به یاد خطبهی زینب (س)
به یاوه نام خودش را گره به احمد زد
به شرع پاک محمد چه ناگهان سد زد
بخوان ز سوز دل خود تو خطبهی علوی
که برملا کند این قلب سکهی اموی
ز یاد خطبهی زینب نکات خوش دریاب
بشوی صفحهی دل را به اشک و شعری ناب
چو آن امیر ستمگر نگه به زینب کرد
زبان گشود و ورا در سخن مخاطب کرد
سپاس باد خدای را که دست تان رو کرد
به قتل تان همه افسانههایتان گُو کرد
بگفت زینب کبری که مر احد را حمد
کرم نمود به ما با نبی خود، احمد
ز هر پلیدی و خواری نموده ما را پاک
ستوده گشته به پاکی ز خاک تا افلاک
هر آنکه فسق بورزد شود به حق رسوا
و مشت فاجر کذاب را کند حق وا
سپاس خدای را که نبوده است این صفت از ما
که فسق و کذب شود مختص کسان جز ما
بگفت فرد ستمگر که چون نمودت هان؟
به آنچه کرد خدا با شما در این دوران
بگفت جز همه نیکی ندارم اندر یاد
که شد به قدرت حق حکم قتلشان ایجاد
شتافتند همه ره به سوی مرجعشان
خدا همی بکند جمع مر تو را و ایشان
که بنگری که به فرمان تو چه بد بگذشت
و بنگری که چه کس رستگار خواهد گشت
«امین» به غلغل ظالم نبند هرگز دل
که زود میبشود محو نعرهی باطل
که گرچه کف بکند اندکی بَرَش جولان
شود جدا ز آب و نباشد همیشه در جریان
سرودهی محمد امین امیدی در 17 خرداد 1404.
مطلبی دیگر از این انتشارات
دو همباز
مطلبی دیگر از این انتشارات
سقوط
مطلبی دیگر از این انتشارات
وفای به عهد