ویرگول
ورودثبت نام
زهره ترقوئی | Zohreh Targhoei
زهره ترقوئی | Zohreh Targhoei
خواندن ۱۰ دقیقه·۹ ماه پیش

کارگری با حقوق ۲ میلیون در سال ۴۰۲

منبع عکس snn.ir
منبع عکس snn.ir

هربار که از مشکلات معیشتی زندگیم حرفی به میون آوردم همیشه بودن کسانی که بادی به غبغب انداختن و با غرور خاصی گفتن "ما هم از پدر و مادرمون پولی نگرفتیم خودمون از بچگی کارگری کردیم و پول جمع کردیم" این جمله خصوصا بین پسرها خیلی رایج هست گویا یه جور افتخاره که با غرور اون رو به زبون بیارن اما حقیقت اینه که بخش زیادی از موفقیت شما بستگی به محیطی که توش رشد می‌کنین و جبر جغرافیایی داره هرچند اکثر کسانی که این حرف رو از من می‌شنون به مزاجشون خوش نمیاد و شروع به پرخاشگری می‌کنن و من رو به بهونه‌گیری و تن پروری متهم می‌کنن!! اما اگر شما تو خونواده فقیری به دنیا بیای که پدرت توی ۱۰ سالگی بمیره و تو از ۱۱ سالگی مجبور باشی درس رو رها کنی تا کار کنی و خرج خودت و ۴ تا خواهر و مادر توی خونه‌ات رو بدی مطمئنا نمیشه آینده روشنی برات متصور شد! پس اینکه تو از همون ۱۱ سالگی کار کردی اما پدر و مادری داشتی که خرج شکم و پوشاکت رو دادن و تو رو برای درس و دانشگاه فرستادن تا تو بتونی پول‌های حاصل از کار کردنت رو پس‌انداز کنی و پز خود ساخته بودنت رو بدی خودش بخشی از خوش‌شانسی‌ات هست و بله تو می‌تونستی تلاش نکنی اما رنج رو به جون خریدی من منکر این نمیشم اما همیشه تلاش کردن کافی نیست این رو وقتی می‌فهمی که بعد از صد بار زمین خوردن با دید متفاوتی به دنیا نگاه کنی، حالا اگر بخوام از جبر جغرافیایی برات بگم که اصلا حرفشم نزن بذار با سند و مدرک نشونت بدم

آگهی‌های استخدام سایت دیوار/استان سیستان و بلوچستان/ شهر زابل/ آبان ۴۰۲

آگهی استخدام منشی مطب
آگهی استخدام منشی مطب
آگهی خانم برای عینک فروشی
آگهی خانم برای عینک فروشی
آگهی خانم برای پوشاک زنانه
آگهی خانم برای پوشاک زنانه
آگهی خانم برای پوشاک زنانه
آگهی خانم برای پوشاک زنانه

از اون‌جایی که کل شهر زابل بیشتر از ۱۵۰ تا ۲۰۰ هزار نفر (با احتساب روستاهای اطرافش) جمعیت نداره در نتیجه تعداد آگهی‌های این شهر هم برعکس تهران و شهرهای بزرگ اونقدر زیاد نیست که تنوع و قدرت انتخاب بالایی داشته باشی، اینجا شرکت‌های خصوصی فعالیت نمی‌کنن و تمام مشاغل بین فروشنده مغازه‌ها تا مسئول آموزشگاه‌ها یا حسابدار و صندوقدار بودن می‌چرخه و تعداد کل آگهی‌ها در هر ماه هم بیشتر از ۱۰۰ تا ۱۵۰ عدد نمیشه!!

آگهی‌های بالا بخشی از آگهی‌های استخدام فروشنده یا منشی مطب هست، جای بحثی نداره چون فقط کافیه به ساعت کاری و میزان حقوقی که اعطا میشه دقت کنین، بله درسته که طبق قانون کار ۸ میلیون حقوق در نظر گرفته میشه اما توی شهرهای کوچیک این قوانین هیچ ارزشی ندارن، اینجا نه قانون کاری وجود داره و نه بیمه و مزایایی، تمام حقوق هم بین ۱ تا ۲ میلیون هست و در این بین تعداد خیلی خیلی اندکی از مغازه‌های لوکس بالای شهر هستن که حقوق بین ۳ تا ۴ میلیون پرداخت می‌کنن

مرد و زن همه بدبختیم!!

کارگر اقامتگاه بوم‌گردی
کارگر اقامتگاه بوم‌گردی

اینجا مرد و زن فرقی نداره وقتی کارگر باشی همیشه پایین‌ترین حقوق ممکن با کمترین مزایا رو دریافت می‌کنی، کافیه به شیفت کاری اون بدبختی که می‌خواد این آگهی رو بره نگاه کنین، ۲ ظهر تا ۱۲ شب؟؟ برای ماهی ۳ میلیون؟؟؟ بخدا گدایی کردن شرف داره به همچین کاری!!

۹۰ درصد آگهی‌های استخدام این شهر

استخدام دفتردار
استخدام دفتردار
استخدام دفتر پیشخوان
استخدام دفتر پیشخوان
استخدام منشی دفتر بیمه
استخدام منشی دفتر بیمه
دستیار دندان‌سازی
دستیار دندان‌سازی
کار در کافینت
کار در کافینت
استخدام خدمتکار خانم
استخدام خدمتکار خانم

این‌ها حدود ۹۰ درصد آگهی‌های استخدام شهر من رو پوشش میده و اون ۱۰ درصد باقی مونده هم بخش کمی از آگهی‌های بالاشهر هست و یک سری آگهی‌های خوشمزه با وعده پولدار شدن که ساز و کار همشون دقیقا مثل شرکت‌های هرمی پنبه‌ریز و بادران و امثالهم هست

کار تایپ در منزل
کار تایپ در منزل

اگر کسی باشین که سال‌ها توی دیوار دنبال آگهی گشتین و با هر آگهی امیدوار شدین و دنبالشو گرفتین و برای مصاحبه رفتین و بعدش با دیدن شرکت‌های هرمی و امثالهم سرخورده شدین دیگه یه جورایی اوستا می‌شین واسه خودتون، دیگه با دیدن عنوان و متن هرآگهی می‌تونین اعتبار اون رو تشخیص بدین

کار با موبایل در منزل
کار با موبایل در منزل

چنین آگهی‌هایی نمیگم دروغ مطلق یا کلاهبردار مطلق هستن نه!! اما اون تصویر شیرین و جذابی که نشون میدن هم نیستن!! اوایل باورشون می‌کردم چون اعتقاد داشتم آدم‌های موفق باید ریسک پذیر باشن احتمالا بقیه مردم اونقدر احمق و ترسو هستن که جرعت ریسک کردن ندارن اما من قوی و جسور و شجاع هستم پس میرم دنبالش و ریسک می‌کنم اما وقتی بعد از چند بار سرخورده شدم و برگشتم سرجای اولم فهمیدم این کارها هرچند واقعا سود داره اما نه در اون حدی که این آگهی‌ها به تصویر می‌کشن و از اون طرف بهایی که شما پرداخت می‌کنین هم ناچیز نیست گاهی پولتون، گاهی وقتتون، گاهی هم امید و آرزوهایی که در نهایت خاکستر میشن

نکات قابل توجه این آگهی‌ها شامل:

۱_اولین چیزی که در کل این آگهی‌ها می‌خوام بهش دقت کنین اینه که هیچ کدوم بیمه ندارن!! یعنی شما وقتی کارگری می‌کنی تحت هیچ شرایطی بیمه نمیشی اونم با این حقوق کم!! مگر اینکه خودت درخواست بدی بخشی از حقوقت کسر بشه و کارفرما هرماه برات بیمه رد کنه مثلا حقوق ۲ میلیونی بشه ۱/۳۰۰ و اون ۷۰۰ هزار تومن بیمه تکمیلی تو بشه اما اونوقت اون یک میلیون چه ارزشی داره؟؟؟ واقعا بی‌ارزشه!!! حتی گاهی اوقات وقتی تو مغازه‌ای کار می‌کردیم مارو یه گوشه مخفی می‌کردن که وقتی مامورها برای سرکشی اومدن نفهمن اون مغازه کارگر داره (حالا دقیق نمی‌دونم قوانین یا مجازاتش چی بود)

۲_دومین چیزی که می‌خوام بهش دقت کنین مبلغ حقوق‌ها هست، متوجه هستین چقدر هست؟؟ همشون بین ۱/۲۰۰ تا ۱/۵۰۰ هستن!! یعنی شما امکان نداره حقوقی بیشتر از این پیدا کنین مگر در موارد خاصی در بالاشهر این شهر کوچیک که اون هم بیشتر از ۵ کیلومتر پیاده روی داره چون خونه ما جنوب شهر هست!

۳_سومین مسئله مسیر طی شده برای رسیدن به سرکار هست، فرض کنین من یکی از این آگهی‌های بالا رو برم اونوقت مجبورم روزی ۴ بار صبح، ظهر، عصر و شب برم خونه و بیام سرکار، از اون جایی که اینجا سیستم حمل و نقل عمومی نداره این موضوع خیلی دشوار و دردناک میشه وقتی بعد از یک مدت مجبور باشی همه جا پیاده بری و توی ۲۵ سالگی واریس بگیری(:(همین الان واریس دارم)

یک آگهی با حقوق بالا

استخدام فروشنده خانم در فروشگاه بالاشهر
استخدام فروشنده خانم در فروشگاه بالاشهر

باذکر یک مثال عرض می‌کنم، آگهی داریم از یک فروشگاه پرزرق و برق در بالاشهر زابل (خیابان مطهری) حقوق پیشنهادی این فروشگاه از بقیه جاها چشمگیر‌تر هست وقتی همه جا بین ۱/۵ تا ۲ میلیون حقوق میدن پس جایی که بین ۳ تا ۴ میلیون پیشنهاد میده برای ملت بینوایی مثل من می‌تونه خیلی هیجان‌انگیز باشه هرچند باز هم از بیمه خبری نیست!!

چیزی که باید بهش دقت کنین ساعت کاری فروشگاه هست، توی این شهر برخلاف کلان‌شهرها مغازه‌ها و فروشگاه‌ها یکسره از ۹ صبح تا ۵ عصر باز نیستن بلکه یک بازه ۳ ساعته در ظهر اکثر مغازه‌ها تعطیل میشن در نتیجه ساعت کاری شما میشه ۹ صبح باید بری محل کار حاضر باشی و ۱ ظهر برگردی خونه، دوباره ۴ عصر محل کار حاضر باشی و ۹ شب به خونه برگردی (لازمه بگم ساعت کلی‌اش میشه ۹ ساعت کار که حتی از مصوبه قانون کار یعنی ۸ ساعت در روز هم بیشتر هست؟)

فاصله خونه تا خیابون مطهری
فاصله خونه تا خیابون مطهری

حالا تصور کنین وقتی فاصله تا اون خیابون حداقل ۲ کیلومتر باشه و شما هر سری برای طی کردن این مسیر نیم ساعت زمان بذاری یعنی باید حداقل ۸/۵ از خونه بزنی بیرون، موقع تعطیلی ۱/۵ برسی خونه و دوباره ۳/۵ بزنی بیرون تا از اون طرف ۹/۵ برسی خونه!! می‌تونین حجم فشار رو تصور کنین؟؟ چون واقعا هیچ راهی نیست اگر پیاده نری باید هر سری ۳۰ هزار تومن کرایه تاکسی تقبل کنی که خودش در ماه یه رقم سرسام آور حتی بیشتر از حقوق کل ماه میشه!!

ثبت تعداد قدم‌ها و مسافت طی شده
ثبت تعداد قدم‌ها و مسافت طی شده

به لطف برنامه‌های گوشیم که تعداد قدم‌ها و مسافت طی شده من رو می‌سنجن من می‌تونم با سند و مدرک حرفام رو ارائه بدم اینها فقط از یک دور مسافتی که طی می‌کنم هستن یعنی یک رفت و یک برگشت، حالا اگر این رو ضربدر ۲ بکنید چیزی که بدست میاد نه یک ورزش خوب بلکه یک ورزش مضر و هولناک هست که شروعش با واریس و پیشرفتش با انواع بیماری‌های کمردرد و مفاصل خواهد بود چون هیچ چیز مفیدی زیادیش خوب نیست حتی اگر اون چیز ورزش باشه!!

اما هزینه‌هایی که روی دستم می‌ذاره صرفا از بخش سلامتی نیست که اگر بود شاید می‌تونستم به جون بخرم هزینه‌های مخفی که هر بار سرکار رفتن و کارگری کردن برای من به بار میاره خیلی بدتر از این‌هاست!!!

هزینه آرایشگاه و خرید جوراب هر هفته
هزینه آرایشگاه و خرید جوراب هر هفته

به لطف پیاده‌روی‌های چشمگیری که دارم به طور معمول هر چهار پنج روز جورابم از شدت فرسایش پاره میشه این پارگی‌ها یه سری سوراخ‌های ریز و جزئی نیست بلکه سوراخ‌هایی در حد کله بنده هست که نه میشه دوخت نه میشه چشم‌پوشی کرد چون بعد کفش گوشت پات رو اصطکاک میده، دلم می‌خواست عکس جوراب پاره‌ام رو بذارمااا اما با خودم گفتم زشته زهره!! در نتیجه به طور متوسط باید هر هفته یه جوراب جدید بخرم و قیمت هر جفت جوراب حداقل ۴۰ هزار تومن هست! اما هزینه فقط به جوراب محدود نمیشه چرا که بخاطر ژن خوبی که از پدر و مادرم به ارث بردم بدن من به شدت پر مو هست، آره یه چیزی تو مایه‌های گوریل اما مدل زنانه‌اش، یه دردی که حقیقتا به هیچکس نمیشه گفت البته تو دنیای امروز با این همه لیزر و دم و دستگاه واقعا این چیزا معنایی نداره اما برای یه کارگر حرف از لیزر زدن خنده داره، درسته می‌تونم لیزر کنم اما به شرطی که پولم مطلقا برای خودم خرج بشه و در عین حال مجبور نباشم به خیلی چیزهای دیگه فکر کنم اونقدر نیازهای مختلف با اولویت‌های مختلف تو زندگیم هست که هر گوشه رو جمع می‌کنم صدتای دیگه میزنه بیرون!! به هرحال مجبورم هر هفته برم ریش سیبیلم رو بزنم چون در غیر این صورت مثل مردها ته ریش درمیارم و مطمئنا صاحب کارم یه زن مردنما نمی‌خواد! توی ارزون‌ترین آرایشگاه شهر هزینه اصلاح حداقل ۵۰ هزار تومن هست، به همین سادگی ماهی ۵۰۰ هزار تومن صرف مخارجی میشه که از سرکار رفتن من تراشیده میشه طوری که تهش به این نتیجه می‌رسم که اگر نرم خیلی به صرفه‌تر هست نه؟

می‌دونم نوشتن اینها هیچ چیزی رو عوض نمی‌کنه اما احساس می‌کنم اگه یه روزی نباشم شاید آقای ایکس یا هر آدمی زندگی رو از دید من تماشا کنه و بتونه برای زندگی خودش خدا رو شکر کنه!!! من می‌دونم کسانی هستن که زندگی‌هایی بدتر از من دارن ولی نمی‌تونم اینو توضیح بدم که انگار یه چیز خیلی بزرگ توی زندگی من و علی کمه! یه چیزی مثل حمایت شدن، سایه سری داشتن، بزرگ بار اومدن، من هربار خواستم برم کارگری هیچکس ازم نپرسید چرا؟ هیچکس نگفت بیا بابا فلان کمک رو بهت بدم تا دستت رو یه جایی بند کنی به جای اینکه زیر دست و پای بقیه رو جارو بزنی ... من حتی به بچه‌های اون راننده تاکسی که من رو از مدرسه به خونه میاورد هم حسادت می‌کنم چون با اینکه از ما خیلی فقیرتر بودن اما یه جوری باباشون بهشون افتخار می‌کرد که ته دلم آب میشد!!

وقتی اولین بار خواستم برم کارگری بابام تا دو هفته باهام حرف نمیزد انگار یه کار خیلی بد کرده بودم و باعث خجالتش شده بودم اما من فقط می‌خواستم بهش نشون بدم من مثل دخترای فامیلمون فقط به درد شوهر کردن نمی‌خورم! می‌خواستم ببینه که من خیلی قوی‌تر از این حرف‌هام اما هیچوقت به چشم بابام نیومد، خدا ازش راضی باشه!!

این مقاله هم صرفا با این هدف نوشتم که دفعه بعدی که یه نفر توی اینستاگرام یا تلگرام اومد بهم گفت تو خیلی بی‌عرضه‌ای بهونه می‌گیری و اینا از تن پروری هست این لینک رو بزنم تو دهنش که بره از خودش خجالت بکشه، ببینم اگر اینجا زندگی می‌کرد تو خونواده‌ای که مجبور بود تموم خرج‌هاشو خودش بده چطور روش میشد حرفی بزنه!!

پست شماره ۵۰ / ۱۹۸۱ کلمه

تاریخ ۱۱ دی ۱۴۰۲

سایت ویرگول

حقوقآگهی استخدامتجربه کاریحقوق کمکارگری
هیچ مطلبی بی‌هدف نوشته نشده، با خوندن هر مقاله به اعماق ذهن و مغز من سفر می‌کنی و در مسیر شکافت و بررسی احساسات و دغدغه‌هام سهیم می‌شی پس با دقت بخون!!
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید