Just Impossible Is Impossible
فلسفه گربه
اندر فضیلت گربه بودن...
تو را پندی دهم ای انسان خردمند، نه از آن رو که لقمان، پسر را پند همی داد، بلکه آموختنی به شیوه آموزگار نخستین آدمیان، کلاغ، مر پسر آدم ... پس بر تو باد که گوش گیری و به کار بندی؛ اگر جویا باشی سروری و نیکبختی را.
عالیجناب گربه
اگر به پیش از خانگی شدن پیشیهای عزیز برگردیم، گربه، نماد نوعی زیادهخواهی و مزاحمت در زندگی روزانه انسان بود و گهگاهی هم اگر چنگ و دندان نشان مان نمی داد به میو میو و ملوسک گفتنی مهمان ش میکردیم تا خیلی به پر و پای مان نپیچد، اما در طرف مقابل، سگها نماد کمک، وفاداری و حمایت بودند و هرچند ممکن بود که گاهی، ظاهر ترسناک و یا استخوانی درشت و یا لاغری داشته باشند، اما بسیار مفید و کاربردی به نظر میآمدند.
در این روزگار وارونه، که حتی حمایت از حقوق حیوانات هم در جریانی مدیسم، گرفتار آمده و با شتاب هرچه تمامتر سعی در دخالت- و یا شاید تخریب و نابودی- در امر طبیعت و زندگی حیوانات دارد، گربه، به یک همدمِ دوستداشتنی و البته شاهِ خانه، تغییر جایگاه داده است. تا حدی که این جمله معروف دیو باری بسیار فراگیر و البته فراوان، تجربه شده است:
سگ ها ارباب دارند و گربه ها خدمتکار!
از خود عالیجناب و رفتار ما در مراقبت از او که بگذریم، توجه به نکاتی در سبک و سلوک زیست گربگی!( نمیدانم چقدر این واژه درست است)، آموزههایی برای ما خواهد داشت؛ چیزی که استفن گارنیه نویسنده کتاب "در فضیلت گربه بودن"(۱)، به خوبی به آن، پرداخته و سعی در ترسیم یک سبک زندگی در مسیر نیکبختی و سعادت، با الهام از رفتارهای غریزی گربه دارد.
البته طبع باذوق و لطیف مترجم، جناب عباس خوشخبر، لطفی دوچندان به این اثر بخشیده، چرا که ایشان، صفحاتی را هم با ذوقی خاص به بیان انگیزههای فلسفی و این_زمانی، برای ترجمه و انتشار کتاب، اختصاص دادهاند. در لابهلای این نوشتهها به نکته جالبی اشاره میکند و آن نکته، تاکید اصیل و قدیمی در جهان فلاسفه و زیست تاملانه بر الگوگیری و دقت نظر در رفتار و شیوه زندگی حیوانات است.
در مقدمه کتاب و به نقل از یکی از دوستان فرهیخته مترجم، این طور آمده است که سبک زندگی رواقیون شباهت بسیاری به الگویی دارد که میتوان از رفتارها و واکنشهای گربهها به زندگی و اتفاقهای اطرافشان برداشت کرد؛ و بر این اساس در ادامه کتاب، با بیان هر یک از ویژگیهای بارز گربگی! به ارایه یک پند رواندرمانی برای خودیاری و تغییر نگاه به خود و جهان اطراف پرداخته و این مدلسازی را با یک جمله برگزیده از افراد معروف شروع و تقریبا هر از گاهی با یک پند اخلاقی از عالیجناب گربه به پایان برده است.
شاید برایتان جالب باشد که این حیوانی که ما گاهی اینقدر بیتفاوت از کنار او میگذریم، بتواند چنین راهنماییْ برای خویشتن و خوداندیشی ما و نیز، تغییر سبک و نگرش زندگی ما باشد.
در ادامه و فهرست وار به برخی از این ویژگیهای قابل الگوبرداری میپردازم:
گربهها چگونه موجوداتی هستند؟
اندر احوالات گربگی...
گربهها آزاد هستند.
گربهها، جذاب و کاریزماتیک هستند.
یک گربه، روشهای قبولاندن خودش را خوب میداند.
گربهها، موجوداتی با هوشمندی و آگاهی دیرینه هستند.
یک گربه، بیش از هر چیز به فکر خودش است.
گربهها، خودشان را چنان که هستند، میپذیرند. آنها واقعا خودشان را دوست دارند.
گربهها، راه و رسم دلبری را میدانند. آنها مغرورند.
گربهها، در کانون توجه قرار دارند.
گربهها، ارزیابی و قضاوت را برنمیتابند.
گربهها به طور غریزی کنجکاوند.
گربهها مستقل هستند.
گربه خود را باور دارد.
گربهها میدانند چگونه شما را وادار به انجام وظیفه کنند.
گربهها میدانند چگونه برای «زندگی کردن» زمان اختصاص دهند.
گربه، قادر است با هرچیزی بلافاصله سازگار شود.
گربهها، آرامش را دوست دارند.
گربه، دنیای پیرامونش را خودش انتخاب میکند.
گربهها، استراحت کردن را خوب میشناسند. آنها خوابیدن را واقعا دوست دارند.
گربهها، نه گفتن را خوب بلدند( و البته اگر لازم آمد در استفاده از آن درنگ نمیکنند).
گربهها دور ماندن از درگیری و برخورد را- اگر لازم آید- خوب بلدند.
گربهها، عاشق خانه خود هستند. آنها حریم محل زندگیشان را نشانهگذاری میکنند.
گربهها، اعتماد میپرورانند.
گربهها، مادرزادی، آقا، رییس و ارباب هستند.
گربهها با عزم و اراده هستند.
گربهها همیشه محتاط و ملاحظهکار هستند.
مهرورزی، ضرورتی انکارناپذیر در زندگی گربههاست.
گربهها، مخلوقاتی ارام و ساکن هستند.
گربهها میدانند چه میخواهند. آنها رک و شفاف هستند.
خواستن و طلب کردن، جسارت میخواهد. گربهها آن را دارند.
گربهها، صادقترین هستند.
گربهها، موجوداتی ساکن، اما مشاهدهگر هستند.
گربهها، دوستانی واقعی هستند.
گربهها از تمرکزی خارقالعاده برخوردارند.
گربهها فروتن، متواضع و فهیم هستند.
گربهها بلدند چگونه از هر چیزی برای لذت بردن و بازی کردن استفاده کنند.
گربه زیباست و خودش بر این موضوع آگاهی دارد.
راحتی، راحتی، راحتی؛ هدف گربهها در همه حال
خب، به نظر میآید که چیزی کم و کسر ندارند؛ با این سبد پربار حق دارند که ادعای آقایی داشته باشند!
نکتهای که در این کتاب نهفته است، چاشنی طنز در کنار توصیه های اخلاق فردی و اجتماعی و مدیریت روابط و تعاملات در جهان بیرون است و این سفارش ها جز با تفکر عمیق و تلنگر در زندگی روتین و عادی، جامه عمل نخواهد پوشید. تاملی که شاید از کوچکترین محرک محیطی در اطرافمان برانگیخته گردد و گاهی پررنگترین و پرصداترین درسها و پندهای قدیمی، از بیدار کردن این قوه عاجز باشند.
اگر به تاریخ فلسفه نگاهی ژرف تر بیاندازیم، خواهیم دید که زیست فلسفی و نگاه تاملی همواره توصیه ای است که مبدا و منتهی هر مکتب فلسفی است و یک فیلسوف اصیل در حوزه های مختلف معرفتی و اخلاق در تلاش است، به بهانههای مختلف برای خود و دیگران، راهی به پرسش، تفکر و در نهایت امر، تغییر، باز کند و این تلاش نه تنها یک رویکرد، بلکه، روشی فراگیر، در کل زندگیِ تاملانه است.
از حیوانات بیاموزیم. این تامل، مایه فخر است و نشانی از پستی و ساده نگری ندارد!
هدف از این گزارش کتاب، خارج از همه طنزها و شوخیهای آن، تلاش برای دعوت به نگاه تاملانه و اخلاقی و البته ژرف، به محیط اطراف به خصوص موجوداتی در حاشیه و متن هر روزه زندگی است که میتوانند سرچشمههای الهام و تذکار مناسبی برای فرار از روزمرگیها و سختیهای زندگی باشند. دردِ عادی شدن و عادت کردن، یکی از این سختیها و به گمانم سختترین آنهاست که میتواند یک جامعه، یک انسان و یک ایده آزادمنشانه را فلج کرده و با گذر زمان از کار بیاندازد!
مرحله بعدی این تامل با شماست، اگر با ادعای گفته شده در کتاب مشکل دارید، میتوانید برای اثبات آن مجالی را در همزیستی با گربهها تجربه کنید و به فهرست بالا نکات تجربه شده خود را اضافه کنید. راه سادهتر آن، این است که کتاب را تهیه و استدلالهای نویسنده و مترجم محترم را در زیر هر یک از تیترهای عنوان شده مطالعه و نقد کنید!
این نقدها باید شنیدنی باشد...
انتخاب به هر حال با شماست?
یک فقره پایانی؛ چند خطی از زبان مترجم:
این کتاب دقیقا متعلق به امروز است. وقتی بخوانید خواهید دید به شما میگوید در سازه زندگی چه مصالحی وارد کنید، کجا را بایستید، تامل کنید و دقت کنید، کجا را بگذرید و رها کنید. زندگی همانند تابلویی است سهل و ممتنع. بلد باشید و مهارت داشته باشید، آسان است و سهل و راحت و فرحبخش. راهش را ندانید، دمار از روزگارتان در میآورد. میشود آینه دق! میشود زندهمانی!
این کتاب شاید کمک کند برای داشتن آن مهارت...چون به گمان من حق زندگی همین است: لذت بردن در عین فضیلت!
«در فضیلت گربه بودن»
در جستجوی یک سبک زندگی برای نیکبختی
ترجمه و تالیف: عباس خوشخبر
انتشارات فروزش سال ۱۳۹۹
پینوشت:
(۱). نام اصلی کتاب، « مثل گربهها فکر کردن و رفتار کردن» بوده که مترجم نخستین بار ترجمه ترکی آن را از زبان فرانسه در فرودگاه استانبول تهیه و سپس با چند بار فراز و فرود تصمیم به ترجمه کتاب به فارسی و انتشار آن گرفته است؛ خواندن آن فراز و فرودها در ابتدای کتاب خالی از تامل نیست!
مطلبی دیگر از این انتشارات
داروین و روش علمی ۳
مطلبی دیگر از این انتشارات
داروین و روش علمی؛ علم و شبه علم(۲)
مطلبی دیگر از این انتشارات
روانشناسی ادراک زمان