ویرگول
ورودثبت نام
نشریه دانشجویی ضحی
نشریه دانشجویی ضحی
خواندن ۹ دقیقه·۳ سال پیش

در مورد کودتای 28 مرداد چه میدانید؟

در 28 مرداد سال 1332 کودتایی افتاد که احتمالا خوانندگان این بخش کم و بیش با آن آشنایی دارند اما در مورد کودتای 28 مرداد(که متاسفانه بعضی ها حتی نام کودتا را هم قبول ندارند) سوالات زیادی مطرح است که در این مقاله قصد داریم به پاره ای ازآن ها پاسخ دهیم

در مقدمه لازم به ذکر است که دکتر مصدق در اردیبهشت ماه 1330 به نخست وزیری گماشته شد و در28 مرداد از طریق کودتا ساقط شد و تبعید شد، دکتر مصدق جزو ملی گرایان ایران بود که جبهه ملی را هم که نخبگان وقت ایران تشکیل داده بودند در حمایت خود می دید. دکتر مصدق بعد از پیروزی در دادگاه لاهه شدیدا معروف شد و حمایت همه جانبه مردم را داشت(به جزحزب توده و انگلوفیل ها)

اولین و مهمترین سوالی که اگر با یک سلطنت طلب بحث کنین و با آن روبرو می شوین این هست که آیا اساسا 28مرداد کودتا بود یا قیام؟ در پاسخ به این سوال ما به دو طریق به جواب خواهیم رسید:

1)از منظر تعریف کودتا در علوم انسانی تعاریف گسترده ای دارد اما دو وجهه مشترک در همه این تعاریف نهفته است و آن هم دخالت نظامی و تغییر دولت می باشد که در 28 مرداد هردوی این ها اتفاق افتاد. و بر همین اساس ما کودتا 3 اسفند 99 رضا شاه را هم کودتا میخوانیم و کودتای نافرجام اخیر ترکیه را هم کودتا میخوانیم. لازم به ذکر است که از قبل سال 57 هیچ تحقیق جامعی در باب کودتای 28 مرداد نشده بود و فقط نظر طبقه حاکم در کتب ذکر میشد

2)از منظر تاریخی سلطنت طلب ها معتقدند که شاه در 25 مرداد مصدق را از حکومت ساقط میکند اما او امتناع ورزیده و در 28 مرداد با دخالت مردم ساقط میشود و بخاطر همین از سال 32 تا 57 در کتب درسی نام کودتای 28 مرداد را قیام 28 مرداد ذکر میکردند اما این تحلیل تاریخی غلط است چون نقد های قابل توجهی به این جمله وجود دارد .

از دیدگاه تاریخی از روزی که مصدق روی کار آمد انگلیس و در راس آن ترومن صراحتا مخالفت خود را با مصدق(به دلیل پاکدستی و ملی گرایی و روحیه ضدامپریالیستی) اعلام کرده و از عملیات نظامی صحبت میکردند، آمریکا هم گرچه ابتدا از مصدق حمایت میکردند(نظر شخص آیزنهاور) اما بعد ها به خاطر مسائل سیاسی(بحث بلوک شرق و غرب) مجبور شدند با انگلیس متحد شوند و مخالف مصدق شوند و طرح ریز کودتا

از طرفی دیگر بعد ها دکتر مصدق به خاطر پاک دستی خود و باج ندادن به برخی افراد و همچنین مقابله با برخی بزرگان سیاست ایران(به نظر من به علت بیش از حد خشک بودن مصدق) مخالفان جدی داخلی(علاوه بر انگلوفیل های داخلی) داشتند که از سرشناس ترین آن ها میتوان به آیت الله کاشانی و آقای بقایی و حائری(نمایندگان مجلس) و قوام السلطنه(یکی از قوی ترین مردان سیاست وقت) داشت که حتی همین افراد در 9 اسفند 1331یک بلوای کودتا مانندی داشتند که در این جا دکتر مصدق برخلاف واقع(که آغاز اختلاف این دو شخصیت از اینجا شکل گرفت) به شاه بدبین شده و شاید یکی از دلایل موفقیت کودتا همین اختلاف شاه و مصدق بود

از هر جهت نگاه کنیم در دیدگاه تاریخی واقعا بحث کودتا از همان اول کار ایشان مطرح بود و اینگونه نیست که بگوییم 25 مرداد شاه مصدق را خلع کرد و مصدق امتناع کرد گرچه به همین نامه(نامه خلع که توسط فرد نظامی به نام سرهنگ نصیری به مصدق داده شد ) هم انتقادات جدی مطرح بوده که اولا در 22 مرداد(تاریخ امضای شاه برای خلع مصدق) مجلس ایران برپا بوده و قانونا شاه حق خلع مصدق را نداشته و دیگری که توسط خود مصدق مطرح بوده این هست که دکتر مصدق میگوید وقتی من نامه راخواندم فهمیدم نامه نوشته شاه نیست چون که نامنظم نوشته بود و اینکه بد خط بود(منظور نامه سفید امضا شده بعدا اضافه گردیده و اینکه خوش خطی محمدرضا معروف است که در تناقض با این نامه بود) و بخاطر این دلایل حتی قانونا شاه حق خلع مصدق را نداشت(از کتاب کودتای یرواند آبراهامیان).


اما یکی دیگر از سوالاتی که همیشه در بحث کودتای 28 مرداد داغ است بحث این است که کودتا توسط چه کسی انجام شد؟ در جواب باید بگوییم که صراحتا رهبری کودتا توسط آمریکا و انگلیس انجام شد و شکی نیست اما فرایند کودتا توسط شبکه ی پیچیده ای عوامل داخلی و خارجی و رابط انجام می شد که از قضا اراذل و اوباش پیاده نظام این ها بودند و هیچ نقش کلانی در مدیریت کودتا نداشتند که در ادامه خواهیم گفت:

1) داخلی : اولین گروه داخلی توسط افراد فاشیست و سلطنت طلب اداره میشد که شامل سه گروه آریا(ضد کمونیستی) به رهبری سرلشکر ارفع و حزب ذوالفقار به رهبری سید ضیاء طباطبایی و حزب سومکا(حزب سوسیال ملی کارگران ایران) بود به رهبری منشی زاده که تقریبا عقاید نازیستی داشتند

دومین گروه داخلی نظامی بودند که شامل افسران تصفیه شده توسط مصدق و جمعیت فداییان شاه می شدند(در ابهت این جمعیت فقط همین بس که 40 نفر فرمانده خط مقدم داشتند)

و سومین گروه داخلی ها مذهبی ها بودند که شما سید محمد بهبهانی(فرزند آیت الله و معروف به آخوند دربار) و حزب زحمتکشان بقایی(تغذیه مالی توسط آمریکا) و در کمال ناباوری آیت الله کاشانی(علی رغم انگلیس ستیزی و شاه ستیزی در کودتا در کنار آنان قرار گرفت!)

2) رابطین:شامل برادران رشیدیان و برادران بوسکویی(تشکیک در هویت این برادران) به نقل از اسناد وزارت خارجه امریکا می باشد که در وصف بزرگی گروه برادران رشیدیان فقط همینقدر بدانید که این سه برادر هر هفته 5000 نفر از اوباش و سیاسیون و مذهبیون را دیدار میکردند و جالب تر آنکه از سال 1330 هر ماه یک میلیون دلار تغذیه مالی میشدند از طرف انگلیس!

3) خارجی ها: طبیعتا شامل دو کشور انگلیس و آمریکا میشد که انگلیس اول در سفارت خود فعالیت میکرد که بعد از پی بردن دکتر مصدق و اخراج آنها از خارج ادامه دادند و جالب آنکه در این زمان شبکه دانشگاهی از اساتید به نام ایجاد کرده بودند که برجسته ترین شخص جناب آقای آن لمبتون بود که کتاب ایرانشناسی مالک و زارع وی هنوزم جزو کامل ترین کتاب های در مورد سیستم اراضی ایران می باشد و آمریکایی ها که هسته اصلی عملیات را برعهده داشتند و تغذیه مالی بسیاری از گروه ها را برعهده داشتند ازجمله حزب مذهبی زحمتکشان بقایی و ایضا عملیات روانی شدیدی بر علیه حزب توده در ایران انجام می دادند(با توجه به حساس بودن ایران برای هر دو کشور شوروی و امریکا)


یکی دیگر از سوالاتی که در مورد کودتا مطرح می شود این است اتفاق افتادن کودتا نتیجه چه چیزی است؟

این سوال یکی از پرچالش ترین سوالات تاریخی هست که قطعا جواب قاطعی ندارد اما آن چیزی که مشخص است این است که دکتر مصدق نسبت به شاه بدبین شده بود و روابط این دو شخصیت در ماه های اخر خیلی تیره و تار شده بود که حتی به ملاقات همدیگر هم نمی رفتند(حتی یک بار محمدرضا شاه درخواست ملاقات داد که مصدق گفت دون شان اعلی حضرت است که به خانه حقیرانه من بیاید) ولی سلطنت طلب بود و پایبند به وفای خود به شاه و به هیچ عنوان قصد ایجاد جمهوری نداشت چرا که اگر قصد چنین تصمیمی داشت بعد از کودتای نافرجام 25 مرداد و اطلاع از فرار شاه میتوانست اعلام جمهوری دموکراتیک کند که نکرد(حتی در همین بحبوحه دکتر حسین فاطمی به پسر دکتر مصدق آن جمله معروف را میگوید که» غلام این پدر تو ما را به کشتن می‌دهد» اما این شک مصدق به شاه باعث ترس و به قولی بی اعتمادی شاه به مصدق شده بود و بین این دو شخصیت با قدرت وقت اختلافات شدیدی بود ولی هیچ سندی مبنی بر اینکه شاه کودتا را آغاز کند وجود ندارد و حتی بعد از تهدید شاه توسط رزولت با این جمله که «یا امضا کن یا هردوتان را بر میداریم « و اطلاع یافتن از حمایت ارتش از کودتا محمد رضا شاه مجبورا کاغذ سفید را امضا کرد و شاید بهترین پاسخ برای این سوال همان بود که اگر شاه و مصدق باهم مدارا میکردند یا حتی اگر دکتر مصدق اعلام جمهوری دموکراتیک میکرد قطعا کودتایی حداقل در 28 مرداد رخ نمی داد چون مردم حامی مصدق بودند

اما یکی دیگر از بخش هایی که شاید شنیدید در باب کودتای مرداد آن هم واژه اشتباه مصدق در اعتماد به آمریکا است! در واقع این جمله درست است اولین نقل قول تاریخی را از زبان هندرسون(سفیر وقت امریکا) می شنویم که می گوید شب 27 مرداد مهمان مصدق بود و جالب انکه هیچ بحثی در اینکه مصدق به امریکا شک کرده باشد مطرح نمی شود(که نشان از اعتماد کامل مصدق به هندرسون و تابعا سیاست امریکا داشت) و برعکس هنگام خداحافظی کمی هم دلگرم و خوشحال می شود و بعدا به هواداران خود اعلام می کند که در خیابان ها تظاهرات نکند که این خود نوعی آماده سازی بستر برای کودتای 28 مرداد بود چراکه اراذل جیره بگیر به راحتی توانستند خیابان هارا به دست بگیرند.


در مورد کودتا سوالات زیادتر از این ها هم مطرح میشود که این سوالات اساسی ترینشان بود و شاید یکی از نکاتی در مورد کودتا که شاید برایتان جالب باشد آن هم حضورآیت الله کاشانی در صف کودتاچیان بود که شاید همه همدستان دشمنان وی بودند اما اختلافاتش با دکتر مصدق باعث تصمیم به چنین کار وحشتناکی شد چراکه در روحیه انگلیس ستیزی آیت الله کاشانی شکی نیست و تقریبا تا امروز هم سندی مبنی بر اینکه ایشان هم مثل آقای بهبهانی از دولت های خارجی پول گرفته باشند نیست اما واقعا مشارکت آقای کاشانی در کودتا نشان از اختلافات خیلی عمیق مابین ایشان و دکتر مصدق بود.(اسناد محرمانه مرکز امنیت ملی آمریکا)

از نکات دیگر کودتا اینکه آیت الله بروجردی(مرجع اعظم شیعیان وقت) و آیت الله طالقانی علی رغم تهدید های فراوان و حتی تهدید به اعدام بعد از انجام کودتا از کودتا هیچ گونه حمایتی نکردند و شاید برایتان سوال باشد که پس چرا خبری از نواب صفوی نبود؟ در جواب باید بگوییم نواب صفوی در دوران اختلافات مصدق و شاه در زندان بود که با تعهد کنار گذاشتن فعالیت سیاسی آزاد شده بود و از طرفی هم نسبت به مصدق و کاشانی بی اعتماد شده بود و قصد دخالت نداشت اگرچه در 26 مرداد همسر ایشان مرحوم می شود و در بحبوحه کودتا در سوگ همسر خود بودند.

در مورد کودتای 28 مرداد سوالات بیشتر از این ها هم مطرح است که در وقت این مقاله نمی گنجد اما به عنوان جمع بندی شاید به جرئت می توان گفت کودتای 28 مرداد یکی از 5 اتفاق مهم دو قرن اخیر ایران می باشد چراکه بسیاری از گروه ها در این حادثه نقش فعالی داشتند و علاوه بر آن حادثه ای بود که هر شخصیت سیاسی مذهبی اجتماعی باید نسبت به آن موضع میگرفت چراکه همانطور که بعدا هم مشخص شد کل سیاست ایران بعد آن تحت تاثیر قرار گرفت...

امیر ابراهیمی
امیر ابراهیمی


کودتا 28مردادمصدقکاشانیشاهتاریخ
فصلنامه سیاسی مذهبی اجتماعی دانشگاه علوم پزشکی تبریز
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید