ظلمهایی که به خود میکنیم

از وقتی که یادمه همیشه از کارتونای ژاپنی خوشم میومد

بعدها فهمید که یه ژانری هست به اسم انیمه که مختص این مدیومه

همین الانم همیشه کنار فیلم و سریالام انیمه هم میبینیم ولی! یک ولی گنده اینجا هست که دوست آشنا همیشه به اینخاطر منو مسخره میکردن :)) کمترین هزینه ی عاشقی

تا اینکه بعد از 4-5 سال اصرار یکی از رفیقام راضی شد که یه انیمه ببینه

ساعت 1-2 نصفه شب زنگ زد بهمو گفت:" واقعا اینقدر تحت تاثیر قرار گرفتم که فهمیدم همه ذهنیتم اشتباه بود، چه داستانی چه شخصیت پردازی چه عشقی چه و چه و چه..." خلا3 شروع کرد به تعریف

وقتی قطع کرد داشتم با خودم فکر میکردم(میدونی که نصف شبا همه فیلسوف میشن) واقعا توی این دنیا چقد چیزه که از خودم دریغ کردم؟

چقد دوست دارمه که نگفتم؟ چقد جاده هست که نرفتم؟ چقد ثانیه گذشته که حسشون نکردم؟ چرا بعضی روزا با طبیعت عشق بازی نکردم؟ با خورشید با ابر با باد با ماه؟

چرا اجازه دادم زمان منو ببره؟ چرا یکنواخت کردم دنیامو؟ چقد به خودم ظلم کردم؟ نمیدونم

پ.ن.

- اسم انیمه ای که معرفی کردم این بود : Your name، ببینید خیلی رمانتیکه

- بعضی وقتا جواب مهم نیست، مهم اینه که سوال درست پرسیده بشه