آموختن از تجربه‌های دیگران: وقتی تجربه‌های زندگی بیشتر از کتابا به درد می‌خوره!

بِه‌ دَریا رَفتِه‌ میدانَد،مُصیبَت‌های‌ِ طوفان‌ را !

ببین همیشه سعی کن از کسی حرف شنوی داشته باشی و حرفای کسایی و بشنوی و تو زندگیت پیاده سازی کنی که دو هزار تجربه داشته باشن.

کسی که بدهی داره نمی تونه به تو درس سرمایه گذاری بده.
کسی که برای بقا زندگیش به خونوادش نیاز داره، نمیتونه به تو درس مستقل شدن و مرد یا خانم شدن بده.

آدم درست و انتخاب کن برای رشد توی زندگی و حرفاشو سر لوحه زندگیت کن ععیز دل من. ببین، هر کسی که به خودش اجازه می‌ده که از تجربیات و مشکلات گذشته‌ اش درس بگیره، می‌تونه به یک راهنمای واقعی برای بقیه تبدیل بشه. چون وقتی کسی زندگی رو لمس کرده و در معرض سختی‌ها و چالش‌ها قرار گرفته، اون وقت می‌دونه چطور باید از اشتباهات گذشته‌اش عبور کنه و به جایی برسه که الان هست.

هیچ چیزی مثل تجربه نمی‌تونه توی زندگی ارزشمند باشه. مثلاً کسی که بدهی داره و هنوز به دنبال راه‌های فرار از مشکلات مالیش می‌گرده، نمی‌تونه به تو که داری تلاش می‌کنی روی پای خودت بایستی و مستقل بشی، درس سرمایه‌گذاری بده. یا کسی که برای بقا نیاز داره که همیشه به خانواده‌اش تکیه کنه، نمی‌تونه بهت بگه چطور باید بدون وابستگی به کسی، مستقل بشی و روی پاهات بایستی.

بحث قضاوت کردنِ کسایی که برای بقا زندگی به خانواده نیاز دارن، نیست و صرفا یک مثال بود و به هر حال خانواده هم نقش مهمی تو زندگی همه ما داره.

مهم اینه که آدم‌های درست رو برای مشورت و رشد انتخاب کنیم؛ کسانی که خودشون زندگی رو از نزدیک شناخته‌باشن و در شرایط سخت، راه‌های درست رو پیدا کردن. وقتی با این افراد در ارتباط باشی و از حرف‌هاشون استفاده کنی، نه تنها از اشتباهات گذشته‌شون یاد می گیری، بلکه می‌تونی مسیر روشن‌تری برای آینده‌ات بسازی. زندگی با آدم‌های درست می‌تونه تو رو به جایی برسونه که هیچ‌وقت تصورش رو نمی‌کردی.