به عمل کار برآید


ضرورت اقدامات اثر بخش پیرامون احیاء یک توافق با غرب

✍?آنوش رحام


اصولا در مذاکرات ، اصلی وجود دارد که میگوید در مذاکره،

*نمی‌توان قوانین مطلق تعریف کرد*

این اصل مهمی است که شاید در دیپلماسی کمتر به آن توجه میکنیم

در مذاکرات فرسایشی معمولا مجموعه مولفه هایی می توانند نیروی لازم را جهت چرخش سیاست های یک طرف و نزدیکتر شدن به یک توافق فراهم کنند، این قاعده

بر دو اصل با مفهوم کاملا متضاد مصداق دارد ، هم در دیپلماسی و گفتگو ، هم در تقابل و جنگ های فرسایشی بستر را برای چرخش به سوی نقاط تفاهم و توافق فراهم میکند

از دیگر سو وقتی یک سوی مذاکرات کشوری مثل ایالات متحده است که قاعده عمــل آن در ۶۰ سال گذشته بیشینه ســازی قــدرت در نظــام بین الملل و تعمیق بخشی به هژمونیک گرایی بوده و تنها راه تداوم بقاء خود و شرکایش را در چهارراه انرژی دنیا (منطقه ی غرب آسیا و خاورمیانه) ، افزایش و نفوذ حداکثری قدرت سیاسی و نظامی و سیطره جویی در ساختار سیاسی منطقه تعریف کرده به یک باره در سالهای اخیر میبینم شرایط روبه تغییر میگذارد

بگذارید چند مثال عرض کنم

برابر تعریف آمریکاییها آنها جنــگ را در منطقه بردند ، رژیم های هدف ( صدام و القاعده وسپس داعش ) را سرکوب و ســرنگون ســاخته و تهدیدات تروریســتی آن را فرونشــاند و از منطقه خارج شدند


اما در تعریف دیگری که واقع بینانه تر است امریکا درگیر جنگ فرسایشــی شد ، توان آن تحلیل رفت و دیکر شرکای او حاضر به همراهی نشدند

شرکای منطقه ای او هم درگیر نبرد در یمن و نقاط دیگری شدند

همانگونه که در ۲۰۰۱ سیاست های مداخله جویانه امریکا اقبال داشت در ۲۰۲۱ سیاست پایان بخشی به این مداخلات مورد اقبال و وثوق شرکا و حتی افکار عمومی جهان بود

هزینه این مداخله برای اقتصاد امریکا بسیار سنگین بود و دوران سیطره بر منطقه نیز رو به افول گذاشته است

کما اینکه این گرمی در روابط امریکا با شرکای منطقه ای همچون عربستان و امارات هم دیگر وجود ندارد

فروش نفت عربستان به چین و معامله با ارز یوآن سیگنال دیگری به امریکا بود که خبر از پدیده افول دلار میداد بسیاری از تحلیلگران امریکایی هم به شروع دوران افول دلار پرداختند

در اصل امریکاییها باید برای جبران ناکامی های خود سیاست بازموازنه سازی را در پیش گیرند و رویکرد عدم مداخله مستقیم در حاکمیت کشورها از جمله عراق و افغانستان در همین راستا بود

از دیگر سو تهدیدات اقتصادی چین و نظام جدید جهانی و اقتصادی نوظهور از یکسو و تقویت بلوک کشورهای تحریمی مثل ایران و اضافه شدن روسیه و چند کشور به کلوب کشورهای تحت تحریم ،فضای اقتصاد جهانی را به کلی تغییر داده است

درست همانگونه که امریکا در نیمکره غربی از ابتدای قرن نوزدهم بدنبال هژمونی منطقه ای بود چین به تهدیدآمیزترین ســناریوی پیش روی آمریکا تبدیل شده است و حالا شرق آسیا بعلاوه کره شمالی به نگرانی ها واولیت اول امریکا تبدیل شده است

چه بسا مهمترین عامل خروج امریکا از افغانستان به تمرکز بایدن بر تهدیدات چین بازمیگردد،

در نهایت امروز که دور میز مذاکره پیرامون حصول یک توافق با 5+1 می نشینیم شرایط بسیار متفاوت با ۲۰۱۵ و حتی ۲۰۰۸ و ۲۰۰۴ است ، ایران به پیمان مهم شانگهای پیوسته و آرایش جدید صحنه سیاسی فرصت هایی را فراهم آورده که قطعا برای دولت روحانی فراهم نبوده اما برای دولت آیت الله رئیسی بادهای موافق رو به وزیدن است

وزش باد موافق

حال پرسش مهمی که هدف نگارنده از طرح موارد صدرالذکر و ترسیم آرایش نوین جهانی پیرامون آن دارد طرح این سئوال است که دستگاه دیپلماسی کشورمان چه تغییرات تاکتیکی را برای تامین منافع ملی و دستیابی به توافق و پایان بخشی به دو دهه رژیم تحریم های بین المللی با توجه به تغییرات مساعد پیش رو اتخاذ کرد‌ه است ؟

آیا با توجه به شرایط فعلی صحنه سیاسی جهان گامهای لازم برای بازموازنه و شیفت شدن به رقبا و شرکای راهبردی امریکا برداشته شده تا پتانسیل و انرژی لازم برای چرخش مواضع و تغییر شیب غلظت سیاست های خصمانه امریکا را در مقابل کشورمان را تحلیل برد؟

قطعا با اتخاذ تدابیر هوشمندانه میتوان تامین حداکثری منافع کشورمان را تسهیل کرد

تجویز راهبردی :

اگرچه گاهی سیاستمداران امریکایی سیگنالهایی مبنی برغیرقابل احیاء بودن برجام را در فضای رسانه ها نشر میدهند به نظر می رسد میتوان با تنظیم یک بسته سیاسی و ضمیمه آن یک متمم مشتمل بر

مواردی که طرفین پیرامون آن توافق دارند گامهای مهمی را برداشت تا بستر لازم برای احیاء یک توافق جامع و فراگیر که در بردارنده همه شروط و قیود مورد وثوق طرفین فراهم شود


بنظر میرسد پیشدستی دستگاه دیپلماسی کشور برای گرداوری یک بسته سیاسی غیرفراگیر مشتمل بر اقدامات شفاف کننده و گامهای طرفین در راستای حذف بخشی از تحریم ها و محدودیت ها توام با بازه زمانی راستی آزمایی و بر اساس احترام متقابل و همچنین برداشتن گامهای اعتماد ساز به نحوی که روند پیشرفت توافق جامع بر اساس زمانبندی در قالب بسته های تکمیلی تبیین گردد و موارد مورد اختلاف در یک بسته تجمیع و در این بازه زمانی به نحوی که روح برجام نقض نگردد بر روی آنها تا حصول توافق مذاکره کرد


به بیام ساده حصول نتیجه پلکانی و گام به گام با توجه به اثربخشی متم ها و بسته های مورد توافق شاید بتواند گره های درهم آمیخته این توافق را بازگشاید

امید است مسئولین دستگاه دیپلماسی کشور هوشیار بوده و تغییرات را رقد نمایند

همچنین با اهتمام ویژه بر تبعات سنگین و آثار زیانبار تحریم های شکننده بر زیرساخت های کلیدی و حیاتی کشور از یک سو و کاهش شدید سطح رفاه و رضایتمندی مردم عزیز و نجیب کشورمان از دیگر سو از تطویل این مذاکرات اجتناب کنند و هرچه زودتر بر اساس یک راهبرد منتج به نتیجه گامهای اثربخش لازم را بردارند