ویرگول
ورودثبت نام
نشریه دانشجویی ضحی
نشریه دانشجویی ضحی
خواندن ۴ دقیقه·۳ سال پیش

نشریات دانشگاه علوم پزشکی تبریز زیرسایه شوم ژورنالیسم حرفه ای

نشریات جدیدی که این روزها از هر گوشه و کنار میرویند، ریشه در خاک واحدی دارند و آن «ژورنالیسم حرفه ای» است.

مشخصه اصلی ژورنالیسم حرفه ای آن است که خود را به سخیف ترین گرایش ها و سلیقه های روز فروخته است و روی به ابتذال آورده و برای جلب مشتری دست به همان کارهایی می زند که پاتوق های کنار خیابانی می زنند:

« گزارش های داغ، مصاحبه های تنوری، دانستنیهای سرپایی، اطلاعات ساندویچی، تیترهای بودار، جدول های خوشمزه، مسابقات هوس انگیز... و خلاصه انواع مطالب برای انواع سلیقه ها! »

ژورنالیسم حرفه ای ناگزیر است که بنیان کار خویش را بر ضعف های بشر امروز بگذارد و از ترشح بزاق خوانندگان ارتزاق کند، و حتی اگر اجازه دهند هیچ ممانعتی برای سوء استفاده از غرایز جنسی مردان و هوس جلوه فروشی در زنان، سر راه خویش نمی بیند و خود را به آب و آتش می زند تا راهی به قلب های مریض پیدا کند و نقبی به جیب ها بزند.

صد البته افسوس که در جشنواره های مختلف نشریات دانشجویی، مخصوصا در همین جشنواره اخیر«تیتر12» نیز تک به تک اصول ژورنالیسم حرفه ای تقدیس می شود و در شیوه نامه های داوری و گزینش مقالات، جذابیت بصری، شگرد های ترغیب انسانها، اشاره به مسائل مخاطب پسند و باب روز و ده ها مورد دیگر به عنوان معیار و ملاک توصیه میگردد....

در دانشگاه علوم پزشکی تبریز هم، چون طبیعتا نشریات، در اتمسفر مسمومی به نام ژورنالیسم حرفه ای استشمام می کنند، به بیماری عجیب فرم زدگی دچار شده اند... از نظر بسیاری، محتوا اهمیتی ندارد... طراحان و صفحه آرایان نیز از برای آنکه تمام تکنیک هایی که فراگرفته اند، نشات گرفته از مبانی گرافیک مدرن و پسامدرن غربی است ناگزیرند صفحه ها را جذابتر کنند، از تصاویر چشمگیر که حیرت مخاطبان را جلب می کنند استفاده نمایند و متن را به حاشیه بکشانند تا هرچه بیشتر با حیله های تصویری، چشم مخاطبان را نوازش دهند؛ چشمانی که به خاطر پیشرفت تکنولوژی و حضور شبکه های مجازی بر پایه عکس و فیلم نظیر اینستاگرام و یوتیوب، خسته تر از هرزمان دیگری شده است....

فرقی نمیکند برای کدام جریان می نویسی و عقیده ات چیست. تز روزنامه نگاری حرفه ای یا « حرفه ای کاری » چنین توصیه می کند:

باید حرفه ای نوشت، باید در نشریه به همه جریان ها به یک اندازه سهم داد، باید همه جریان ها را وارد گود کرد تا نشریه تیراژ پیدا کند، به سود دهی برسد و از ورشکستگی نجات پیدا کند. باید از همه کس و همه چیز بنویسید.

کاری به محتوا نداشته باشید. برای یک روزنامه نگار نباید بین آمریکا و آفریقای مظلوم، بین صهیونیسم و فلسطین، بین تئاتریست های مذهبی و غیر مذهبی، بین شاعران مسلمان و لائیک... فرقی وجود داشته باشد؛ هر چه بتواند فروش داشته باشد و جنجال برپا کند مغتنم است.

آری، باز افسوس که نشریات به ظاهر مذهبی دانشگاه نیز همانند اکثر نشریات، در اصول دست و پاگیر ژورنالیسم حرفه ای گرفتار شده اند... آنان نیز نه برای حق که برای چشم مخاطب مینویسند. می نویسند که بر فضای پرالتهاب ناشی از جملات زهردارشان سوار شوند و به اصطلاح مهم جلوه کنند و افسار اذهان جامعه را به دست گیرند...

عموم انسان ها میان منطق حس و منطق عقل و منطق دین که مبتنی بر فطرت است سرگردانند و این سرگردانی، قلمرو حاکمیت لیبرالیسم است. طبیعت انسان در وهله اول متمایل است به آب و رنگ و تنوع و نیست انگاری، و حرفه ای ها تله خویش را درست در همین جا می گسترانند، و البته فراتر از هرچیز، این مقتضای تمدن غرب است که بشر امروز از هر کار تلقی سودانگارانه و تاجرمآبانه دارد.

تز روزنامه نگاری حرفه ای اکنون مانیفستِ یک مبارزه پنهان سیاسی با انقلاب اسلامی است. وجود و بقای انقلاب به دین و دینداری مردم رجوع دارد؛ پس هر چه بتواند انسان را به غفلت بکشاند می تواند اسباب یک مبارزه سیاسی با انقلاب اسلامی واقع شود....

غرب برای مبارزه با انقلاب لازم نیست که حتماً روی به مقابله سیاسی و نظامی بیاورد؛ همه چیز، مشروط بر آنکه بتواند مردمان را از دین غافل کند، یک سلاح سیاسی است.....

شعار « برخورد باز و آزاد » را ظاهراً ژورنالیست های حرفه ای می دهند، اما وقتی خرشان از پل گذشت این طرفی ها را دیگر به بازی نمی گیرند و حتی مطالب مجله را تا چند شماره آماده نگاه می دارند تا در برابر پرسش ها نیز جواب داشته باشند.

اخیرا در یکی از نشریات دانشگاه، به طور مشهودی رد پاهای روش های جذب مخاطب به شیوه روزنامه نگاری حرفه ای دیده می شود:

این نشریه با راه انداختن پویش های شفافیت و آزادی عقیده و بیان، سعی کرده خود را در لباس موجه لیبرالیسم جا کند....نشریه کذایی هر از چندگاهی با حمله به یکی از تشکل های چپ و راست دانشگاه، تلاش میکند در تنور کینه و نفرت جریان های مختلف بدمد و در این اثناء، نان خوشمزه ارضاء مخاطب را نوش جان نماید... امیدواریم چنین حرکت هایی در فضای نشریاتی دانشگاهمان صرفا از روی سهو و اعمالی ناشیانه باشد و مدیران مسئول به تله ای که برای آنان از سوی مبانی روزنامه نگاری غربی پهن شده اند گرفتار نشوند....




ژورنالیسمآزادی بیاندانشگاهنشریاتروزنامه نگاری حرفه ای
فصلنامه سیاسی مذهبی اجتماعی دانشگاه علوم پزشکی تبریز
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید