متفاوت هستم ، شاعری ایرانی با نگاهی ویژه ؛ بینشی انسانی اهل شعر و واژه ، جمله را میکاوم گاه صاف و آبی ؛ گاه هم بارانی جنس من از هجرت ،ره سپردن کارم عاشق تغییرات ؛ریشه ای ، بنیانی
ایرانی آزاده
ایرانی آزاده را چون ریشه ایران است
خاک وطن چون قبله گاه عشق و ایمان است
ملّت چو سروی ریشه در خاک وطن دارد
هر شاخه اش قومی و بر کشور نگهبان است
اقوام ایرانی چنان اجزاء یک جانند
ترک و لر و کرد و عرب از روح این جان است
فرقی ندارد دشت و دریا ، جنگل و صحرا
خاک کویر ایرانیان را گنج پنهان است
روز و شب ایرانیان آبادی کشور
گرد و غبارش هم چو سرمه روی چشمان است
از افتخارات وطن می بالد او در خود
بدگوئی از میهن به نزدش کار نادان است
مانند بیدی بر سر جایش نمی لرزد
در وقت لازم هر نفر چون شیر غرّان است
دلسردی اهریمنان در او ندارد ره
چون خشم کاوه بر سر ضحّاک و ماران است
از رشد فرزندان خود راضی و خرسند است
خود مشت محکم بر دهان یاوه گویان است
با استقامت می رود در کام طوفان ها
محکم تر از آهن برای فتح میدان است
میداند هر سختی بود بنیان آسانی
ایران زمین مهد بزرگان و دلیران است .
مطلبی دیگر از این انتشارات
خوشی
مطلبی دیگر از این انتشارات
بر تو فیروزکوه درود
مطلبی دیگر از این انتشارات
جمعه ی دیگر