از اونجایی که توی پست قبلی از مشکلات آگهیهای استخدام شهر خودم صحبت کردم و پای سایت دیوار وسط کشیده شد فکر کردم بهترین موقعیت هست تا یکی از تجربیاتی که توی این سایت بر اساس موقعیت جغرافیایی خودم داشتم رو تعریف کنم
هشدار: در ادامه مطلب با آزار و اذیتهایی که در سایت دیوار تجربه کردم روبرو خواهید شد و برخی از محتوای چتها شامل الفاظ رکیک و جنسی هستن اگر به این مسائل حساس هستین لطفا از خوندن ادامه مطلب خودداری کنین و خواهش میکنم این مقاله رو گزارش نزنید، همچنین از دستاندرکاران ویرگول خواهش دارم این مقاله رو حذف نکنن این تنها جایی هست که میتونم زندگینامهام رو بیان کنم اگر جایی زیاده روی باشه میتونم اصلاحش کنم
توی یکی دو سال اخیر که تازه در حال تلاش بر این هستم که دیگه از خونوادم یه بت نسازم و به مردم نشون بدم که اونها به وظایفشون عمل نکردن و از مشکلات معیشت و بیپولی که باهاش دست و پنجه نرم میکنم حرف میزنم متاسفانه به طرز خیلی خیلی وحشتناکی قضاوت میشم، برام خیلی جالبه که بیشتر هم قشر نوجوون و جوون بین ۱۵ و ۲۰ سال هستن یعنی کسانی که خودشون باور دارن پدر و مادر لایقی نداشتن اما جلوی حرفهای من گارد میگیرن و شروع میکنن سخنرانی که "پدر و مادر ما هم مشکلاتی داشتن اما ما از بچگی تلاش کردیم" و زمانی که ازشون میپرسم "خب چیکار کنم؟" ببینین حتی وضعیت آگهیها تو شهر من اینقدر بد هست میگن خب توی دیوار بفروش، واسطهگری کن!!! فقط خدا میدونه اون زمان چقدر دلم میخواد سرمو به دیوار بکوبم!! من اصلا منظورشون رو متوجه نمیشم و اونها هم سربسته حرف میزنن، اگر بخوام محصولی برای بقیه بفروشم خب دیوار محدودیت تعداد آگهی در ماه داره که معمولا از ۵ عدد بیشتر نمیتونی توی هر زیرشاخه آگهی بذاری، جدای از این چطور از سیستان بلوچستان محصولی در تهران بفروشم؟
نمیخوام این بحث رو زیاد باز کنم فقط خواستم بهش اشارهای کرده باشم چقدر سخته که آدم دائم مشغول اثبات بیگناهی خودش باشه، این اواخر میل به خودکشی توی وجودم خیلی شدیدتر شده مخصوصا با رفتارهای علی، اما کلی وسیله خریدم اون تایم که مثلا انرژی مثبت شده بودم و به دنیا امیدوار شده بودم یه جوری مثل قحطی زدهها لباس و وسایل خریدم انگار قراره یک قرن تو این دنیا زندگی کنم حالا با اینا چیکار کنم؟ بذارم بعد مرگم اون ننه بابای بیخاصیتم به هرکس دوست داشتن ببخشن؟ فکر نکنم خیلی خوشم بیاد، ترجیح میدم همونو بفروشم و پولشو بدم به علی تا یه کاری کنه شاید یه قهوه بخوره یا بره کافه بیلیارد بازی کنه یا حداقل یه هفته باشگاه بره پسری که حتی پول باشگاه تو جیبش نیست!!!
به هرحال لباسهام رو جدا میکنم یه تعدادی رو میخوام بفروشم و حدود یکی دو دست رو نگه داشتم برای پوشیدن، چطوری بفروشم؟ جز سایت دیوار و امثال اون جایی نیست، با مغازهدارها صحبت کردم کسی حاضر نبود بگیره، حتی از غرورم گذشتم و به یکی از دست فروشها رو انداختم و خواهش کردم که لباسهام رو پهن کنه و بفروشه اما اونم قبول نکرد گفت شهرداری مالیت میگیره (: چارهای جز دیوار نداشتم باید عکس بگیرم بذارم سایت دیوار تا ببینم چی میشه
از مانتو شلوار عکس میگیرم، با زوایای مختلف از ریزترین خط دوخت و دکمه و جزئیاتش و آگهی میکنم توی سایت اما هیچ بازدیدی نمیخوره، هیچکس پیام نمیده، نهایتا بعد از یک هفته ۳۰۰ نفر دیدن و فقط ۲ نفر پیام دادن که اونم خریداری نبود!!
وقتی دیدم اون آگهی هیچ بازدیدی نمیخوره با خودم گفتم شاید اگر تن بزنم و عکس بگیرم قشنگتر بشه هرچی باشه یه لباس هست و دیدنش توی تن و اندازه بدن باعث میشه خریدار بتونه بهتر تصمیم بگیره که چی بخره پس چندین عکس توی آیینه گرفتم، میخواستم با چهره بذارم چون همیشه مخالف کسانی هستم که خودشون رو سانسور میکنن توی شهر من هنوز زنها با اسم همسرشون میگردن، اگر پیج میزنن با اسم همسرشون هست، اگر عکس میذارن کنار همسرشون هست یا چهره خودشون رو میپوشونن یا به جای اسم خودشون اسم همسرشون رو میذارن که تموم اینها بدجوری روی مخ من راه میره برای همین میخواستم مثل اینستاگرام و جاهای دیگه با چهره بذارم اما یه چیزی ته دلم گفت "اینجا زابله زهره دیوار زابل یعنی پر از مردم بومی و عقاید بومی دنبال دردسر نگرد چهرهات رو بپوشون" برای همین عکسها رو با ماژیک دیجیتالی خط خطی کردم تا چهرهام دیده نشه و خدا رو هزار بار شکر که این کارو کردم
بعد از اینکه آگهی رو گذاشتم سیل پیامها توی چت دیوار سرازیر شد و من شمارهام رو مخفی کرده بودم تا کسی مزاحم نشه، بازدیدها همینطور لحظهای سر به فلک گذاشته بود، ۲۰۰ نفر، ۴۰۰ نفر، ۵۰۰ نفر، یه جوری داشت صعودی بالا میرفت که خودم سر ذوق اومده بودم براش و نمیدونستم چیکار کنم گفتم یکی دو ساعت بگذره بعد یکجا برم به پیامها جواب بدم
وقتی بعد از چند ساعت وارد دیوار شدم خیلی هیجان زده شدم، تعداد کل چتهایی که دریافت کرده بودم بالای ۱۵۵ عدد بود!!! یه رقم نجومی برای یه شهر کوچیک که کل بازدیدهاش هیچوقت بالای ۲۰۰،۳۰۰ تا و چتهاش بالای ۴،۵ تا نمیشد!!
اما وقتی نوبت به خوندن و جواب دادن چتها رسید یکی پس از دیگری ناامیدتر شدم در ادامه تعدادی از چتها رو میخونین، برای اینکه مرز اسکرینشاتها مشخص باشه کادر مشکی براشون گذاشتم که همین باعث شده کیفیت اسکرین شات یه مقدار کمتر بشه!
فکر نکنم نیاز به توضیح داشته باشه، همونطور که مشخص هست حدود ۹۹ درصد چتها از سمت مردها بود، بعضیا با "سلام چطوری" و بعضیا با "تعریف و تمجید" و برخی هم با حرفای چرت و پرت سعی کرده بودن فقط دهن من رو باز کنن که یه چیزی بگم تا بحث رو شروع کنن که برای همین هم اکثرشون رو اصلا جواب ندادم!!
برخی دیگه به خیال خودشون زرنگتر بودن میخواستن به بهانه خرید، آدرس و شماره تماس بدست بیارن که اینو هم چون قبلا سرم کلاه رفته و به همین طریق یه مزاحم همیشگی پیدا کردم دیگه گولشو نمیخورم، تظاهر کردم به همسر داشتن و بهش پیام دادم و گفتم "عصر بیاین که همسرم باشن" و جالبه که سین زد و جواب نداد آقای خریدار!!!!
⚠️هشدار الفاظ رکیک
دوباره یک مورد دیگه از کسی که خودش رو یک خریدار اساسی نشون میداد و شماره تماس و آدرس میخواست من هم چیزی رو گفتم که اینجا رایج هست یعنی دادن شماره تماس همسر به جای شماره خودت اما طرف با وجود اینکه من تظاهر کردم همسر دارم ادامه داد که نه شماره خودتو بده! وقتی جوابش رو ندادم گفت شماره کارت بده پول میزنم برات من که میدونستم هدفش آزار و اذیته شروع کردم به سر به سر گذاشتن باهاش و گفتم باشه پس بده پولو اگر میدی؟ و در نهایت وقتی از من ناامید شد ازم تقاضای یه زن مطلقه کرد و اونجا بود که من منفجر شدم!!
میدونم که طبق معمول مردم من رو قضاوت میکنن و میگن کرم از خود درخت هست و تو اگر آدم خوبی باشی باهاش هم صحبت نمیشی و بلافاصله بلاکش میکنی اما من همیشه این برام سواله که چرا همیشه ما دخترا باید عقب بکشیم؟ چرا وقتی بهمون توهین میشه ما باید سریع فرار کنیم و بلاک کنیم؟ اصلا یه سوال، اگر من به مادر شما فحش بدم آیا شما منو بلاک میکنین یا حداقل یه تودهنی قبل بلاک بهم میزنین؟ پس چطور توقع دارین وقتی کسی به ناموس من به خود من توهین میکنه من هیچ حرفی نزنم چون اونطوری کرم از خودم میشه؟
دوباره یک نفر دیگه، هرچند محترمانه شروع کرد و خیلی رک حرفش رو زد منم سعی کردم محترمانه جوابش رو بدم ولی متاسفانه انگار راضی نشد!! بعد از اینکه با کلی مرد حش.ری سر و کله زده بودم و واقعا خسته شده بودم و حتی یک خریدار واقعی از بینشون پیدا نشد گفتم بذار حداقل از این یکی بپرسم که چرا؟ واقعا چرا سایت دیوار توی شهر و استان من تبدیل به یه مرکز همسریابی شده؟ مگه سایتهای همسریابی چشه؟ و جواب اونها فقط اینه که سایت همسریابی فیلتر هست!!! واقعا من دیگه حرفی ندارم!!
اگر بخوام به صورت کلی نظر بدم سطح شعور و سواد اجتماعی توی استان من به شدت پایین هست و این رو دارم صادقانه میگم، این موضوع به مدرک تحصیلی مربوط نمیشه اینجا همه لیسانس و فوق لیسانس دارن اما از نظر شعور صفر هستن، دسترسی به فیلترشکن و به دنبال اون دسترسی به اینستاگرام و تلگرام بعد از فیلتر شدنشون محدودتر شده و چون فیلترشکن رایگان پیدا نمیشه و عموما باید براش پول بدن ترجیح میدن اصلا نداشته باشنش در نتیجه برخلاف باور عموم حداقل توی شهر من روی آوردن به "روبیکا" و "سروش"و "ایتا" بسیار بیشتر شده جدای از این چون مردمش سطح شعور و آداب معاشرت پایینتری دارن و زن رو مثل کالا مبادله میکنن تصور خرید زن توی سایت دیوار خیلی معقولتر هست تا اینکه توی روبیکا بخوای دنبال زن بگردی!!
به قول یکی از دوستام که میگفت، مردای امروز دیگه به خودشون زحمت نمیدن توی خیابون دنبال دختری راه بیوفتن چون فضای مجازی کار رو براشون راحت کرده حالا دیگه همه تو فضای مجازی شیر هستن
⚠️هشدار الفاظ رکیک
یکی از بدترین جملاتی که هر بار طی آگهی گذاشتن به من میگن همین جمله هست که "نفروشش اگه پول لازمی من برات میزنم!!" یعنی باور نمیکنم چطور یکی روش میشه این حرف رو بزنه؟ آقا جان اصلا من بدبخت، گدا، بیچاره وقتی من یه جنسی برای فروش گذاشتم حتی به قیمت ۲۰ هزار تومن پس یعنی میخوام یه چیزی بفروشم نمیخوام گدایی کنم، دیگه این حرفا چیه برادر من؟ بارها شده تلاش کردم برای فروش وسایلم و کاربری اومده با ترحم میگه "واااای بیچاره یعنی محتاج همین ۵۰ هزار تومنی؟ محتاج همین ۱۰۰ هزار تومنی؟" خب عزیزم شما فضول خاله زنکی یا خریدار؟
این آقای بالا هم با اینکه با کلمات قصار فدات بشم و عزیزدلم شروع کرد من سعی کردم همچنان محترمانه جوابش رو بدم اما وقتی گفت "من عاشق بدن شمام" واقعا نتونستم جلوی خودمو بگیرم و میدونین چی جالبه؟ گاهی فکر میکنم واقعا سطح آیکیو مردم شهر من چرا اینقدر پایین هست یعنی من به طرف فحش میدم و اون طوری رفتار میکنه انگار دارم فداش میشم!!! وات د فاک؟؟ چرا بعضی از مردها اینطوری هستن؟ بخدا هیچ دختری خوشش نمیاد شما اینقدر از اندام جنسیاش تعریف کنین باور کنین حش.ری بودن در این سطح دخترا رو به وجد نمیاره، یه مرد باید اونقدر مغرور و دست نیافتنی باشه که یه دختر افتخار کنه از اینکه با همچین مردی هست اما بعضی آقایون مثل این بنده خدا به قدری خودشون رو برای ۲۵۰ گرم خار و خفیف میکنن که من به جای همه مردها شرمنده میشم، بخدا ۱۰ دقیقه شهوت ارزش این رو نداره!
⚠️هشدار الفاظ رکیک
باور کنین یا نه من آدم بیشعوری نیستم (شایدم هستم) اما سعی میکنم اگر آدم محترمی دیدم باهاش محترم باشم، من توی این چند سال اخیر بعد از اینکه زجر کشیدن "بابالنگدرازم" رو دیدم به کل دیدم نسبت به مردها عوض شده و یه جورایی مدافع حقوق مردها شدم، من مردها رو دوست دارم و خیلی دلم میخواد باهاشون معاشرت کنم نمونههاش هم آقای مشاورم و آقایونی از این دست که توی لیست مخاطبینم دارم هستن که واقعا افتخار من توی مسیر زندگیم هستن کسانی که با غرور اونها رو به عنوان دوستم به همه معرفی میکنم اما این مردها ... این مردها اسم مرد رو لکهدار میکنن
من فقط یه عکس با لباس گذاشتم و حتی چهرهام رو پوشوندم چرا از روی یه عکس من باید به خراب بودن متهم بشم و ازم قیمت برنامه بپرسن؟ این عکس به خدا قسم هیچ مشکلی نداشت من اتفاقا یه دختر به شدت لاغر مردنی هستم نه سینه و باسن بزرگ و توچشمی دارم نه هیچی یه بدن لاغر مردنی دارم که معمولا مورد پسند هیچ مردی نیست اما یه باور مخفی توی شهر من هست که تو هیچ کتابی بهش اشاره نمیشه و اون اینه که مردهای این شهر عموما باور دارن که "بهتره یه دختر رو توی سن کم بگیری و خودت بزرگش کنی تا اینکه زیر دست این و اون بیوفته، یه دختر وقتی خوبه که ۱۴،۱۵ سالش باشه و وقتی داخلش فرو میکنی نفسش در بره و کبود بشه" حدس میزنم بخاطر اینکه بدن لاغری دارم تصور کردن سنم کم هست و با این باور کثیف بهم پیام دادن
⚠️هشدار الفاظ رکیک
بدترین پیامی که گرفتم رو هم برای آخر گذاشتم اینکه چطور یه مرد میتونه در این حد وقیح و بیشعور باشه هم بمونه با قضاوت شما!! اینکه من تو شهری زندگی میکنم که یه آگهی لباس ساده با یه لباس پوشیده به همچین نتایجی میرسه هم بمونه برای اون کسانی که میان تحقیرم میکنن میگن تو کوتاهی میکنی غافل از اینکه من صدها راه ممکن رو امتحان کردم بعد از اینکه طرف بدون سلام و علیکی شروع کرد به گفتن این حرفهای وقیحانه و بیشرمانه من ازش شماره خواستم (با اینکه نمیدونم اون شماره به چه درد میخوره اما گفتم شاید توی گزارش به پشتیبانی دیوار به کارم بیاد) و بعد شروع کردم به فحش دادن بهش و به طرز عجیبی گویا چتش دچار باگ شده بود چون پیامها بهش نمیرسید و بعد همشون یکهو بهش رسیدن که من بلاکش کردم!!!
بعد از اینکه بلاکش کردم یهو دیدم ۴،۵ تا اکانت مختلف به فاصله ۱۰ دقیقه دارن یه سری فحشهای کپی پیست شده رو برام میفرستن و وقتی بازشون کردم فهمیدم که بعله ایشون همون آقای سروش نامحترم هست که بعد از پیشنهاد رقتانگیزش و حرفهایی که بارش کردم اونقدر بهش فشار اومده با ۵ تا اکانت پیام داده، توجهتون رو جلب میکنم به اسکرین شات اول، میبینین چی گفته؟؟ "خودت جوری لباس پوشیدی که یه ک.ص هستی بگ.انت" این جمله خودش به تنهایی باور یک شهر رو یدک میکشه توی این شهر دخترها نمیتونن مانتو جلو باز بپوشن یا موهاشون رو بیرون بریزن چیزی که توی شهرهای دیگه دمده محسوب میشه (یعنی مانتو جلوباز و بیرون ریختن طرهای از موها از زیر شال) اینجا هنوز هم نمادی از خرابی و هرزگی هست
مورد دیگهای که میخوام بهش اشاره کنم نام کاربری فرد مورد نظر هست، "بلوچ" ها قشر محترمی هستن و من براشون احترام قائلم لیکن اکثرشون برای زنان و دختران خودشون به شدت غیرتی و برای بقیه به شدت حشری هستن و این یک حقیقت هست که از زبان خود دخترهای بلوچ شنیدم
بعد از این همه فشار روحی روانی واقعا خونم به جوش اومد و تصمیم گرفتم حداقل برخی چتها مثل این رو گزارش بزنم اما متاسفانه جز ثبت گزینه "گزارش" هیچ جایی که بشه برای پشتیبانی دیوار متنی ارسال کرد تا حداقل کاربر مسدود بشه وجود نداشت هرچقدر توی اینترنت دنبال شماره یا ایمیل یا یه راه ارتباطی با دیوار گشتم اصلا نبود و این واقعا دردناک بود از اون طرف بخاطر اینکه مردهای نازنینی که بهشون جواب رد داده بودم اکثرا منو مسدود و گزارش زده بودن به جای اینکه اونها محدود بشن من محدود شده بودم و امکان پیام دادن ازم سلب شده بود که این در نوع خودش خیلی جالب بود/=
یکی دیگه از باگهای جالب دیوار عدم امکان ارسال فحش بود به صورتی که کلیدواژههای حاوی الفاظ رکیک شناسایی و ارسال نمیشد اما اینکه چطور کاربر بالا تونسته بود با ۵ تا اکانت مختلف بیاد و بهم فحش مستقیم بده رو هرگز نفهمیدم،گویا عضویت VIP داشت
پ.ن: من ادعای بیگناهی ندارم بله من بددهنی کردم و تند و خشن جوابشون رو دادم اما اگر کسی محترمانه باهام حرف بزنه من کرم ندارم بهش توهین کنم وقتی کسی به ناموس من توهین کنه منم بهش توهین میکنم چرا؟ چون من تو خونوادهای بزرگ شدم که پدرم حاضره منو با ۵۰ میلیون معاوضه کنه و هیچوقت کسی رو نداشتم که مثل کوه پشت من باشه، تنها کوهی که زهره تو زندگیش داشته همیشه خودش بوده و بس!!
⚠️آپدیت ۱۳ دی ۴۰۲
دوباره برای اینکه شاید دوستان انکارگر شروع کنن به خرده گرفتن و بگن چون اون لباس بوده مردهای عزیز رو تحریک کرده با یک عینک آفتابی زنانه آگهی گذاشتم و اسم کاربریم رو به "حمیدرضا" تغییر دادم و حتی توی توضیحات خواهش کردم برای مزاحمت پیام ندن و نتایج رو خودتون میتونین مشاهده کنین دیگه جای بحث نداره!!
پست شماره ۵۱ / ۲۷۶۳ کلمه
تاریخ ۱۱ دی ۱۴۰۲
سایت ویرگول