شکی نیست که ظهور و بروز جریانات فکری دانشگاه متأثر از شرایط جامعه میباشد و نیز پرواضح است که آنچه حرکت در کف صحنه فکری دانشگاه روی میدهد خود نموداری از وضعیت فکری جامعه میباشد .
در ماههای اخیر شاهد بروز تنشهای سیاسی جریانات فکری دانشگاه بودهایم و سوالی که ذهن دانشجو را درگیر میکند این است که چرا باید چنین قضایا و اتفاقاتی در دانشگاه علوم پزشکی تبریز در بین نخبگان کشوری رخ بدهد؟
در ابتدا باید اشاره کنیم که طبق نظر متخصصین علم جامعهشناسی و همچنین اصول منطق و استدلال، فضای تضارب آراء قطعاً به رشد و توسعه فکری کمک شایانی خواهد نمود و دانشگاه هم از این اصل مستثنی نیست. بی شک مطالبه و نقد منصفانه و تفکر نقادانه نسبت به جریانات فکری در دانشگاه نقش مهمی در اصلاح و رشد این تفکرات ایفا خواهد نمود.
بسیج بر طبق رسالت ذاتی خود، حرکت بر مدار اصول بنیادین و آرمانهای اصیل انقلاب را هدفی مهم ، اساسی و خدشهناپذیر برای کنشهای خود در سطح دانشگاه میداند و تقابل با هر جریانی که درصدد تضعیف و تهدید ارزشهای فوق باشد را حق خود دانسته و بهعنوان وظیفهای مهم بدان مینگرد.
در طول ماههای گذشته در واکنش به جریانات مختلفی اعم از تحریم انتخابات توسط برخی جریانات دانشجویی و یا پاسخ به برخی اکاذیب منتشره بر علیه این تشکل در فضای مجازی شاهد واکنشهای مختلف بسیج دانشجویی در سطح گوناگون و به اشکال مختلف از جمله بیانیه،کلیپ اینستاگرامی،و ... بودهایم .
اما سوالی که به ذهن میرسد این است که اصلاً چرا یک مجموعه به واکنش به چنین اقداماتی شود؟
اگر هر کدام از مجموعههای دانشگاهی بر اساس تکلیف و رسالت خود بر مدار قانون و آییننامهای که برایشان مصوب شده به مغایرت بپردازد دیگر چه نیازی به بروز چنین کنشهایی در سطح دانشگاه خواهد بود؟
بسیار واضح و مبرهن است نقد منصفانه و دیگر تقابلی در فضای اخلاقمدار با تخریب و توهین و دروغپراکنی بر علیه اشخاص و جریانهایی که وظیفه خود را مطالبه حق دانشجو میدانند و همچنین با تلاش برای موجسواری بر روی اذهان شریف دانشجویان که جزو نخبگان این مملکت هست تفاوتی است از زمین تا آسمان؟؟؟
عدهای بسیج دانشجویی را متهم به پروندهسازی و دروغپراکنی بر علیه تشکلی خاص مینمایند آیا براستی سوال از عملکرد جریانات دانشجویی پروندهسازی تلقی میشود؟؟
آیا وضعیت جریانات فکری در دانشگاه بهقدری تنزل پیدا کرده است که صرفاً در مقابل چند سوال و انتقاد بدینگونه از کوره دررفته و آسمان ریسمان به هم میبافند؟
چه اشکالی دارد یک جریان دانشجویی در فضایی آرام و منطقی و با رعایت اخلاق نسبت به جریان مقابل نقد و انتقاد نموده و از آن مطالبه نمایند؟
آیا این پروندهسازی است؟چگونه است وقتی یک جریان دانشگاهی اینچنین دروغها و افتراها را در صفحات مجازی منتسب به خود بر علیه جریان انقلاب دانشگاه نشر میدهد که آنرا پروندهسازی تلقی نمیکند؟
به هر حال آنچه ضرورت دارد نگاه بدون جانبداری و مشتمل بر حق حقیقت بر فضای حاکم بر جریانات دانشجویی است که دانشجویان را به سمت قلههای موفقیت و رستگاری رهنمون میسازد متاسفانه برخی جریانات دانشجویی هدف غایی خود را صرفاً تأثیرگذاری به هر قیمتی بر دانشجویان و جذب آنان تمسک به هر نسق و شیوهای و با لطایفالحیل میدانند که آنان را وامیدارد تا برای همسو کردن دانشجویان با تفکرات خود به هر دروغ و نیرنگ و خدعهای متوسل شوند. از دروغهای ریز و درشت تا اتهامپراکنیهای گاه و بیگاه، همه نشان از آن دارد که آنان جز به تأثیرگذاری بر جامعهی دانشجویی آنهم به هر قیمتی،حتی زیر پا گذاشتن اخلاق و انصاف ، فکر نمیکنند.
سخن پایانی: امیدواریم با تعمق فضای اخلاقمدار و آکنده از انصاف در دانشگاه دیگر شاهد چنین بیاخلاقیهایی در سطح دانشگاه بزرگ علوم پزشکی تبریز نباشیم.... به امید آن روز
برای دریافت فایل کامل نشریه کلیک کنید.
کاملا روشن و بدیهی است که ایجاد فضای دیالوگمحور در بین تشکلهای دانشجویی از معدود راه های پیشرفت اجتماعی و برونرفت از بحرانهای پیشبینیناپذیر در محیطهای ملتهب بهشمار میرود.
نشریه دانشجویی ضحی از دیرباز محل تضارب آرای دانشجویی و مامنی برای انتقاد، مطالبه و کنشگری اجتماعی دانشجویان بوده و خواهدبود.
در راستای همین سیاست از تشکلهای حاضر در دانشگاه دعوت بهعمل آمد تا به ارائه نظرات خود در باب اتفاقات متحدثه اخیر بپردازند. متاسفانه علیرغم تلاش های صورتگرفته از طرف تیم اجرایی ضحی، تشکل انجمن اسلامی حاضر به همکاری نشد!
لذا در صورتی که ضرورت به پاسخگویی دیدند، با کمال میل پذیرائیم.