تاثیرگذاری هنر در زندگی انسان یک موضوع بسیار گسترده و جذاب است. این تأثیرات در زندگی روزمره تا ابعاد عمیقتری مانند ارتباط انسان با جوامع و فرهنگها گسترده میشوند. در ادامه، برخی از جوانب این تأثیرات را بررسی میکنیم:
تاثیرگذاری هنر در زندگی انسان از زوایای مختلف قابل بررسی است و هر فرد ممکن است این تأثیرات را در زندگی خود به شکلها و شیوههای مختلف تجربه کند
پرداختن به هنرهای مختلف میتواند از نظر روحی تاثیرات مفیدی را بر روی زندگی افراد بگذارد و باعث آرامش و کم شدن استرس و اضطراب در آنها شود. لازم نیست همه انسانها هنرمند شوند، همین که با هنر در ارتباط باشند کافیست تا نقش هنر در زندگی افراد را ببینند. هر انسانی به طریقی دنبال آرامش است، یکی آن را در کاری که مورد علاقهاش است پیدا میکند، دیگری در ورزش کردن و هر کس به نوعی به دنبال آن است.
شما با هنر میتوانید به آرامش روحی برسید و همچنین احساساتی مثل عشق و نفرت، غم و شادی و صدها حس دیگرتان را بیرون بریزید و سبک شوید. این روزها هنر درمانی در خیلی از جوامع فراگیر شده و حتی خیلی از بیماریها را از این راه درمان میکنند. در کل میتوان گفت هنر درمانی برای غلبه بر استرس، خودآگاهی، بیان خود، افزایش خلاقیت هنری، ابراز احساسات و فوبیا کاربرد دارد.
نقش هنر در زندگی روزمره افراد
متخصصان در حوزه سلامت روان هم با آزمایشاتی که بر روی تعداد زیادی از افراد انجام دادند به این نتیجه رسیدند که افرادی که دو ساعت و یا حتی روزهای بیشتری را در هفته به انجام کارهای هنری اختصاص میدهند، وضعیت روحی بهتری نسبت به افرادی دارند که زمانی را برای هنر نمیگذارند. چرا که هنر میتواند استرس شما را کاهش دهد و شما را از انزوای اجتماعی دور کند. اینجاست که نقش هنر در زندگی افراد خود را نشان میدهد.
بیشترین تاثیری که هنر میتواند داشته باشد این است که به افراد کمک میکند تا سلامت روان خود را از طریق خلاقیت بهبود بخشند و بدون نیاز به استفاده از کلمات، خود را ابراز کنند. با بالا رفتن سن و کم شدن ارتباطات با افراد و همچنین کاهش توان جسمی، هنر میتواند کمک بسیاری کند تا از نظر روحی و جسمی حالتان را بهبود بخشید.
بشر در طول تاریخ هیچوقت بدون هنر زندگی نکرده و هنر از آغاز زندگی همواره همراه او بوده است. هنرمند هم مانند انسانهای دیگر در جامعه زندگی میکند ولی یک فرق اساسی که بین او و بقیه افراد جامعه وجود دارد این است که هنرمند نسبت به مسائلی که در اطرافش اتفاق میافتد واکنش متفاوتی دارد. او با توجه به آنچه که میبیند و میشنود اثری هنری خلق میکند. زمانی که مسائل و دغدغهها در قالب هنر جای میگیرند، میتوانند تاثیر بهتر و متفاوتتری را بر افراد جامعه بگذارند.
در این میان هنرمندی توانمند است که بتواند تاثیر بگیرد و تاثیر بگذارد و اینکه او میخواهد واقعا چه تاثیری بر مخاطب بگذارد و چه مفهومی را با هنرش برساند به خود هنرمند برمیگردد. نقش و تاثیر هنر در زندگی اجتماعی، دادن امید و نشاط و حس خوب به انسانهاست. هدف هنر تاثیر است. اگر هنر تاثیر و ماندگاری نداشته باشد ارزشی ندارد. مطمئنا هر هنرمندی دلیلی برای خلق اثرش دارد و هر هنری تاثیر خود را خواهد گذاشت.
هنر و تاثیر آن در زندگی انسان ها همیشه مشهود بوده است، هر هنری به نوبه خود روح و روان انسان را پالایش داده و انرژیهای مثبت را افزایش و انرژیهای منفی را کاهش میدهد. ارسطو سالها پیش اصطلاحی به نام «کاتارسیس» را در هنر نمایش به کار برد، به این معنا که تماشاگر با دیدن رنج و عذاب قهرمان داستان با او همذاتپنداری کرده و بعد از به پایان رسیدن این غم و رنج در به دست آوردن تجربهای عظیم شرکت میکند.
شخص با دیدن یکسری از اتفاقات و بدون اینکه در آنها شریک باشد دردها و رنجهایی را تجربه میکند. میتوان این بعد را به عنوانی بعدی از هنر دانست که به پیشگیری از بیماریهای روحی میپردازد. هنر، نگاه کردن از دیدی دیگر به زندگی است. هنر قرار است که ما را رشد دهد. اینکه ما با نگاه کردن به دنیای اطرافمان به درکی از هستی برسیم. زمانی که ما به درک مفهوم تاثیر و نقش هنر در زندگی افراد نرسیدیم، بیماریهای روحی هم دقیقا از همینجا بروز میکنند.
تاثیر نقاشی بر روح و روان
افرادی که به طور مداوم مهارتهایی خلاقانه مثل نقاشی را انجام میدهند، با بالا رفتن سن دچار بیماریهای فراموشی نمیشوند. نقاشی وسیلهای برای رسیدن به آرامش روحی است که افراد با استفاده از آن شخصیت خود را بروز میدهند. دید هنری و مهارتهای حرکتی طی نقاشی بهبود مییابند. به دست گرفتن قلم نقاشی باعث افزایش حرکات دستها و انگشتان میشود. این مهارتهای حرکتی در زندگی روزمره هم به افراد کمک میکنند.
نقاش احساس خود را از طریق نقاشی نشان میدهد و این باعث میشود تا هنرمند توجه دقیقتری نسبت به وضعیت روحی و احساسی خود داشته باشد، چیزی که شاید در حالت عادی حتی متوجه آن هم نشود. نقاشی به افراد کمک میکند تا احساسات درونی خود را بهتر بشناسند. نقاشی کشیدن نه تنها وسیلهای برای سرگرمی است بلکه باعث رشد سلامت ذهن در همه سنین میشود و حسی از شادی و حال خوب را هم برای شما و هم برای اطرافیانتان به ارمغان می آورد.
اهمیت هنر در زندگی اجتماعی
«هنر در حكم یك زبان است؛ زبان بدیع عواطف و هیجان ها و منعكس كنندهى عمیقترین احساسات ارواح پر تلاطم. هنر از لحاظ بی شایبگی خود برتر از زبان است و از لحاظ بین المللی و جهانی بودن بر زبان های ملی تفوق دارد. متفكر بزرگ آگوست كنت معتقد است كه «هنر بخشی از زبان است كه تمام افراد نوع بشر آن را درك می كنند و به معانی آن پى می برند». در نظر فیلسوف مزبور هنر زبان حقیقی جهان است.»
هنر زاییده اجتماع بوده و در جامعه شکل گرفته و پدید میآید زیرا هنر، در خلا شکلگرفته و پدیدار نمیگردد و هنرمند هنگامی که روایتگر عالم خارج است به نمایش دنیای درونیای که هیچ ارتباطی با عالم خارج نداشته باشد نمیپردازد، بلکه نمایش حیات باطنی و کیفیات نفسانیاش بازتاب دهنده محیط وی بوده و حیات اجتماعی را منعکس میسازد. بدین ترتیب عواطفی که آثار هنری در ناظرین تولید مینماید جنبهای اجتماعی دارد.
گویو در کتاب زیبای خود موسوم به «هنر از لحاظ جامعه شناسی» از نظریهى فوق پشتیبانی نموده و معتقد است که هنر هم از لحاظ اصل و منشا و هم از لحاظ هدف خود یک امر اجتماعی است. نویسندهى مزبور در این باب میگوید: «هنر عبارت است از بسط جامعه به تمام موجودات عالم طبیعت و به تمام واقعیات خیالی است و این بسط و توسعه به وسیلهى احساسات انجام میگیرد. پس عاطفهی هنری اصولا اجتماعی بوده و نتیجهى آن بسط حیات فردی و شخصی است که با حیات وسیعتر جهانی یکی گردد. پس عالیترین هدف هنر عبارت است از ایجاد عواطف و احساسات اجتماعی». هنر با تولید عواطف و ایجاد صور ذهنی مشترک بیشتر از منافع و تمایلات دیگر که غالبا موجب اختلاف میگردد اذهان و وجدان های مختلف را به هم نزدیک می سازد.
هنر بیشتر از آن که موجب تفرقه گردد سبب اتحاد و نزدیکی می شود و رابطهى دلبستگی عمیقی میان دست هاى مختلف اجتماعی برقرار می سازد، احساساتی که در برابر آثار هنرمندان دست میدهد یکی از موثرترین عوامل حیات خانوادگی و دوستی است.
هنر در حکم یک زبان است؛ زبان بدیع عواطف و هیجان ها و منعکس کنندهى عمیقترین احساسات ارواح پر تلاطم. هنر از لحاظ بی شایبگی خود برتر از زبان است و از لحاظ بین المللی و جهانی بودن بر زبان های ملی تفوق دارد. متفکر بزرگ آگوست کنت معتقد است که «هنر بخشی از زبان است که تمام افراد نوع بشر آن را درک می کنند و به معانی آن پى می برند». در نظر فیلسوف مزبور هنر زبان حقیقی جهان است.[۱]
هیچ چیز به اندازهى هنر مبین افکار و احساسات شخص نمیتواند باشد و سیر فرهنگ و تحولات انسانی و محیطی را که شخص هنرمند در آن قرار گرفته است نمیتواند بیان دارد. اگر بخواهیم انسان را بشناسیم و از تمام کیفیات گذشته و حال او آگاه شویم، هیچ چیز به اندازهى هنر ما را بدین مطلب آگاه نمیکند؛ چه تمام تحولات بشر در هنر نهفته است از قبیل: جنگها، موفقیتها، نابودیها، مذهب، سطح فکر، افکار و احساسات و… .
زمانی که آرامش برقرار است ، هنر چیزهای دیگری عرضه داشته است تا زمان جنگ، استقلال فکری و عدم آن، تحولات زمان جنگ و خلاصه هر گونه نبوغ، ابتکار و خرافات در هنر نمایان است. اکنون جنبهای جدی و فجیع هنر را میتوانیم پی ببریم و اگر آن را در حکم بازی و تفریح بدانیم جنبهای مزبور همیشه در نظر ما مجهول خواهد ماند. ممکن است اشخاصی خود را فدای هنر نمایند ولی کسی این از خود گذشتگی را دربارهى بازی و تفریح انجام نمیدهد.
یکی از نویسندگان ژاپنی نیمه ى دوم قرن نوزده می گوید:« هنر بزرگ آن است که در راه آن انسان خود را فدا نماید»
هنر بازگو کننده عقدههای نهفته در ضمیر جامعه است از این جهت هنر میتواند نقش روانکاوی اجتماعی را داشته باشد که با بیرون کشیدن دردهای نهانی و عقدههای پنهانی التهابات تاریخی و انفجارهای اجتماعی را التیام بخشد و جامعه را دوباره به سوى تعادل سوق دهد و ضامن سلامت و سعادت و شکوه و ترقی و تکامل آن گردد.
هنر نقش بسیار مهم و انکار ناپذیری در روند تکامل اجتماعی داشته و خواهد داشت یکی از وسایل بسیار مهم پیشرفت بشریت هنر بوده و میباشد که اگر هنر و هنرمند در تاریخ بشریت وجود نمیداشت تکامل جوامع انسانی بدین صورت که امروز شاهد آن هستیم ممکن نبود.
هنر اکسیر تکامل، تحول، تحرک، ترقی و بالندگی و تعالی و سازندگی اجتماع انسانی است که در طول تاریخ وقتی که جماعتی گرد هم جمع میشدند و اجتماعی را شکل میدادند دست به هنر آفرینی میزدند تا بتوانند بر اثر تعامل هنر و اندیشه و روح بشری روند تکامل جامعه را تسریع کنند؛ بنابراین هنر اساسیترین نقش را در حرکت تحولات تاریخ انسان داشته است.
در اهمیت هنر در زندگی اجتماعی حرفی نیست که تاثیر مثبت، فوری و حیاتی دارد و در آینده نیز براى روح جوامع انسانی نیازی است ضروری که هیچ جامعهای بدون هنر نمیتواند روح پر نشاط داشته باشند.
پیشنهاد میکنم دیدن این کلیپ رو از دست ندید!