یک هنرمندِ عاشق تکنولوژی...
شروع عکاسی، بایدها و نبایدها برای تازه کاران!
برگرفته از وبلاگ قدیمی من - تاریخ انتشار ۶ اسفند ۱۳۹۲ :
اگه به عکاسی علاقمند هستید و دوست دارید که روزی یک عکاس حرفهای بشید، بهتره که از همون اول برای خودتون یک هدف رو مشخص کنید و سعی کنید با ابزارهای دمدستتون به اون هدف برسید.
سعی نکنید اشتباهیرو که خیلی از تازهکاران مرتکب میشن رو تکرار کنید که در نهایت به دلسردی شما از عکاسی منجر خواهد شد.
گمراهان عالم عکاسی
همیشه فناوری خوب بوده، به آدما کمک کرده که زندگیرو راحتتر بهپیش ببرن! ، ولی این همه پیشرفت در کنار خوبیها یه بدیهایی هم داشته و یکی از همون بدیها چیزی نیست جز ورود افراد غیر متخصص به وادیهایی که هیچ پیش زمینهای نسبت به اون ندارند.
متاسفانه عکاسی هم از این قضیه مستثنی نیست و تا دلتون بخواد عکاس غیرحرفهای وجود داره که از هرچیزی که جلوشون باشه با فشار دادن یه دکمهی کوچیک عکس میگیرن.
با ورود افراد غیرمتخصص، دنیای عکاسی به شکل نامتعارفی داره مثل دنیای موبایل پر هرج و مرج میشه، یعنی طرفداران برندهای مختلف با هم کل میندازن، بحث های عجیب و غریب پیشمیکشن و در مورد تجهیزات جانبی و بادیهای مختلف چنان جدلهایی میکنن که بیا و ببین، تا جایی که چشم کار می کنه انجمنها و گروههای مختلفی وجود داره که توشون یه سری افراد غیرحرفهای ولی فیلسوف دارند بحثهای فوق تخصصی در مورد تجهیزات و مزایا و معایبشون میکنند. در نهایت وقتی به خروجی عکسهاشون نگاه میکنیم چیزی جز افتضاح محض نمی بینیم.
تفکر اغلب این طیف از دوربین به دستان اینه که هرچی تجهیزات گرون قیمتتر، در نتیجه عکاس حرفهای تر!!! :)
هر وقت هم که بهشون ایراد بگیریم که دوست عزیزم این همه بحث برای چیه؟ در جواب میگن که ما داریم علم عکاسیمون رو بالا میبریم! مثل این میمونه که بریم آموزشگاه رانندگی و بجای آموزش قوانین راهنمایی و رانندگی و طرز صحیح رانندگی با خودرو، به ما بهترین مدلهای ابرخودروها و نحوهی باز و بسته کردن موتور و بحث های حاشیهای رو یاد بدن...!
* یه پیشنهاد : این دوستان اگر از 100% وقت و انرژی و اعصابی که برای بحث و مجادله میذارن حدود 40% به عکاسی می پرداختند، الان یکی از سرشناسترین هنرمندانِ عکاسِ کشور بودند.
در این مورد حرف زیاد دارم ولی خب، زیادم خوب نیست گلایه کرد چون بضاعت هنریشون همینه و بیش از این ازشون انتظار نمیره و بهتر میبود که این عزیزان فروشندهی لوازم و تجهیزات عکاسی میشدن که دیگه کل وقت رو به بحث و مجادله با مشتریها بپردازن و به خواسته ی خودشون میرسیدن.
طرفداری کور کورانه
وقتی بحث از طرفداری کور کورانه میشه، اونهایی که اهل وب گردی باشن سریع به یاد هموطنان گجت دوست می افتن که به خاطر برند مورد علاقشون از گفتن هر حرف و توهینی دریغ نمیکنند تا رقبا رو سرکوب و سرجاشون بنشونن.
همیشه در سایتهای مرتبط با گجتهای همراه بخش نظرات مثل میدان جنگ میمونه و هرگونه حرفی چه خوب و چه بد زده میشه، به حدی که گاهی مدیر سایت بخش نظرات اون مطلب رو میبنده!
متاسفانه افراط و تفریط نه فقط در دنیای گجتهای همراه بلکه در جاهای دیگه هم هست و الان میبینم که طرفدارن برندهای مختلف با هم بر سر برتر بودن برند مورد علاقشون به اشکال مختلف با هم به بحث و جدال می پردازند.
یکی از سوالات تازه واردان عرصهی عکاسی اینه؟ : استاد حالا Canon بگیرم یا Nikon ؟!!! ( در پرانتز بگم که استاد شخصی هست از دستۀ عالمان عکاسی که در بخش اول بهشون اشاره کردم، با عمر هنری 6 ماه! )
خب در این گونه مواقع جواب بستگی داره به اینکه "استاد" خودش از چه برندی استفاده میکنه، فارغ از برتریها و کاستیهای هر مدل به مدل مشابه در برند رقیب، این استاد میاد و میگه مثلا فلان برند بهتره، مثلا میگه نیکون عکسها رو گرمتر ثبت می کنه و کیفیت بهتری داره توی عکسها ولی کانن عکسها رو سردتر ثبت می کنه!!! ( احتمال میدم استاد تا این لحظه اصلا با فرمت Raw کار نکرده و یا اصلا نمیدونه Temperature عکس رو میشه حین و یا بعد از عکاسی با فرمت Raw تغییر داد. )
خب این مبنا و معیار شاگرد میشه که نیکون عکس رو گرمتر ثبت می کنه و کانن عکس رو سردتر!!! و با این دید وارد دنیای عکاسی میشه و تا ابد هم مثل استاد کور کورانه از برند مورد علاقش دفاع می کنه.
فعلا این بحث رو تا اینجا داشته باشیم که بعد در بخش نتیجه گیری در موردش صحبت می کنیم. ;)
هدف در عکاسی
مشکلی که شاید در ابتدای امر مشخص نباشه، ولی بیهدفی در عکاسی یعنی شروع یک سقوط به قعر ناآگاهی در علم عکاسی.
توی این دوره زمونه همه یا دقیقتر بگم خیلی از افراد یک موبایل دوربیندار یا یکی از انواع دوربینهای عکاسی همراهشون هست و همیشه عکس میگیرن، اما بهراستی دقیقاً چه عامل یا عواملی باعث تفاوت یک عکاس حرفهای از یک عکاس معمولی میشه؟ سوالی که شاید رسیدن به جوابش سخت باشه ولی در عین ناباوری جوابش سادست!
برای حرفهای شدن در هر هنری باید علم اون هنر رو فرا گرفت، سپس در یکی یا چندتا از شاخههای موجود در اون هنر که به علاقهی ما نزدیکتره باید فعالیت کنیم و تجاربمون رو در همون بخش گسترش و پرورش بدیم؛چیزی که توسط اکثریت عکاسان تازهکار رعایت نمیشه.
پس در ابتدا باید پیش زمینهای علمی و تئوری از عکاسی داشته باشیم و در ادامه با آگاهی کامل به جلو بریم.
تجهیزات عکاسی
یکی از تصورات اشتباهی که همیشه یک آماتور از عکاسی داره اینه :
" دوربین بهتر و قویتر + تجهیزات حرفهایتر = عکس حرفهایتر "
این تصور از اونجایی نشأت میگیره که، عکاسهای تازهکار یک سری عکسهای حرفهای که توسط عکاسان حرفهای گرفته شده میبینن و بدون اینکه یک لحظه فکر کنن که علم عکاس و دید خلاقانهای که داشته چه گستره و عظمتی داره، سراسیمه به دنبال مدل و نوع دوربین عکاسی اون هستند!!! چرا که در باور غلطی که دارند، تجهیزات عامل اصلی حرفهای شدن عکسهای اون عکاس بوده.
علم عکاسی
همونطوری که گفتم در هر حرفه یا هنر، انسان باید اول علم و آگاهی کاملی نسبت به اون حرفه یا هنر پیدا بکنه، تا بتونه به درستی در راهی که انتخاب کرده حرکت بکنه وگرنه محکومه به درجا زدن و در نهایت شکست.
عمده مشکل عکاسان تازهکار اینه که میخوان از همون اول به آخرش برسن، بدون کسب تجربه و علم مصمم هستن که باید از همون اول عکس حرفهای بگیرن، حالا یا با ادیت و یا بدون ادیت که باز هم در مورد ادیت کردن یا نکردن عکس بین علمای اهل فن ( همین دوستان تازه کار ) بحث هست که خودش نیاز داره به یک مقاله ی بلند و بالا، بگذریم.
این همه عجله برای رسیدن به عکسهای حرفهای ریشه در عدم آگاهی از فن و هنر عکاسی داره که باید با مطاله و کسب تجربه رفعش کرد.
نتیجه گیری
1. برای خرید تجیهزات عکاسی، تحقیق کنید و همه ی موارد مناسب رو بررسی کنید، اگه در اینترنت می خواید جستجو کنید بهتره که سایتهای معتبر خارجی رو بررسی کنید و فقط برای اطلاع از قیمتها به سایتهای فارسی زبان رجوع کنید.
2. بیشتر از اینکه به بحث در مورد موارد فنی دوربینها و لنزها بپردازید بهتره که اکثر اوقات رو برید و عکاسی کنید، چرا که با بحث کردن هیچکسی عکاس نشده. البته خاطرنشان کنم که مطالعهی آزاد راجع به موارد فنی و تخصصی لازمهی عکاسی هست ولی گام به گام و همراه با کسب تجربهی عملی این امر باید محقق بشه.
3. بجای تحقیق در مورد Canon یا Nikon بودن دوربین بهتره به این فکر کنیم که براستی چه عواملی یک عکس خوب رو میسازن.
4. هرجا صحبت از عکاسی با فرمت Raw میشه، دیگه برند مطرح نیست، چون در عکاسی Raw بحث پردازش عکس مهمتر از نوع دوربین خواهد بود.
5. همیشه دیدخلاقانه، تربیت نگاه، داشتن چشمی جستجوگر، علم، علاقههای هنری و زیاد عکاسی کردن همراه با کسب تجربه باعث میشه یک عکاس حرفهای از یک عکاس معمولی که فقط یک عکس معمولی میگیره متمایز باشه.
6. از همون ابتدا معین کنید که میخواهید در چه شاخه یا شاخههایی از دنیای بزرگ عکاسی فعالیت کنید، یک نفر دوست داره سبک مدلینگ و فشن کار بکنه، یکی دیگه سبک طبیعت رو دوست داره، یکی عکاسی خیابانی و دیگران سبکهای دیگه رو ممکنه دوست داشته باشند، پس تعیین سبک هنری مهمترین عامل هست که حتی قبل از انتخاب برند دوربین و نوع تجهیزات باید انتخابش کرد. چرا که این سبک عکاسی هست که باعث میشه شما به سمت خرید تجهیزات مورد نظرتون برید.
7. مهمترین عامل در یک عکاسی خوب، برنامه ریزی و هدف هست، شما بدون برنامه ریزی نمی تونید هیچوقت عکسهای خوبی ثبت کنید؛ باید همیشه در بهترین زمان در مکان مورد نظر حضور داشته باشید.
8. برای عکاسی کردن، باید علم عکاسی رو هم داشته باشید، هیچوقت به شما تا زمانی که خلبانی رو یاد نگیرید هواپیمایی برای پرواز داد نمیشه، چون پرواز با هواپیما بدون هیچ علم و تجربه ای فاجعه به بار میاره. عکاسی هم به همین شکله، تا زمانی که علم عکاسی رو نداشته باشیم نمی تونیم عکاس خوبی باشیم.
9. اصلاح میکنم " دوربین بهتر و قویتر + تجهیزات حرفهایتر = عکس با کیفیت تر " . نهایت کمکی که تجهیزات قویتر و بهتر میتونه به یه عکاس داشته باشه بالا بردن کیفیت عکس هست نه حرفهای کردن عکس. این عکاس هست که عکس رو زیبا ثبت میکنه نه دوربین، دوربین فقط می تونه توی کیفیت خروجی تاثیر داشته باشه و نه در نوع کادر و ترکیببندیِ عکس.
مطلبی دیگر از این انتشارات
نور و زمان! - آموزش عکاسی از نقطهی صفر!
مطلبی دیگر از این انتشارات
هنر خوب دیدن، هنر خوب ثبت کردن!
مطلبی دیگر از این انتشارات
آشنایی با ساختار تصاویر Raster و باز آفرینی نور و رنگ