تکرار زندگی در فیلم‌های تکراری | نقدی شخصی بر انیمه YOUR NAME" KIMI NO NAWA

حتما تاکنون پیش‌ آمده که فیلمی برای شخص شما، از اهمیت خاصی برخوردار باشد، در حالی که در نظر اکثر مردم فیلم متوسط یا حداقل خوبی است که یک بار از دیدن آن لذت برده‌اند. اما برای شما شاهکار سینما و غیر قابل ترک است.

kimi no nawa بازی عشق و حافظه و رویا
kimi no nawa بازی عشق و حافظه و رویا

بارها و بارها به تماشای آن می‌نشینید، دیالوگ‌ها و صحنه‌ها را حفظید، هر بار در چند صحنه خاص احساساتی می‌شوید و چیزهایی از این دست.

در مورد خودم اگر بگویم نه منتقد سینما هستم و نه مطالعات خاص سینمایی دارم و معیارهای انتخابم به شدت شخصی است.

به ندرت حاضرم فیلمی را برای نقد دقیق‌تر برای بار دوم ببینم. اما معتقدم نقد خوب با یک بار یا دو بار دیدن فیلم حاصل نمی‌شود و بسیاری از زوایای فیلم در مرور چندباره آن کشف می‌شود.

وقتی دیروز برای حداقل بار پنجم فیلم اسم تو یا Your Name را نگاه کردم به نظرم رسید از معدود فیلم‌هایی است که حق اظهار نظر درباره آن را دارم.

و اینکه این فیلم بیشک فیلم شخصی من است.

سال‌های گذشته انیمیشن در جستجوی نمو Finding Nemo فیلم شخصی من بود.

با نگاهی به این دو فیلم به این نتیجه رسیدم نقش همذات پنداری و هماهنگی فیلم با دغدغه‌های شخصی مهمترین عامل در حس مثبت ما نسبت به یک فیلم است. قطعا پدرخوانده، فیلم‌های کوبریک، آلن رنه یا تروفو ما را شگفت‌زده می‌کند ولی ممکن است فیلم شخصی ما یک انیمیشن ساده یا فیلم تینیجری یا رمانتیک مهجور باشد.

اگرچه نمو برنده اسکار سال ۲۰۰۰ بهترین انیمیشن بوده اما عنوان بهترین فیلم سینما عنوان سنگینی برای او خواهد بود. ولی بهرحال از سمت من این عنوان را دریافت کرده است.

نمو در مورد اعتماد والدین به فرزند و آزادی دادن به او است. آرزویی که من همیشه برای خود داشتم. پس عجیب نیست این فیلم این چنین برای من خاص شده است یا شخصیت دری فراموشکار که از نظر دیگران خنگ و ناتوان است ولی در اصل از همه تواناتر است.

*خطر شدید لو رفتن داستان فیلم اسم تو

اسم تو، داستان رابطه است. عمیق‌ترین رابطه‌ای که می‌توانید تصور کنید. باور نمی‌کنید که چنین رابطه‌ای حتی یک تماس کوچک فیزیکی هم ندارد، ولی عمیق‌ترین تجربه از زندگی و افکار یکدیگر را داشتند.

اسم تو شاید به نظر یک فیلم عاشقانه و نوجوانانه برسد ولی در اصل داستانی فلسفی است.

روایت داستان به نحوی است که احساس می‌شود داستان پیش از شروع فیلم و پس از پایانش هم ادامه دارد و ما تنها یک برش ار آن را می‌بینیم.

احساسی که در انیمه‌های میازاکی هم سراغ داریم.

داستان غیرخطی است و فلش بک‌ها و فلش فورواردها به شدت با داستان همخوانی دارد و لزوم ترتیب روایت مشخص است. حداقل برای منی که کم فیلم دیدم داستان خلاقانه است و مفاهیم فیلم جذاب و جادویی. ارتباط اجسام و افراد، یا تعریف عرفانی از یگانگی جهان. کاتاواره دوکی زمانی که دنیای پس از مرگ و دنیای قبل از آن به هم می رسند. ارتباط سنت‌ها با زندگی انسان‌ها. مهم‌تر از همه ارتباط انسان‌ها و نقش عشق در پیش برد جهان.

بازی با زمان و اختلاف ساعت بین شخصیت‌های داستان مرا یاد فیلم interstellar انداخت که کمی قبل از اسم تو اکران شد. آنجا هم داستان عشق موضوع اصلی فیلم بود.

در صحنه های پایانی یور نیم، تاکی به ماتسوها میگوید: «اومدم تو رو ببینم ولی خیلی دور بودی»

و دوری برای آنها بعد دیگری داشت. زمان

نقش عجیب حافظه و رویا هم نکته قابل توجه دیگر فیلم است. با این که این فیلم تخیلی است ولی باز در فضایی رئال بازگو می‌شود و مخاطب انتظار دارد رخدادها حداقل با منطق خود داستان قابل توضیح باشد. حافظه ما به شدت انتخابی عمل می‌کند. صحنه‌های دردناک یا غیرقابل توجیه ممکن است از ذهن ما پاک شود یا تشخیص حقیقت یا خیال بودن آنها از بین برود.

بسیاری از اتفاقات داستان با این ویژگی مغز ما قابل توضیح است. صحنه‌های زیادی در ذهن ما گرگ و میش است مخصوصا صحنه‌هایی که برای ما دردناک است. مانند از دست دادن فردی که احساس یکی بودن با او داشتیم. عجیب نیست که تاکی جزئیات رویداد عجیبی که نمی‌داند خواب بود یا حقیقت را به خاطر آورد.

انیمه بودن فیلم هم بر جذابیت آن می‌افزاید. مناظر بی‌نهایت زیبا از شهری کوچک، ستاره دنباله دار و شگفتی‌های شهر توکیو. حتی به تصویر کشیدن جزئیات رفتارهای انسانی در حرکات شخصیت‌های کارتونی بی‌نظیر است.

گرچه ممکن است از منظر تاکید بر لزوم حفظ سنت‌ها پرچانه و بی پایه به نظر برسد ولی شاید اگر تخیل کنیم پشت مراسم‌های ما هم جادویی هست برایمان لذت بخش تر باشند گرچه باور داریم جادویی نیست.

در یک کلام، اسم تو فیلم زندگی من است چون از نزدیکی بدون اندازه دو روح می‌گوید و از تلاش برای پیدا کردن کسی که بینهایت در تو رسوخ کرده.