زوم اسپورت | کسب نتایجی درخشان در سریآ و لیگ اروپا به سبب ارائهی نمایشهایی مقتدر و برانگیختگیِ احساسِ رویاپردازی تیفوسیهای آبیپوشِ المپیکو باعث شده تا چشمهای زیادی به سمتِ نیمهیِ آبی رنگِ پایتخت ایتالیا و یکی از جذابترین تیمهای فعلی اروپا دوخته شوند. در این متن قصد دارم تا جمعبندیای کلی از دادههای اولیهای که این شروعِ تحسینبرانگیز به ما میدهد داشته باشم.
سرمربی شصت و یک ساله و سابق تیمهایی همچون هلاس ورونا، لچه، بنونتو و… که سابقهی سرمربیگری تیم زیر نوزده سالههای یوونتوس را نیز در کارنامهاش دارد، معمولا به عنوان سرمربیای که امید را به تیمهای کوچکتر تزریق میکند و با میراث و دستاوردهایی چشمگیری باشگاهها را ترک میکند شناخته میشود اما ثمرهیِ فعلیِ قراردادی که سران باشگاه لاتزیو با مارکو بارونی بستهاند سطحی جدید از موفقیت را برای پیرمرد ایتالیایی به همراه داشته؛ مدافع سالهای دور ایتالیایی که سابقهی فتح اسکودتو را نیز در پیراهن ناپولی دارد، درحالِ گام برداشتن بر مسیریست که مقصدش هرچه باشد، تقدیر و تحسینهای فراوانی را برایش به ارمغان خواهد آورد.
به احتمال زیاد مهمترین و اصلیترین دلیلی که باعث شده تا از بارونی در چنین جایگاه رفیعی صحبت کنیم، انعطاف پذیری بالای تاکتیکی و تطابق پذیری ایدههایش با شرایط موجود است. از این منظر، بارونی را میتوان سرمربیای مشابه با کارلو آنجلوتی دانست؛ سرمربیای که سیستمش را با اتکا بر خوانشِ سریعش از شرایط و امکانات، اتخاذ میکند و بهترین گزینه برای هدایتِ پروژههای مختلف ورزشی محسوب میشود. در جایگاه سرمربی بیانکوچلستی، تمایلِ بارونی به جملهی «بهترین دفاع حمله است» چکیدهای از ماهیت تیمِ تحت هدایت او میباشد؛ این تیم سرشار از ایدههایِ تهاجمی است و امضایِ عملگرایی جذابِ بارونی بر آن مبنیبر تبحر در ارائهی فوتبالی مستقیم، وجه تمایزی میان تیمِ بارونی در مقایسه با دیگر مربیان سابق این باشگاه یعنی مائوریتزیو ساری و ایگور تودور کشیده که میتوان آن را ورژنی تکامل یافته از ایدههای ساری دانست که قالبِ منحصربهفردش را حفظ کرده و در ترکیب با مدیریتِ سیاستمدارانه جهت تشکیل یک مجموعهی متحد و نظاممند، تیمی که اینروزها شاهدیم را پدید آورده.
سیستم کلی لاتزیو تحت هدایت بارونی غالبا شماتیکی از میان سیستمهای 4-3-3 و 4_2_3_1 میباشد که در نوع خودش و با ایجاد نوعی آزادی عملِ نظاممند برای بازیکنان سبب بهرهبرداریِ حداکثری از پتانسیلهای این اسکواد شده. استفاده از نیکولو روولا به عنوان یک رجیستا و متئو گوندوزی و ماتیاس وچینو در نقش دو هافبک باکستوباکسی که روی دست بازیسازشان بازی میکنند مرکز ثقل تفکرات بارونی و این تیم میباشد. الگوی تکرار شوندهی لاتزیویِ بارونی استفاده از یک آرایش سه دفاعه در عقب زمین جهت شکل دادن به اولین فاز بازیسازی و سپس نفوذ تاوارس به عنوان یک بازیکن آزاد در فضاهای موجود در خط دفاعی حریف میباشد که تا به اینجا همواره کاربردی و موثر بوده و در بارزترین نمودش، باعثِ رسیدنِ تاوارس به بهترین فرمِ دورانِ کریرش شده است.
والنتین کاستیانوس به خوبی توانسته جایِ اسطورهای همانند ایموبیله را پُر کند و در نوکِ پیکان خط حملهی لاتزیو، نقش مهمی در ساختار هجومی (و دفاعیِ) این تیم ایفا میکند؛ تبحر در حرکت در عمق، بهرهمندی از فیزیکی ویژه، تاثیر بالا در پرسینگ، هوشی بالا در محوطهی جریمه و تشکیل دادن شیمیای فوقالعاده با دیگر بازیکنان سبب شده تا کاستیانوس تحت سرمربیگری بارونی به همان مهاجمی تبدیل شود که بابتش عازم پایتخت ایتالیا شده بود. اهمیت بالای بازپسگیری هرچه سریعتر توپ و پرس شدید پس از لو رفتن توپ یکی از مهمترین برنامههایِ تاکتیکیِ لاتزیو است که در راستای واکنشگراییِ سرمربی ایتالیایی و تمایلِ تیمش به ایجاد و حفظِ فشار بر حریفِ صاحب توپ نکتهای مهم محسوب میشود. حملات لاتزیو معمولا با تمرکز بر جناحین و نفوذ از کانالهای کناری و نیمفضاها انجام میشوند؛ سانتر از جناحین، ارسال پاسهای قطری جهت ایجاد شکاف در عمق دفاع و استفاده از پاسهای کاتبک در این دسته از ایدهها قرار میگیرند.
در بررسی موشکافانهیِ لاتزیو، به طور کلی میتوان به دو ضعف مشهود در این تیم اشاره کرد؛ اولین ضعف لاتزیو که ممکن است در ادامه گریبانگیرِ این تیم شود، ضعف در عمق اسکواد و عدم وجود جایگزینهایی مناسب برای مهرههایی همچون روولا و تاوارس است که بسته به شانس و مسیری که این تیم تا آخر فصل خواهد داشت، حائز اهمیت محسوب میشود. نکتهی دیگر، یا به بیانی بهتر بزرگترين نقطه ضعف این نسخه از لاتزیو، ضعف در انتقالهای منفی (از فاز هجومی به دفاعی) است که به دلیل ماهیت تهاجمیِ فلسفهی بارونی، تیم را دچار نوعی آسیبپذیری کرده. این ضعف را میتوان در تقابلِ لاتزیو با تیمهایی توانمند در زمینهی انتقالهای سریع به وضوح مشاهده کرد.
در نهایت، بهنظر میرسد که در مواجهه با لاتزیویی که سرمربی فلورانسی به وسیلهی گسترش دادن ایدههایِ مربیان بزرگی همچون ساری و آنجلوتی در قالب تفکرات خودش پدیدآورده، با پتانسیلی فوقالعاده جذاب روبهروییم که گذر زمان میتواند آن را در قامت تیمی با روحیهی بالا و مجموعهای به معنای واقعی کلمه واحد ترسیم کند که از قابلیتهای بالایی برخوردار است و دنبال کردن و تماشایش خالی از لطف نیست.
نویسنده: رضا رحمانی
منتشر شده در وبسایت زوم اسپورت