متاورس تجسم یک رمان علمی تخیلی
از زمانی که فیسبوک رسما نام برندش را به متا تغییر داد، واژه متاورس به یکی از تاپیکهای محبوب برای صحبت تبدیل شد. برخی واکنشها مثبت و برخی درگیر جنبههای منفی بودند.
یک تعریف خیلی ساده برای متاورس:
متاورس یک محیط شبیهسازیشده دیجیتال است که از واقعیت افزوده AR، واقعیت مجازی VR و بلاک چین در کنار مفاهیم ارتباطی شبکه های مجازی استفاده میکند تا برای کاربر حس بودن در دنیای واقعی را در دنیای دیجیتالی القا کند.
در بلاگ نوژن از متاورس تجسم شده توسط فیس بوک گفتیم که اینجا میتوانید آن را مطالعه کنید.
شاید همین تعریف ساده جای بحث زیادی داشته باشه ولی به قوه تخیل و تمام فیلمهای Sci-Fiای که تا به حال دیدید فکر کنید، از ماتریکس گرفته تا Tron، از West World تا سریال Dr.Who و از Ready Player One تا فیلم جدید Free Guy، کانسپت متاورس یا دنیایی که واقعیت آن با واقعیت فیزیکی ما متفاوت است قابل تجسم میشود.
یک رمان علمی تخیلی جرقهی خلاقیت سیلیکون ولی
ایده تکنولوژیهای جدید و گجتهای هوشمند از کجا میآیند؟
برخی از آنها به نیاز افراد وابسته هستند و راهکاری برای برطرف کردن یک دغدغه میشوند. برخی از نگاه نافذ افرادی خلاق که به دنبال ایجاد ارزشهای جدید هستند به وجود میآیند و برخی صرفا ریشه در ذهن پویای افرادی توانمند دارند که هنوز فانتزیهای دوران کودکی خود را فراموش نکرده اند.
یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین فانتزیهای به جا مانده در ذهن افراد علاقه مند به دنیای فناوری و ماشین های هوشمند کانسپت دنیای مجازی و غیر واقعی است که در رمانی منتشر شده در سال ۱۹۹۲ میلادی به تصویر کشیده شده بود. Snow Crash، رمانی آیندهنگر و خلاق به قلم نیل استیونسن (Neal Stephenson) است که پیش از پیداش تلفنهای هوشمند و حتی world wide web، کانسپت ارتباط هوشمند انسانها در دنیایی مجازی را بیان میکرد.
سقوط برف رمانی در ژانر سایبرپانک یکی از زیرمجموعههای دیستوپیایی Science-Fiction است که تکنولوژیهای دنیایی آیندهنگر و اشباع شده از فناوریهای پیشرفته مانند ارز دیجیتال، هوش مصنوعی، هدستهای واقعیت افزوده، تلفنهای هوشمند و اینترنت وایرلس را در پسزمینه زندگی مردمی از دنیای آینده بررسی میکند. این کتاب زمانی نوشته شد که هیچ کدام از این تکنولوژیها هنوز به وجود نیامده بودند و دنیای متصور شده در ذهن نیل استیونسن تنها زاده خلاقیت او بود.
خلاصهای کوتاه از داستان که تنها بک گراند آن را نشان میدهد و پیشنهادم مطالعه کامل و دقیق این رمان است:
قرن ۲۱ است و سالها از سقوط اقتصادی جهانی میگذرد. لوس آنجلس دیگر بخشی از آمریکا نیست و کنترل بسیاری از مناقطق به دست کارآفرینان و سازمانهای خصوصی رسیده است.
هیرو، هکر و پیک دلیوری پیتزا برای مافیا است. زمانی که هیرو موفق به رساندن یک سفارش نمیشوند Y.T، پیکی دیگر سفارش را به موقع تحویل میدهد و این دو با هم یک همکاری شکل میدهند که شامل جمع آوری اطلاعات و فروش آن به سازمانی به نام CIC که از CIA شکل گرفته است، میباشد.
در متاورس هیرو فایل دادهای به نام Snow Crash را از شخصی به نام Raven دریافت می کند. در فایل یک تصویر bitmap وجود دارد که باعث مرگ دوست هکر هیرو به نام Da5id و کرش کردن کامپیوترش میشود. سایر اتفاقات داستان که در ادامه رخ میدهد تلاش هیرو و دوستانش برای فهمیدن راز پشت این فایل و محتویات آن است.
سقوط برف و تاثیر آن بر فرهنگ دنیای فناوری امروز
۳۰ سال از انتشار Snow crash گذشته است و این روزها این کتاب کلاسیک یک کانسپت مرکزی در سیلیکون ولی شناخته میشود که هنوز توسط بسیاری از مهندسان، کارآفرینان و آیندهنگرانی پویا مانند جف بزوس، چشم اندازی قابل توجه برای آینده دنیای تکنولوژی است. در میان بسیاری از اختراعات پیشروی تخیلی برای زمان استفنسون که در کتاب آورده شده است، هوش مصنوعی و واقعیت مجازی نقش پررنگی دارند. همان ایدههایی که امروز توسط فیسبوک، گوگل، سامسونگ، فعالان عرصه بلاکچین و بسیاری از شرکتهای تکنولوژی مطرح در حال تجاری شدن هستند.
استفنسون در یکی از مصاحبههایش با مجله Vanity Fair بیان کرد که در آن زمان صرفا داشت چرت و پرت به هم میبافت! ولی با این وجود همین پیشبینی متاورس توسط استفنسون این روزها او را به نوعی نوستراداموس دنیای تکنولوژی کرده است. بسیاری اعتقاد دارند که پیشبینی دقیق او از دیجیتالی شدن دنیا شروعی برای بسیاری از پیشرفتهای امروزی است.
استفنسون در این مصاحبه میگوید که در زمان نوشتن رمان نمیتوانست پیشبینی انقلابی به نام سوشال مدیا را داشته باشد. و حتی تا زمان اتفاقات انتخابات ۲۰۱۶ که ترامپ را رئیس جمهور کردند هم باور نداشت که سوشال مدیا به این حد از نفوذ در زندگی مردم رسیده است.
نکته مهم در متاورس همین است، فراتر از بحث هدستها و تمام تکنولوژیهایی که وجود متاورس را ممکن میکنند، کامیونیتی یا اجتماعی که به متاورس قدرت میدهد همان سوشال مدیایی است که امروز همه را در خود غرق کرده است.
متاورس یا اینترنت آینده، نحوه تعامل ما با آینده دنیای فناوری را متحول کرده است. ایدههایی که زمانی نوشتههایی تخیلی بودند و اتفاقاتی که بر روی پرده سینما از جنس سرگرمی به نظر میرسیدند، امروز واقعیتی قطعی هستند که نوآوری و تفکر رو به جلوی فعالان عرصه فناوری را طلب میکند.
امروز، فروشگاهها و برندها به دنبال گرفتن سهمی در این دنیای مجازی هستند، کمپانیهای فیلمسازی مطرح دنیا قصد ارائهی تجربهای واقعگرایانه از فیلمهای محبوب در فضایی قابل لمس دیجیتالی دارند و افراد متعددی در پی پیدا کردن آواتاری مناسب نمایش مجازی خودشان سایتهای NFT را زیر و رو میکنند. معاملات املاکی زمین جدیدی برای فروش پیدا کرده است و معماران طرحی جدید برای خانهای متفاوت در زمینهای متاورس ارائه میکنند.
ارز دیجیتال دیگر نه فقط به عنوان سرمایهای قابل معامله که به عنوان ارز رایج آینده خریداری میشود و Creatorها به دنبال ساخت محتوایی درخور برای کلاسها و گالریهای مجازی وارد دنیایی دیگر شده اند.
سوال بزرگ این نیست که این واقعیت تخیلی چه زمانی در دنیای ما فراگیر میشود، بلکه ما به عنوان مصرف کننده و نوآوران احتمالی آینده چه نقشی در این فضا خواهیم داشت؟
هرچند که پیشنهاد میکنم کتاب رو خریداری کنید و بخونید ولی در هرحال از طریق لینک زیر هم میتونید بهش دسترسی داشته باشید.
مطلبی دیگر از این انتشارات
طراحی اپلیکیشن یا طراحی سایت؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
برای گسترش بیزینس، سوشال مدیا بهتر است یا سایت؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
تحول دیجیتال و هوشمندی کسب و کار