مدرنیته در ایران: چطور مدرنیته به بحران هویتی منجر شد؟

اصالت کم رنگ شده. اصیل ها کمتر…
اجتماع، ارتباط، امتناع از اعتماد

آیا مدرنیته تو ایران واقعا به بهترین نوع خودش عمل کرده؟ آیا من و سایرین انسان های مدرنی هستیم که دائما سیستم مدرنیته تو تفکرات و سبک زندگی خودمون پیاده سازی می کنیم؟ آیا اصالت تو بند بند وجود ما رخنه کرده و ارتباطات ما بر پایه سیستم مدرنیته پیش میره؟

وقتی از مدرنیته صحبت می‌کنیم، همه به یاد تغییرات بزرگ، فناوری‌های جدید، و سبک‌های زندگی متفاوت می‌افتند. اما در ایران، این تغییرات نه همیشه به سمت پیشرفت، بلکه گاهی به جایی می‌رسند که ما خودمون رو گم می‌کنیم. مدرنیته می تونه یک فرصت عالی برای تحول باشه، اما در ایران گاهی به یک نوع سردرگمی و از هم پاشیدگی هویتی تبدیل شده.

مدرنیته یا سرخوردگی
مدرنیته یا سرخوردگی

1. مدرنیته یا سرخوردگی؟

مدرنیته در ایران با یه حس امید و هیجان شروع شد. همه فکر می‌کردن قراره زندگی راحت‌تر بشه، راحت‌تر بشیم، شیک‌تر بشیم و به دنیای جدید وصل بشیم. اما به مرور، وقتی این تغییرات وارد شد بدون اینکه خوب فکر کنیم یا درست درکش کنیم، بیشتر به سردرگمی و استرس رسیدیم. خیلی‌ها به جای اینکه زندگی‌شون بهتر بشه، احساس کردن که اصلاً هیچ چیز سر جاش نیست.

فرهنگ های قدیمی و سنتی و اصیل خودمون و تلفیقش با مدرنیته یه جوری همخوانی نداشت و همین هم باعث شد به یه سردرگمی برسیم و کم کم از اون اصالت وجودی خودمون خارج بشیم.

اول به این اشاره کنم که شرایط فعلی و تفکری جامعه و سیستم مدرنیته حاکم بر جامعه و نه نقد می کنم و نه تایید و صرفا دارم در موردش می نویسم و با هم گپ و گفت می کنیم.

2. بین تحولات و بی‌هویتی

مدرنیته در ایران برای خیلی‌ها، به معنای آزادی و به روز بودن بود. اما این تغییرات یهویی و ناگهانی و اغلب بدون درک درست از آنچه که میخوان، باعث شد تا خیلی‌ها نتونند بین گذشته‌ای که داشتند و آینده‌ای که به آن می‌خواستند برسن، تعادل پیدا کنن.

کم کم یه بحث و جدل هایی در این مورد به اوج رسید بین همه اعضای خانواده و افراد جامعه و سبک تفکر مدرنیته و سنتی؛ درگیری بین این دو قشر دائما بیشتر شد و نسل جدید و نسل قدیم و جدال بین تفکر سنتی و مدرن کم کم کمر شکن شد.

این سردرگمی در نهایت به‌جای رشد و توسعه، تبدیل به نوعی بی‌هویتی شد که همه چیز رو تحت‌الشعاع قرار داد. آدم‌ها به‌جای اینکه به شخصیتی مستقل و قدرتمند دست پیدا کنن، در میان انتخاب‌های بیشمار گیج شدند.

از دست دادن اصالت
از دست دادن اصالت

3. از دست دادن اصالت و شخصیت

واقعا یکی از ارکان اصلی مدرنیته در ایران اینه که بتونیم با این شرایط خودمون وقف بدیم و اون مرزبندی ها و خطوط قرمز خودمون و همیشه و در هر شرایطی حفظ کنیم. اینکه مدرنیته می‌تونه به زندگی ما یه جلوه مدرن بده و تغییرات مثبتی بیاره، شکی نیست. ولی تو ایران، خیلی وقتا این تغییرات به جای اینکه باعث پیشرفت بشه، اصالت آدم‌ها رو گرفت.

وقتی یه نفر به جای شناخت ارزش‌ها و باورهای خودش، دنبال اینه که شبیه بقیه بشه و تو هر جمعی خودش رو گم می‌کنه، کم‌کم شخصیت واقعی‌شو از دست می‌ده. شاید ظاهرش جذاب‌تر بشه، ولی تو عمق وجودش یه حس خالی بودن شکل می‌گیره. این تغییرات ظاهری اگه با درک عمیق همراه نباشه، آخرش یه آدم بی‌هویت تحویل می‌ده.

خب پس اینجاست که مدرنیته اشتباه عمل کرده. مدرنیته باعث شده این شخص کارهایی و بکنه و رفتارش به شکلی بشه که با اون اصالت وجودی خودش همخوانی نداره ولی برای ترس از طرد نشدن تو اجتماع خودشو در شرایطی قرار داده که بر خلاف عقاید و مرزبندی هاشه.

4. چطور میشه مدرنیته رو به شکوفایی رسوند؟

مدرنیته خودش چیز بدی نیست، مشکل اینجاست که ما بلد نبودیم درست ازش استفاده کنیم. ببین مدرنیته یه سبک تفکر برای پیشرفت تو این دنیای مدرنه. میخوام با مثال قشنگ این داستان و باز کنم.

عزیزم ما اگه تو کامپیوتر، ویندوز و بروز نکنیم کم کم سرعت سیستم میاد پایین. اگه اندروید یا IOS بروز نشه کم کم اپلیکیشن های بروز روی سیستم قدیمی گوشی ما نصب نمیشه.

تفکر مدرنیته هم دقیقا همین بروزرسانی مغزی ما است. ولی برای بروزرسانی باید قدرت CPU و تمام سیستم وجودی ما، با نصب تفکر جدید همخوانی داشته باشه. وگرنه مغز ارور میده. ارور یعنی چیزی میشیم که نیستیم. ارور یعنی گوشی اندروید داریم ولی روش تم IOS نصب می کنیم. در حالی که اگه به آیفون علاقه داریم باید اصالتمون تبدیل به آیفون بشه.

بحث برتری آیفون و اندروید نیست و گوشی خودم اندروید ولی صرفا مثاله

پس از بیس باید مدرن بشیم. برای مثال از لحاظ پوشش مدرن بودن زیاد کارساز نیست. پوشش مدرن مثل اینه که ما یک ماشین ایرانی داریم ولی روش آرم بنز میندازیم. پوشش تغییر داده ماشینُ، ولی بیس ماشین همون ماشین تولید داخله.