من اینروزا زیاد دعوا میبینم ، زیاد دعوا میکنم ، زیاد صدای دعوا میشنوم
یعنی عادیه ؟!
نه . باور کنید عادی نیست . این همه خشم ، این همه تنفر ، این همه حسادت به ظواهر
دارم از خودم میگم . من پر از این حس های بدم .
بعضی وقتا خسته ام از خودم که اخه چرا به چه دلیلی من انقدر خشمگین و پرخاشگرم .
دیروز با پدرم دعوا کردیم ؛ داشت بهم میگفت که من مریضم و خیلی ادم عصبی هستم
زدم زیر گریه ؛ گفتم میدونم ، فکر کردی خوشحالم یا خودخواسته هست ؟ فکر میکنی از کجا میاد ؟ یکی از دلایلش خود تویی .جو متشنج خونس . دعواهای تموم نشدنی شماس .
یکم بعدش با یه سالن دار کافه دعوام شد . گرمم بود ، کلافه داشتم خودمو باد میزدم ، اومد و برای صدمین بار تذکر داد که حجابمو رعایت کنم . عصبی شدم . داشت میرفت صداش زدم گفتم اقا این موهای من داره شما رو تحریک میکنه ؟ موهای من ممکنه باعث به خطر افتادن ارمان های این مملکت بشه ولی گرونی و بیکاری نه ؟ ولی اخه اون بیچاره چه تقصیری داشت .
یکم بعد ترش با راننده اسنپ دعوام شد . سفر زده بود لغو کرده بود که خودش منو که رسوند پولو نقد بگیره که نخواد یه درصدیم به اسنپ بده . عصبی شدم چون پول نقد همرام نبود و یکمم ترسیده بودم
ولی نتونستم داد بزنم یا زنگ بزنم به اسنپ شکایت کنم ؛ اخه چی بگم ؟ بگم واسه ده تومن بیشتر که بتونه هر ماه یه پول بخور نمیر در بیاره میخوام شکایت کنم
امروز دیگه نمیخواستم دعوا کنم ؛ اومدم اینجا یکم حرفامو بزنم شاید سبکتر شم
گریم گرفته ؛ از مظلومیتمون ، از خستگیمون ، از تنها بودنمون
خدایا میبینی دیگه مگه نه ؛ خودت یه فکری به حالمون بکن