سایه تجزیه،بمبی که آرام آرام می ترکد

نقدی بر روایت رسانه‌های وابسته و واقعیت تاریخی خاندان پهلوی

امرور شبکه‌ی وابسته و شناخته‌شده‌ی «اینترنشنال» با اجرای فردی به نام مهدوی آزاد ـ که در فضای رسانه‌ای به خوبی چهره‌ای وابسته و سوخته شناخته می‌شود ـ تیتری جنجالی منتشر کرد:

«آیا رضا پهلوی به دنبال تجزیه ایران است؟»

این تیتر در ظاهر پرسشی ساده و رسانه‌ای است، اما در واقعیت، همانند بسیاری از عملیات‌های روانی، هدفی عمیق‌تر دارد:

۱. مطرح کردن پرسش در ذهن مخاطب،

۲. سپس پاسخ دادن به نفع شخص مورد حمایت،

۳. و در نهایت تطهیر چهره‌ای که سال‌هاست در پی بازگشت به قدرت است.

در این برنامه، دو «کارشناس سیاسی» دعوت شدند که هر دو با جان و دل تلاش کردند نشان دهند خاندان پهلوی هیچ نسبتی با تجزیه‌طلبی ندارد. جالب‌تر آن‌که پایان صحبت‌ها را هم با جمله‌ای ستایش‌آمیز به نام «پهلوی هیچ وقت تجزیه‌طلب» بستند، نیستگویی رسالت آن‌ها صرفاً تبلیغ خاندان پهلوی بود نه تحلیل حقیقت.

وارونه‌سازی تاریخ؛ از فرار پدر تا سقوط پسر

پیش از آنکه به رضا پهلوی امروز بپردازیم، باید گذشته را ورق بزنیم. در تاریخ معاصر ایران، بارها دیده‌ایم که خاندان پهلوی در بزنگاه‌های تاریخی، به جای دفاع از مردم، تنها به نجات خود اندیشیدند.

رضا پهلوی:

در بحبوحه‌ی جنگ جهانی دوم، ایران بی‌طرفی خود را اعلام کرده بود. با این حال ارتش شوروی و بریتانیا ایران را اشغال کردند. قحطی، آشوب و ناامنی سراسر کشور را گرفت. در این شرایط حساس، رضا شاه ـ که خود را بنیان‌گذار ایران نوین معرفی می‌کرد ـ از کشور گریخت. او به جای مقاومت یا مدیریت بحران، تنها به حفظ جان و آزادی شخصی‌اش اندیشید. نتیجه‌ی این فرار چه بود؟ مردم ایران با ده‌ها هزار کشته، فروپاشی اقتصادی و تجزیه‌ی عملی کشور در مناطق شمالی و جنوبی روبه‌رو شدند.

محمدرضا پهلوی:

سال‌ها بعد، فرزند او نیز همان مسیر را تکرار کرد. شاهی که خود را «آریامهر» و «خدایگان» می‌نامید، در ۲۶ دی ۱۳۵۷، درست در بحرانی‌ترین روزهای ایران، کشور را ترک کرد. او به جای ایستادن کنار مردم، از پشت به ملت نگاه کرد و برای همیشه رفت. این همان شاهی است که امروز رسانه‌های وابسته، او و خاندانش را «ایران‌ساز» معرفی می‌کنند!

اگر پدر و پسر در روزهای حیاتی کشور، ایران را رها کردند، چگونه می‌توان باور کرد که امروز رضا پهلوی ـ که حتی یک روز هم در ساختار سیاسی ایران تجربه‌ای واقعی نداشته ـ به دنبال وحدت ملی و تمامیت ارضی باشد؟

رضا پهلوی امروز؛ سیاستمدار یا سلبریتی سیاسی؟

حال نوبت به رضا پهلوی می‌رسد. او طی سال‌های اخیر خود را در قامت «رهبر اپوزیسیون» معرفی کرده، اما در عمل چیزی بیش از یک سلبریتی سیاسی نیست.

۱. وابستگی به بیگانگان:

او آشکارا از حمایت اسرائیل و برخی کشورهای غربی برخوردار است. این حمایت‌ها نه از سر علاقه به ایران، بلکه برای استفاده ابزاری از اوست؛ تا شاید بتوانند پروژه‌های منطقه‌ای خود را با «یک شاه‌زاده‌ی تبعیدی» پیش ببرند.

2. بی‌توجهی به مردم:

رضا پهلوی بارها گفته است که آزادی شخصی خود را هیچ‌گاه فدای چیزی نمی‌کند. یعنی در حالی که جوانان ایران شیر می کنند و با جان آنان بازی می کند و تفرقه می اندازد و همه را با هن دشمن می کند، او در ویلای امن خود در آمریکا نشسته و بیشتر نگران پرستیژ و رفاه شخصی‌اش است.

3. ابزارسازی از تجزیه‌طلبان:

در سخنان و نشست‌های او بارها دیده شده که برای جلب حمایت جریان‌های قوم‌گرای افراطی، به آن‌ها وعده‌ی «خودمختاری» یا «حق تعیین سرنوشت» داده است. این همان چیزی است که خطر تجزیه ایران را پررنگ می‌کند. برای رضا پهلوی، مهم نیست کردستان جدا شود یا خوزستان و یا آذربایجان؛ مهم آن است که او بتواند بر صندلی قدرت بنشیند.

رسانه‌ها چگونه بازی می‌سازند؟

بازگردیم به پرسش اصلی برنامه‌ی اینترنشنال. چرا آن‌ها چنین تیتری انتخاب کردند؟

رسانه‌های وابسته از روش «پرسش‌سازی» استفاده می‌کنند. یعنی ابتدا موضوعی حساس و ترسناک را مطرح می‌کنند: «آیا رضا پهلوی تجزیه‌طلب است؟» سپس با آوردن کارشناسان همسو، آن را انکار کرده و در نهایت تصویری مثبت می‌سازند: «ببینید! حتی مخالفان هم می‌گویند او تجزیه‌طلب نیست.»

این دقیقاً همان مهندسی افکار عمومی است. مخاطب ناآگاه که تاریخ پهلوی را نمی‌داند، ممکن است با دیدن چنین برنامه‌ای بگوید: «پس پهلوی‌ها وطن‌دوست بوده‌اند!»

تاریخ چه می‌گوید؟

تاریخ اما چیزی جز این روایت ندارد:

پهلوی‌ها در بزنگاه‌های تاریخی ایران را رها کردند.

پهلوی‌ها برای حفظ قدرت، دست بیعت به بیگانه دادند.

پهلوی‌ها حاضر بودند مردم قربانی شوند، اما تاج و تخت باقی بماند.

امروز هم رضا پهلوی در همان مسیر گام برمی‌دارد؛ با این تفاوت که او نه تختی در دست دارد و نه ارتشی. تنها سرمایه‌اش رسانه‌های خارجی و بخشی از ناآگاهی عمومی است.

پرسش نهایی: آینده با پهلوی یا بدون پهلوی؟

ایران سرزمینی است با هزاران سال تاریخ، تمدن و مقاومت. این خاک بارها در برابر دشمنان ایستاده و از آزمون‌های بزرگ سربلند بیرون آمده است. پرسش واقعی این نیست که «رضا پهلوی تجزیه‌طلب است یا نه». پرسش این است که آیا ایرانیان بار دیگر فریب وعده‌های پوشالی یک خاندان وابسته را خواهند خورد یا نه.

اگر به تاریخ نگاه کنیم، پاسخ روشن است: نه.

ایران تنها با اتکای به مردمش می‌ماند؛ نه با شاهان فراری، نه با مجری‌های مزدور، و نه با شبکه‌هایی که از لندن و تل‌آویو نسخه می‌پیچند.

اتحاد و مقاومت مردم تا ابد ادامه دار می ماند🇮🇷✌️.