اینستاگرام برای یک عده یک "ناجی" و برای عدهای دیگه یک "عذاب جهنمی" محسوب میشه، من جزو هر دو دسته بودم، برای سالهای دراز من اینستاگرام رو یک جای دوست داشتنی و یک محیط دلنشین برای یادگیری و افزایش دانش میدیدم جایی که آدمها میتونن با هم مناظره کنن و از عقاید خودشون با دلایل منطقی دفاع کنن یا حداقل من اینطور فکر میکردم!!
تصور میکردم اگر من یک مخالف حکومت باشم و تو یک موافق باشی ما میتونیم زیر پُستی که در این باره گذاشته شده مناظره کنیم و بحث و گفتگو راه بندازیم تا افرادی با عقاید مختلف بتونن دیدگاههای طرف مقابل رو هم بشنون، همین طرز فکر باعث میشد کامنتهای من همیشه اندازه یک کتاب طولانی باشه و در ۹۰ درصد مواقع مورد تمسخر از طرف مقابل قرار میگرفتم مبنی بر اینکه "وااای چقدر طومار مینویسی" اونها خبر نداشتن که اون طومارها چقدر برای من ارزش داشت اون زمان هنوز با ویرگول آشنا نشده بودم و تنها جایی که میتونستم عقایدم رو تخیله و بیان کنم زیر پستهای اینستاگرامی بود اما اکثر مواقع بازخورد خوبی نمیگرفتم با این حال نمیتونستم از این عادت دست بکشم انگار تبدیل به یک عادت مخرب برای من شده بود که دائم توی کامنتها و بحث و جدلهای اینستاگرامی شرکت میکردم (آه چه کار بیهودهای، چقدر از عمرم رو به این شکل تلف کردم) من تصور میکردم اونجا آدمها میتونن عقاید مخالف هم رو بشنون اما سالها زمان برد که فهمیدم مردمِ اینستاگرامی اکثرشون یک عده آدم عقدهای و زبون نفهم هستن که اصلا دنبال شنیدن عقاید و دلایل طرف مقابل خودشون نیستن بلکه فقط دنبال تایید خودشون توی کامنتها هستن و اگر تو حرفی بزنی خلاف عقایدشون اونها نمیان مثل یک انسان متمدن پای صحبت و دلایل و عقاید تو بشینن بلکه مثل یک گرگِ وحشی حمله میکنن، همون افرادی که در بیرون و در جامعه متمدن و باادب و باکمالات هستن همونها توی اینستاگرام تبدیل به یک حیوون وحشی میشن انگار این طبیعت اینستاگرام هست که خوی وحشی آدم رو بیدار میکنه!!
اما چیزی که امروز میخوام در موردش صحبت کنم مربوط به مضرات اینستاگرام نیست بلکه در مورد فقط یکی از صدها بخش مختلف اینستاگرام که مغز انسان رو درگیر خودش میکنه و مارو مثل بچهها سرگرم خودش نگه میداره هست، یعنی "آپدیتهای تمام نشدنی اینستاگرام" یک زمانی یادمه کار کردن با این برنامهها رو دوست داشتم برنامههایی مثل اینستاگرام، واتساپ، تلگرام برای من بخاطر سهولت در استفاده و کارکرد به شدت محبوب بودن اما امروز هرچی داریم جلوتر میریم بیشتر متوجه میشم چقدر از این ابزارها بیزارم، توی این مقاله فقط میخوام به صورت خلاصه اشاره کنم توی ۸ ماه گذشته که بر بستر اینستاگرام فعالیت داشتم چطور توسط دنیای بیانتهای ابزارها و کاوشهای جدید اینستاگرام احاطه میشدم اجازه بدین از ابتدا شروع کنم:
زمانی که بحث پول درآوردن در دنیای امروز مطرح میشه یکی از اولین ایدههایی که به ذهن هر انسانی میرسه پیج زدن توی اینستاگرام یا کانال زدن توی یوتیوب هست اما چیزی که خیلی از اون افراد متوجهش نیستن عمق زحمت و فداکاری هست که شما باید توی این مسیر انجام بدی تا بتونی توی فضای اینستاگرام رشد بکنی جدای از اینکه باید دائما دنبال این باشی که محتوای فان و سرگرم کننده درست کنی و به نوعی "دلقک" مخاطبین اینستاگرامی باشی تا ازت خوششون بیاد و فالو بکنن در عین حال باید دائما بدوئی تا به تازهترین آپدیتهای اینستاگرامی دسترسی داشته باشی و از هیچ گزینهای عقب نمونی این مسئله شاید برای اون کسی که شیفته اینستاگرام هست یک کار دلنشین باشه ولی برای منی که از این فضاهای مجازی دیگه خسته و بیزار شدم و هربار که میرم توی این فضاها از خودم میپرسم "الان به جای این کار بیهوده میتونستم توی خیابون قدم بزنم و هوای تازه استشمام کنم" درگیر شدن با این آپدیتها مثل یک عذاب جهنمی هست
برای اینکه شما فقط ذرهای با عمق اعصاب خوردی من آشنا بشین توی کل ۸ ماه گذشته هربار که اینستاگرام یک آپدیت جدید ارائه کرده من اسکرین شات اون رو گرفتم و توی یک پوشه مجزا جمع آوری کردم تا در نهایت بتونم توی این مقاله به صورت یکجا درباره اون صحبت کنم، از آپدیت شماره یک شروع میکنم، داشتم توی کامنتهای یک پست میگشتم که به یک کامنت جنجالی برخوردم و تصمیم گرفتم ازش یک اسکرین شات بگیرم و یهو این هشدار روی صفحه اومد که بهم گفت "میتونی از اشتراک گذاری نظرات توی استوریهات استفاده کنی و نیاز نیست اسکرین شات بگیری"
لازمه بهتون بگم چقدر شوکه شدم؟؟؟ چطور فهمید که میخوام عکس صفحه بگیرم؟ چطور متوجه این کار شد؟ اگر این عمل من زیر نظر هوش مصنوعی اینستاگرام هست پس دیگه کدوم یکی از اعمال من تحت نظارت اونها هست که من ازش خبری ندارم؟ دیگه کدوم یکی از فعالیتهای من رو زیر نظر دارن که من بیخبرم؟ چرا هر بار که چیزی از مغزم میگذره پستی مربوط به اون رو توی اکسپلورر میبینم؟ هوش مصنوعی تا کجا پیش رفته که میتونه داخل مغز منم ببینه؟
احساس میکنم آپدیتهای اینستاگرام نه با هدف پرکردن خلاهای موجود در برنامه و بهتر شدن روند کاری بلکه با هدف اسیر نگه داشتن ما توی این برنامه و کلا تمام برنامههای مشابه طراحی میشن، انگار این آپدیتها شبیه جایزههای کوچکی هستن که در سرتاسر برنامه قرار داده شدن تا ما مثل موشهای کوچولویی دنبال جایزه خودمون بگردیم و خوشحال از اینکه موفقیتی مجازی کسب کردیم تا ساعتها سرگردان توی این برنامه باقی بمونیم، این شک من با روی کار اومدن آپدیت "دستاورد" یا همون "اچیومنت" تقویت شد، تاکید اینستاگرام در استفاده کردن از دستاوردها و جشن گرفتن موفقیت و پیشرفت پیجم با اون دستاوردها هم قوت بیشتری به شک و تردید من بخشید، چرا اینستاگرام توی هر گوشه از پیجم اصرار بر این داشت که حتما از این گزینه "دستاورد" استفاده کنم؟ اصلا این گزینه چی هست؟
دستاوردها اینها هستن، با کلیک روی گزینه "داشبورد حرفهای" که در پیجهایی باز شده که از حالت عادی به بیزینسی تغییر شکل دادن شما میتونین این قابلیت رو مشاهده کنین، دستاوردها در واقع همون موفقیتهای کوچولو کوچولویی هستن که باعث میشه مسیر دراز مدت براتون آسونتر بشه چالشهایی که شما توی هر هدفی برای خودت ایجاد میکنی تا به خودت جایزه بدی، مثلا اگر میخوای ۵۰ کیلو کم بکنی یهو هدفت رو نمیذاری روی ۵۰ بلکه اون رو به اهداف کوچیکتر ۵ کیلو، ۵ کیلو کم میکنی تا هر بار تونستی به ۵ کیلو برسی به خودت تشویقی بدی و انرژی بیشتری برای ادامه دادن داشته باشی، اینجا هم به همین شکل مثلا گذاشتن ۵۰۰ تا استوری یک دستاورد هست، رسیدن به هزار فالوور یک دستاورد هست، گذاشتن ۱۰۰ تا پست یک دستاورد هست اما ... زمانی که شما در بلند مدت به این ابزار نگاه کنین متوجه میشین بیشتر از اینکه اون در خدمت رشد و پیشرفت پیج شما باشه، این شما هستی که در خدمت اون هستی و از یک جایی به بعد برات تبدیل به یک بازی ذهنی میشه که دائم تلاش میکنی به دستاورد بعدی و بعدی و بعدی برسی تا مغزت دوپامین ترشح کنه و احساس کنی موفقیت خاصی کسب کردی درحالی که تو فقط توی پیجت به یک دستاورد بیارزش رسیدی که هیچ کجا هم ارزش یا کاربردی نداره، تو ساعتهای باارزش عمرت رو مثل گوسفندی که دنبال علف میدوئه رفتی دنبال پیدا کردن و رسیدن به دستاوردی که در نهایت هیچی بهت اضافه نمیکنه
توی این ۸ ماهی که توی اینستاگرام بودم تقریبا هر ماه یک سری آپدیتهای جدید به اینستاگرام اضافه میشد آپدیتهایی که واقعا برام سوال بود چه الزامی به بودن این آپدیت یا ویژگی بود؟ چه خلائی رو پر میکرد؟ چرا باید اینقدر همه چیز شلوغ پلوغ و پر از دنگ و فنگ باشه؟ چرا اینستاگرام همون ابزار سادهی اشتراک عکس و ویدیو دیگه نبود؟ یکی دیگه از ابزارهایی که توی این مدت اضافه شده بود امکان نوشتن یادداشت روی پیجتون بود
به این شکل که شما در ابتدا فقط میتونستین یک متن کوتاه روی پیجتون به عنوان نوت بنویسین که به مدت ۲۴ ساعت نمایش داده میشد و طی ماههای بعدی امکان اضافه کردن فیلم و آهنگ و نظرسنجی هم روی این یادداشت قرار گرفت و حتی میشد اون رو لایک کرد یا بهش واکنش نشون داد و همه اینها بالای بخش "دایرکتهای اینستاگرام" نمایش داده میشد اما سوال اینجاست: چه الزامی بود؟ چه نیازی رو این آپدیت برطرف میکرد؟ مگر همین کارها رو توی دایرکت نمیشد انجام داد که حالا لازم بود حتما قابلیت نوت نوشتن و بعد اضافه کردن فیلم ۵ ثانیهای و آهنگ و موسیقی روی اون فعال بشه تا به چی برسیم؟ چرا باید اینقدر همه چیز رو سخت کرد؟
همونطور که گفتم بعد از مدتی بود که قابلیت یادداشت ویدیویی هم اضافه شد که توی اون میشد روی این نوت یک کلیپ ۵ ثانیهای تکرار شونده هم ضبط کرد و تصور کنین که یک پیج کاری دارین، برای سرگرمی اونجا نیستین برای رشد کردن و دیده شدن اونجا هستین حالا باید دائم خودتون رو آپدیت کنین باید دائم دنبال مقالات و آموزشهای جدیدی باشین که شما رو با قابلیتهای جدید اینستاگرامی و تاثیر اونها بر روند رشد پیج کاریتون آشنا کنه دقیقا همین آپدیتهای اینستاگرامی هست که به عزیزان پکیج فروش و رویا فروشان اینستاگرامی قوت میبخشه که صدها دختر و پسر اومدن ادعا میکنن که با پکیج آموزشی اونها میشه با اینستاگرام میلیاردر شد چرا برای بقیه اپلیکیشنها چنین پکیجهایی نیست؟ چرا برای آموزش تلگرام یا واتساپ یا روبیکا چنین پکیجهایی نیست؟ چرا فقط اینستاگرام؟ چی داره این اینستاگرام که هزاران نفر اومدن براش پکیج آموزشی ساختن و هنوز که هنوزه این رمز موفقیت کشف نشده و هر سری این افراد باز یک پکیج جدید میدن بیرون!!
اگر تصور کردید که آپدیتهای مربوط به "نوت" یا همون یادداشت نوشتن روی پیج تموم شده سخت در اشتباه هستین، اینها اصلا پایانی ندارن!!! مدتی بعد یک آپدیت جدید در این باره بیرون اومد به این شکل که شما میتونستی یک درخواست برای پیوستن دوستانت ایجاد کنی یعنی چی؟ یعنی روی همین نوت اینستاگرام یک سوال مطرح میکردی و میپرسیدی "بچهها امروز پست جدید بذاریم؟" و بعد کسانی که تو رو فالو داشتن این درخواست بالای بخش دایرکتهاشون نمایش داده میشد و اگر مایل بودن توی این بحث شرکت کنن بهت جواب میدادن، مسخره نیست؟ خب همین کار رو مگر با استوری گذاشتن نمیشد انجام داد؟ چه الزامی بر این هست که حتما چنین آپدیتی ارائه بشه؟
تشویقهای اینستاگرام برای شرکت و استفاده از هر آپدیت جدیدی که ارائه میداد من رو بیشتر متعجب میکرد که چرا اینقدر اصرار بر استفاده از این آپدیتهای مضحک خودش داره؟ چرا دوست داره ما مثل گوسفندهایی که دائم دنبالش میدوئیم باشیم؟ چرا مردمِ اینستاگرام از خودشون سوال نمیپرسن که دارن با زندگیشون چیکار میکنن؟ آیا من زیاد از حد واکنش نشون میدم؟ آیا من عجیب الخلقهام؟
یکی دیگه از آپدیتهای اینستاگرام توی ماههای اخیر امکان نظر دادن توی استوریها بود، جدا از قابلیت ریپلای زدن هر استوری، امکان کامنت گذاشتن و نظر دادن زیر همون استوری هم اضافه شده بود که برخلاف ریپلایها این نظرات برای عموم قابل مشاهده بود و البته متن طولانی رو شامل نمیشد یک تعداد خیلی محدود در حد چند کلمه میتونستی بنویسی اما واقعا چه الزامی داشت؟
اوایل برام جالب بود این آپدیتها، سعی میکردم بشناسمشون، پیداشون کنم، تاثیرشون توی رشد پیج رو بسنجم ولی دیگه از یه جایی به بعد خسته میشه آدم، تصور کنین توی ادارهای کار میکنین که هرماه بخشنامه جدید، دستورالعمل جدید، قوانین جدید میرسه خب تا یک جایی مغز انسان میکشه از یک جایی به بعد دیگه رد میده!!
منم رد دادم واقعا، خسته شدم از این همه آپدیت، خسته شدم از بس باید تلاش کنم پیجم رو بالا نگه دارم، اگر یک هفته حالت بد باشه توی پیجت نباشی بعد یک هفته همه چیز گند خورده بهش، ریچ پیج پایین میاد، نرخ تعامل پایین میاد، فالوورها ریزش میکنن، هزاران عدد و رقمی که باید حواست بهشون باشه تا تغییر نکنه و هزاران اصطلاحی که باید یاد بگیری تا مفهوم رشد پیجت رو درک بکنی
همین دو تا عکس بالا رو "آپدیت شماره پنج" مقایسه کنین، به فاصله ۲ روز از ۱۱ تا ۱۳ سپتامبر ریچ پیج یا همون نرخ بازدید پیج پایین اومده در حالی که من هر روز یا نهایتا روز در میون پست و ریلز جدید میذارم همش سعی میکنم فعال باشم، پیوسته مطالب جدید بذارم از آهنگهای ترند استفاده میکنم اما تا کجا؟ بعد از ۳ ماه تلاش مداوم همچنان فالوورهای من روی عدد ۱/۸۰۰ قفل شده و هرکاری میکنم بالاتر نمیره انگار باتلاقی هست که هرچقدر بیشتر دست و پا میزنی بیشتر توش فرو میری!!!
مارک زاکربرگ توی دادگاهی که اونو احضار کرده بودن ادعا کرده بود قابلیت پنهان کردن لایکها رو اضافه میکنه تا افراد کمتر درگیر مقایسه و افسردگی بشن حالا یک نگاهی به اینستاگرام بندازین به نظرتون چقدر تاثیر داشته؟ ایشون قابلیت مخفی کردن لایکها رو اضافه کرده اما هزاران عدد و رقم دیگه وارد اینستاگرام کرده که خواسته یا ناخواسته جلوی چشمت هستن و تو رو به مقایسه وامیدارن و هرکاری بکنی هم نمیتونی خودت رو از این فضای مقایسهای دور بکنی!!!
دوباره بعد از چند روز یک چیز جدید توی نوار استوریها دیدم به اسم خاطرات، وقتی روش کلیک کردم یک پنجره پاپآپ یا همون توضیحات باز شد که توضیح میداد این چی هست
دوباره یک قابلیت جدید از سمت اینستاگرام برای اینکه بتونی استوریهایی که در طول سالها قبل توی همین روز قرار داده بودی رو ببینی نکته جالب اینجاست که این آپدیت فقط چند روز روی پیج بود و بعد از مدتی دیگه غیب شد، انگار که ما موشهای آزمایشگاهی این شرکت هستیم که هر چیزی که دوست داره رو داره روی ما آزمایش میکنه نمیدونم شاید من زیاد از حد شکاک شدم شاید من واکنش زیادی دارم نشون میدم اما اصلا برام جالب نیست این اتفاقات و احساس یه گوسفندی که دنبال علف میدوئه رو دارم
این آپدیتها مربوط به زمان پست گذاشتن هست، یک روز وقتی داشتم پست جدید رو آپلود میکردم این پنجره برام باز شد و نکته جالبش اینجاست که من اصلا نمیفهمم چی هست یا کاربردش چیه؟ دیگه مغزم درد میکنه از بس هر سری یه آپدیت جدید دیدم و شروع کردم به دستکاری کردنش تا ببینم به چه کاری میاد و برای چی هست اصلا!!! چرا باید این همه آپدیت وجود داشته باشه؟ غیر از اینکه مارو مثل باتلاقی توی خودش اسیر نگه داره
دوباره یک آپدیت دیگه برای زمان پست گذاشتن، این رو من خودمم نمیدونستم برای چی هست تا اینکه توی اکسپلورر میچرخیدم و یک پستی برام بالا اومد از همین پیجهای آموزش دهنده که یه مقدار از آموزههاشون رو به صورت رایگان میگن تا شما رو تشویق کنن ازشون پکیج بخرین و توی اون پست داشت میگفت اگر این دکمه "دوره آزمایشی" رو بزنین پستتون میره اکسپلورر و اگر نزنین به اکسپلورر نمیره!! یعنی رشد پیج من در گرو یاد گرفتن هزار تا چم و خم و سوراخ سنبهای هست که اینستاگرام دائما توی آپدیتهاش ارائه میده؟
توی دایرکت هم تغییرات زیادی اعمال شده یکی از اونها قابلیت ریکوئست هست برای جلوگیری از اینکه یک نفر دائم مزاحم بقیه بشه اولین پیامش به عنوان درخواست یا ریکوئست ارسال میشه و اگر صاحب پیج تایید بزنه میتونه پیامهای بیشتری بفرسته اما آپدیتها به همین ختم نمیشه
حالا قابلیتی به اینستاگرام اضافه شده به اسم "پرسشهای متداول" برای پیجهای کاری که بتونن سوالات پرتکرار مشتریانشون رو به صورت پیشفرض از قبل آماده کنن توی ۴ تا سوال پرتکرار که مخاطب با کلیک روی هر سوال جوابی رو که شما از قبل آماده کردین رو به صورت خودکار دریافت کنه، به این قابلیت میگن دایرکت خودکار پیجتون که باید فعالش کنین، همچنین اینستاگرام قابلیت نوشتن پیام خوشامدگویی برای پیجها رو هم فعال کرده که هرکس وارد دایرکت پیج شما بشه میتونه اون رو ببینه
دوباره یک آپدیت دیگه توی داشبورد حرفهای پیجهای بیزینسی وجود داره به اسم "روالهای مطلوب" که وقتی روش کلیک میکنین یک سری دستورالعملهای از پیش تعیین شده برای راهنمایی شما بهتون داده میشه که بدونین پیجتون رو چطوری باید مدیریت کنین و چه محتوایی بازخورد بهتری میگیره
یا مثلا اگر روی گزینه "ایده" کلیک کنین به شما پستهایی که مخاطبین و فالوورهاتون بیشتر دوست داشتن رو نشون میده که بر اساس اون بتونین تصمیم بگیرین مخاطبین شما چه محتوایی رو بیشتر میپسندن و تصور کنین مخاطبین من بیشتر چی نگاه میکردن؟ بله بلاگرهای کاسه بشقابی رو میپسندیدن! اما نکتهای که ذهن من رو درگیر خودش کرد این بود که هوش مصنوعی اینستاگرام تا چه حد پیش رفته که دونه دونه مخاطبین من رو زیر نظر داره تا بدونه اونها چه چیزی دوست دارن؟ آیا این ترسناک نیست؟
به این دستورالعملها نگاه میکنم و از خودم میپرسم من دارم اینجا چه غلطی میکنم؟ انگار تبدیل به یک برده شدم، برده سیستم اینستاگرام، اینستاگرام تعیین میکنه چی رو دوست داشته باشم، چی رو ببینم، چی برای من بهتره و چه کاری باید بکنم تا پیجم رشد کنه، پس اختیار من کجاست؟ پس توانایی من در تصمیم گیری کجای این مسئله قرار میگیره؟ واقعا نمیفهمم بارها این حرفها رو برای مخاطبین اینستاگرامی میزنم اما اصلا منو درک نمیکنن صرفا پوزخندی میزنن و رد میشن طوری که انگار من یه پارانویید بیمارم، چرا کسی متوجه نیست؟ باور ندارین؟ برین یک پیج بزنین خودتون برای یک مدت امتحان کنین ببینین چقدر میتونین اون پیج رو رشد بدین اونوقت متوجه عمق حرفهای من میشین
امروزه برای رشد در اینستاگرام شما باید یک سری قوانین مشخص رو رعایت کنین، مثلا باید کلیپهای کوتاه زیر ۶۰ ثانیه بسازین، آهنگ ترند استفاده کنین و ادیت به نحوی باشه که مخاطب رو مجبور به تماشای چند باره پستهای شما بکنه اینها قوانینی هست که برای رشد در اینستاگرام باید ازش تبعیت کنین حالا اگر میخواین آزاد باشین بله البته شما مختارین! اینستاگرام شما رو مجبور نمیکنه که حتما محتوای کوتاه بسازین شما میتونین کلیپهای بلند و طولانی با آهنگهای غیر ترند استفاده کنین و به هر شکلی دوست دارین ادیت بزنین اما در اون صورت کلیپ شما شانس خیلی خیلی کمتری داره که اکسپلورر بره و دیده بشه درحالی که کافیه طبق این دستورالعمل کلیپ بسازین و از آمارش شگفت زده بشین میگین نه؟ امتحانش کنین
بهترین راه برای کنترل یک زندانی اینه که باور کنه آزاده و توی زندان نیست، اینستاگرام یک زندانه، زندانی که همه شماها رو تحت کنترل خودش داره، امروزه همه شبیه هم شدن، پلی لیست موسیقی همه شده موزیکهای ترند اینستاگرامی، مغز همه عادت کرده به کلیپهای کوتاه زیر یک دقیقه و دیگه کسی نمیشینه یک محتوای فاخر که نیم ساعت یا یک ساعت هست رو تماشا کنه اما حاضره ۲ ساعت کلیپهای یک دقیقهای ببینه و تو دعواهای اینستاگرامی شرکت کنه، اینستاگرام بهت میگه تو آزادی هر محتوایی دوست داری تولید کنی ولی اگر میخوای رشد کنی باید طبق قوانین اون محتوا بسازی یعنی دائم دنبال آهنگ ترند باشی، کلیپهای کوتاه بسازی و دائم از یک الگوی تکراری که هزاران نفر برده اون شدن تبعیت کنی
پست شماره ۱۱۲ / ۳۲۱۲ کلمه
تاریخ ۲۷ آبان ۱۴۰۳
سایت ویرگول