مهاجر

مهاجرم،

     از منزل‌های تیره و کور،

     به سوی نور...

مهاجرم،

از خواب‌های در بیماری،

به سوی بیداری...

مهاجرم،

     از کال بودن،

     به کامل بودن...

مهاجرم،

     از دوده و زَنگار،

     به آیینه‌ی پروردگار...

مهاجرم،

     به سوی پروردگار،

     و هموست نگهدار...

رهسپار می‌شوم،

     زودا هدایتم خواهد کرد!

سروده‌ی محمد امین امیدی در 18 شهریور 1404.