هوالحق
در این ایام داغ انتخاباتی، حرارت گاها به جایی رسید که حتی اعتقادات را هم سوزاند...
در درجه اول، اعتقادات عده ای که آنچنان تعهدی به اخلاقیات ندارند و گویا همگی تصمیم گرفته اند هشت سال گذشته را فراموش کنند و روکشی از جنس وقاحت برای آن درست کرده اند، البته تا بوده همین بوده و عالم گویا برای اصلاح این افراد آفریده شده که مدعیان دروغین اصلاحند و بیست و چند سالی از شروع این طنز تلخ می گذرد و چه کردند با وطن و هم وطن؛ نهایت اصلاحشان، تیغ کشیدن صورتشان بود و البته تنها بر صورتشان تیغ نکشیدند ، بلکه ورید پاک مردم را تیغاندند و البته مردمی که احساس می کردند، وطن فروشی افسانه است، خواه از روی خیانت باشد، خواه از روی بلاهت.
در درجه دوم، اعتقادات ارزشی آن هایی سوخت که زیر پا گذاشتن اخلاق را فقط برای دیگران بد می دانند و اگر خودشان چنین کنند، به خودشان لقب تانک می دهند و حرف های بی ارزشی ازاین قبیل در محیط رها می کنند... خود بی بصیرتشان که به کنار، جبهه شرافت و جوانمردانگی را زیر سوال می برند... حتی به قدری تصور والایی از خود دارند که کسی را که از جد پدری آن ها هم شریف تر است و انقلابیست، می زنند و می کوبند و به اسارت نرم می برندش و خرسندند از این قضیه و افتخار میکنند به علی فروشی و توجیهش می کنند؛ گرچه وجدان اغلبشان آگاه است به جفایشان ولی بی سر و صدا آن را به دست فراموشی می سپارند و در آینده متعجبند که چرا برکتی نمی بینند...
در درجه آخر، خودمان و اعتقاداتمان با هم سوختیم ، وقتی روند سریع مادی شدن معنویات را دیدیم و مشاهده کردیم بسیاری ازجبهه های مدعی حق ، متزلزل اند و هر جا که می گردیم دالان تنگ و تاریک است و شعله منفعت طلبی ها روشن .
تقدیم به درگاه حق ، از کوچکترین و گناهکار ترین طالب حق...
برای دریافت فایل کامل نشریه کلیک کنید.
امیرحسین منصفی| داروسازی 98 اردبیل
