با خودت مهربون تر باش- شفقت با نیمه تاریک وجود

چگونه به بزرگ‌ترین دشمن خود تبدیل می شویم؟
چگونه به بزرگ‌ترین دشمن خود تبدیل می شویم؟
https://castbox.fm/vd/643842337

چگونه به بزرگ‌ترین دشمن خود تبدیل می شویم؟

ما اینقدر به انکار ‌بخش های تاریک وجودمان، و به پوشاندن نواقصمان ادامه می دهیم تا همچون انرژی درون زمین به یک باره و با کلیسر و صدا و خسارت و ویرانی بیرون بریزد و زمانی که این اتفاق می افتد به خود، و اطرافیان و حتی بی گناهانی که نقشی در این اتفاقات نداشته اند هم صدمه خواهیم زد، آنان می توانند کودکان معصوم و از همه جا بی خبر باشند و یا کسانی که دشمن ما نبوده ونیستند

شنیده اید می گویند از آن مترس که های و هوی دارد از آن بترس که سر به تو دارد اگه با همین نگاه بخواهیم این شعر را تحلیل و تفسیرکرده باشیم کسانی که های و هوی دارند همانهایی هستند که حرف می زنند، نظراتشان را بیان می کنند و می گویند که ناراحت یاعصبانی هستند و از احساساتشان صحبت می کنند اما کسانی که سر به تو دارند مدام می خواهند از بیرون آدم خوبی به نظر برسند ودوست داشتنی باشند و وجه اجتماعی و کاری و … خراب نشود بنابراین آشغال‌ها را به زیر فرش می زنند و بدون توضیحی سرد میشوند بدون توضیحی خیانت می کنند و بدون توضیحی می روند نمی خواهند اندک هزینه ها را پرداخت کنند اعتراف به نقص های طبیعیو انسانی و خوب دیده نشدن برایشان سخت است غافل از آنکه این هزینه ها اندک اندک جمع شده و وانگهی دریا می شود این ضربالمثل فقط برای پس انداز کردن استفاده نمی شود بلکه قطعا یکی از موارد استفاده درست آن همین مورد است یعنی جمع شدن تمامنقص های شخصیتی دلخوری ها هیجانات و احساسات کوچکتر و به ظاهر کم اهمیت تر، و حالا سوالی که اینجا پیش می آید این استکه چرا اینقدر ما بر روی این مساله تاکید داریم؟ چرا اینقدر می گوییم انکار نقاط تاریک وجودمان و شرم های ما اشتباه و بعضاخطرناک است؟

جواب این هست که در چنین شرایطی شخص فقط به وضعیت بیرونی می اندیشد و اینکه چگونه در ظاهر خوب به نظر برسد تا کسیمتوجه نقص ها و مشکلات درونی اش نشود و روی این موضوع انرژی زیادی می گذارد این در حالیست که از درون حال خوبی رو تجربهنمی کند به قول معروف با خودش حال نمی کند با خودش شفقت ندارد و کم کم بدون اینکه بفهمد تبدیل به بزرگ‌ترین دشمن خودش می شود.

سمیه مهاجر(اَزی)