قلعه متحرک هاول


قلعه متحرک هاول اثری فانتزی از استودیو جیبلی، استودیویی با اثرات جاودان و بی نظیر و شهرتی مثال زدنی است. این انیمه سینمایی که در حدود ۲ ساعت زمان دارد، لحظه ای در سرگرم کردن بیننده، ناموفق نیست و با محیط ها و شخصیت های جذاب و دوست داشتنی دائما بیننده را بیشتر و بیشتر به خود جذب میکند.

این اثر میتواند برای هر رده سنی از نوزاد در گهواره تا افراد بالغ و پا به سن گذاشته دیدنی باشد و شاید برای یک شب خانوادگی، انتخاب خوبی باشد.

سوفی یک دختر نوجوان است که در مغازه کلاه فروشی که پدر برای آنها به جا گذاشته است کار میکند. سوفی از ابتدای فیلم بسیار مهربان به نظر میرسد. دختری با قد متوسط و موهای قهوه ای. از ابتدای فیلم با این عقیده مواجه میشویم که سوفی گمان میکند زیبا نیست! طولی نمیکشد که سوفی با "هاول" جادوگر زیبایی که در قلعه متحرک خود سفر میکند آشنا میشود. در نگاه اول هاول، شاهزاده رویاهای سوفی به نظر میرسد و او را از دست سربازان مزاحم نجات میدهد. اما به زودی سوفی به دلیل ارتباط با هاول توسط جادوگر وینست طلسم شده و زیبایی و جوانی خود را از دست میدهد و به پیرزنی فرتوت تبدیل میشود. روش مقابله سوفی با مشکلات بسیار جالب است. او ناسزا نمیگوید و به جای غر زدن و شکایت، فوری به دنبال راهی میگردد تا با ظاهر جدید خود کنار بیاید و سپس برای دیدن هاول به راه می افتد تا از او درخواست کند او را به حالت اولش برگرداند اما سوفی در کنار هاول ماندگار شده و به او کمک میکند تا با شیاطین خود بجنگد. سوفی بسیار مهربان است. در طول فیلم او از طرف بسیاری از شخصیت ها آسیب میبیند اما هیچ کینه ای به دل نمیگیرد و در مواقع نیاز به هر کدام از کسانی که به او بدی کردند کمک میکند. سوفی حتی در زمان پیری هم این ویژگی خود را حفظ کرده است. سوفی پیر به نظر میرسد همانند یک جوان ۲۰ ساله قدرت دارد و قادر به انجام کارهای سنگین و خسته کننده است. سوفی در طول این فیلم به هیچ کس، هیچ آسیبی نمیرساند. حتی کسانی که به او بدی کرده اند. سوفی به همه محبت میکند، بدون توجه به طرف مقابل. به همه عشق میورزد، بدون کینه. این عشق بیشتر از همه به سمت هاول است که همین عشق باعث میشود او از طلسمی که گرفتار آن شده است نجات پیدا کند.

هاول یک پسر جوان سرزنده و جذاب است که گهگداری با یک حرکت جادویی بیش از پیش شما را به خود علاقه مند میسازد. موهای بلوند و فیزیک مناسب هاول، اورا مانند یک فرد رویایی و ایده آل به تصویر کشیده است. هاول هرگز آدمها و موجودات را -هرچقدر دشمن و هرچقدر متنفر- از خود دور نمیکند. هاول از اشتباهات نزدیکان خود میگذرد و به آنان عشق میورزد. اما هاول دچار طلسمی است که اورا تبدیل به موجودی وحشتناک و اهریمنی میکند. موهای طلایی و پوست بدنش به پر های سیاه تبدیل میشود. جسه اش چند برابر رشد میکند و بال هایی از پشت او آشکار میشوند. به نظر میرسد عامل این اتفاق استفاده بیش از حد هاول از جادو باشد. شاید هم طلسمی که از طرف خانم سالیمان، استاد قدیمی او بر وی گذاشته شده است. با این حال هاول برای محافظت از انسان ها و عزیزانش این خط قرمز را زیر پا میگذارد و هر زمان که لازم میبیند از جادو استفاده میکند. از جادو استفاده میکند تا موشک هایی که به سمت شهر های بی دفاع پرتاب میشود را خنثی کند. از جادو استفاده میکند تا سوفی و جادوگر وینست را از دست تعقیب کنندگان نامرئی کند. از جادو استفاده میکند تا بتواند محیطی رویایی و مورد پسند برای سوفی فراهم کند.

اما داستانی که در قلعه متحرک هاول رقم میخورد، یک داستان با پایان خوش است. یک داستان عاشقانه است، با پایانی که همه خوشحال هستند. جنگی که باعث کشته شدن افراد زیادی شده بود به پایان میرسد. هاول و سوفی هردو با کمک هم به طلسم هایشان غلبه میکنند. حتی جادوگر پلید وینست که از روی حسادت به سوفی اورا طلسم کرده بود، حالا به عنوان یک پیرزن، اما خوشحال در کنار هاول زندگی میکرد. شاید یکی از دلایل افت فیلم در قسمت های پایانی هم، همین اصرار سازندگان برای خوش بودن پایان داستان است. انگیزه کشور‌ها از جنگ توضیح داده نشده و در پایان فیلم ما فقط لازم است باور کنیم که جنگ به کمک شاهزاده ای که سوفی در طول فیلم به او کمک کرده و طلسمش را باطل کرده است، پایان خواهد یافت. جنگی که باعث مرگ شمار زیادی و تخلیه شهر ها شده است.

صحنه پردازی ها و طراحی شخصیت ها در این فیلم بسیار خیره کننده است. شات های زیبا از قلعه، باغ های پر از گل، هیاهوی شهر، عظمت کاخ سلطنتی فقط گوشه ای از زیبایی چشم نواز این فیلم است. به جرئت میتوان گفت این فیلم از نظر زیبایی، در شمار بهترین آثار انیمه شده است.

قلعه متحرک هاول شباهت های زیادی به اثر شهر اشباح (Spirited away) از همین استودیو است. انیمه شهر اشباح شاید شناخته‌شده ترین اثر این استودیو و از نظر من بهترین اثر است. شخصیت های سوفی و چیچیرو شباهت زیادی دارند. هردو ناگهان و ناخواسته وارد دنیایی اسرار آمیز و جادویی میشوند و با پسر زیبایی که گاهی تبدیل به یک هیولا میشود تبدیل میشوند. هاکو و هاول که شخصیت های اول مرد فیلم هستند هم شباهت بسیاری دارند. هردو بدون دلیل خاصی به شخصیت اصلی زن اهمیت میدهند و بسیار مهربان هستند. اما چهره دیگری هم دارند که یک موجود عظیم الجثه وحشتناک است.

این شباهت ها حتی فراتر میرود. در هر دو فیلم شخصیتی وجود دارد که نمیتواند حرف بزند و با سکوت در کنار شخصیت اصلی میماند. این شخصیت در شهر اشباح یک روح سرگردان است که میتواند هر چیزی را در خود ببلعد و به طرز عجیبی هرچیزی تولید کند و در قلعه متحرک هاول یک مترسک است که در طول فیلم بارها به سوفی کمک میکند. شباهت هایی بین این دو فیلم بدون شک وجود دارد ولی مطمئن نیستم که ارتباط مستقیمی بین این دو فیلم برقرار باشد.

به طور کل میتوان گفت قلعه متحرک هاول یک اثر جذاب است که کودکان و نوجوانان را بیشتر از بقیه تحت تاثیر خود قرار میدهد اما برای بزرگترها و افراد بالغ هم حرفی برای گفتن دارد اما نسبتا ضعیف تر از شاهکارهایی همچون spirited away و grave of the fireflies است.

نمره : ۸ از ۱۰