ویرگولی بود که اونم اخراش بستن
تو این مدت که گوشیم به نال(فنا)رفت و نوکیا به دادم رسید
تو این مدت که تنها شدم

تو این چند هفته که ....

بعضی چیزا رو نمیشه گفت نه که راز باشن ها

نه از راز بدترن اصن قابل بیان نیستن

اون قدر بدن که اون بدبختی های دیگه در مقابلشون مث شوخیه

شاید خیلی چیزا عوض شده باشه ولی من هنوز همون ادمم همون که نباید زیاد بگه چون میفهمن کم میدونه

همون که عجیب فکر میکنه

همون که بهترین دوستش بدترین دوستشه

اشتباه نکنین من دوستای زیادی دارم

فقط با ی ادم اشتباهی تو ی وقت اشتباهی دوست شدم

من فقط ی کم قوی تر شدم

اون قدر که بتونم با تنهایی دوست بشم:)

شا
شا

شاید بقیه بگن خرخون شدی یا چاق شدی

ولی من فقط ی کم بزرگ تر و ی کم قوی تر شدم:)


فراری از توییتر|پناهنده به ویرگول|روزمره هام رو اینجا مینویسم چون کمتر خونده میشن و ادمایی که نمیخوام بخوننم اینجا نیستن|یک همیشه سرگردان دنبال ثبات| در جستحوی خود کاملش و حاوی باگ هایی فراوان
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید