روانشناسی که عاشق کارشه و از لحظه لحظه اش لذت میبره
میدونی ریشه خیلی از اضطراب ها از چیه؟؟
بنابر نظریه باولبی در مورد اضطراب،کودک احساس رنج و عذاب خود را در هنگام جدایی،اضطراب تلقی و تجربه می کند و همین احساس،نمونه بارز اضطراب است.هر محرکی مثل صدای بلند،سقوط،و موج هوای سرد که کودک را بترساند و هشدار دهد،شاخصهایی پیامی مثل گریستن را در وی بر می انگیزاند که باعث پاسخی مراقبانه در مادر می شود،یعنی باعث می شود که مادر کودک را در آغوش کشد و به او اطمینان دهد.توانایی مادر برای رفع اضطراب یا ترس نوزاد،ضرورتی بنیادین برای رشد دلبستگی در نوزاد است.وقتی مادر نزدیک کودک است و کودک هیچ ترسی احساس نمی کند،از احساس امنیت برخوردار است که عکس اضطراب است.وقتی که مادر به دلیل غیبت مادی یا اختلال روانی در دسترس کودک نیست او به تدریج دچار اضطراب می شود.
اضطراب جدایی که به صورت گریستن یا تحریک پذیری بروز می کند پاسخی است که کودک هنگام جدایی از مادر یا مراقب خود نشان می دهد.شایع ترین سن آن 10 تا 18 ماهگی است و عموما تا پایان سال سوم زندگی از بین می رود.اضطراب غریبگی که کمی زودتر (حدود 8 ماهگی) پیدا می شود،اضطرابی است که در مواجهه با شخصی غیر از مراقب پیدا می شود.
مطلبی دیگر از این انتشارات
خواب با آرامش
مطلبی دیگر از این انتشارات
گزیده ای از کتاب انسان در جستجوی معنا قسمت 3
مطلبی دیگر از این انتشارات
گزیده ای از کتاب انسان در جستجوی معنا قسمت 4