دست یار
گرانقدر مردی چو مولا بدید
سوالی از او کرد نغز و جدید
خدا را چگونه تو در یافتی؟
و ایمان به او را به جان بافتی؟
بگفتا که حق در دلم شد پدید
به سه حادثه در زمان مدید
به سستی فتادن به پولاد عزم
به هنگام صلح و به هنگام رزم
گشایش برای گرههای کور
رسیدن به شادی به دریای نور
و نیت بکردن به تصمیم و فکر
جدایی ز تصمیم از بهر ذکر
اگرچه بداده است حق اختیار
به هر سو چو خواهد، کشد دستِ یار
سرودهی محمد امین امیدی در 20 تیر 1404. برگرفته از حکمت 250 نهجالبلاغه.
مطلبی دیگر از این انتشارات
نفس
مطلبی دیگر از این انتشارات
غیور
مطلبی دیگر از این انتشارات
حفظ کرامت