مداخلات نرم در طراحی مراکز درمانی با رویکرد کیفیت محیطی

حتما تاکنون به بیمارستان ها یا مراکز درمانی سر زده‌اید. فرقی ندارد که شما بیمار هستید یا همراه بیمار، اتمسفر حاکم بر مراکز درمانی حال حاضر این توانایی را دارد که تاثیر منفی خود را بر تمامی کاربران محیط گذاشته و جوی رعب آور را به‌وجود آورد. فضای مراکز درمانی با راهروها و کریدورهای پیچ در پیچ، تابلوهای اعلانات، فضای گردش گیج کننده، دیوارهای سفید رنگ داخلی و نمای بتنی خارجی نه تنها نوید یک محیط گرم و خوشامدگو را نمی‌دهد، بلکه باعث ایجاد حس ناامیدی و بی رغبتی برای ورود و حضور بیمار نیز می‌گردد.

بسیاری از مطالعات نشان می‌دهند که در هنگام بروز بیماری، انسان حجم زیادی از غم، ترس، ناامیدی و ابهام را تجربه می‌کند. شاید بتوان گفت که در این حین، حضور در یک محیط آرام و صمیمی که فضای یک خانه را تداعی می‌کند بهترین تجربه‌ای باشد که فرد بیمار می‌تواند دریافت کند. از این رو، در ادبیات مربوط به طراحی محیط‌های درمانی، واژه‌ی خانگی بودن (Domesticity) مدتی است که بر سر زبان‌ها افتاده است. این تحقیقات با تاکید بر این اصل که سلامت، مجموعه‌ای از بهداشت روانی، فیزیکی و اجتماعی است، خواستار تغییر فضای بیمارستان‌ها با اتخاذ رویکرد کیفیت محیطی هستند.

اما چگونه می‌توان اتمسفر یک مرکز درمانی را به فضای گرم و شناخته شده یک خانه نزدیک کرد؟

مبحث مداخلات نرم برای افزایش کیفیت محیطی بیمارستان‌ها از زمانی شروع شد که فلورانس نایتینگل در دفترچه یادداشتش با عنوان یادداشت‌هایی در مورد پرستاری از اهمیت تصفیه هوا و دمای مناسب بیمارستان بر روند درمان بیماران نوشت. از آن پس، فاکتورهای متفاوتی موثر بر روند درمان و سلامت روانی مراجعین در نظر گرفته شده و در فرآیند طراحی مراکز درمانی و بیمارستان‌ها دخیل گشته‌اند. سه مورد از مهم‌ترین فاکتورها شامل خلق راحتی، کنترل و حریم شخصی در طراحی می‌باشد.

پیش از بررسی این فاکتورها، بهتر است که به تعریف اتمسفر بپردازیم. به گفته بوهمه، فیلسوف آلمانی که تحقیقات زیادی را در زمینه بررسی ارتباط محیط و فرهنگ انجام داده است، اتمسفر تنها یک جریان سیال در محیط نیست بلکه نتیجه ارتباط اشیا، فضاها، کاربران و محصول کار حرفه‌ای طراحان و تعاملات اجتماعی ساکنین است.

در این مقاله، اولین فاکتور کیفیت محیطی که مورد بررسی قرار می‌گیرد، راحتی است. راحتی تعریف‌های متفاوتی دارد؛ اما این‌جا شاید استفاده دوباره از ترکیب "خانگی بودن" راهگشا باشد. برای نزدیک کردن اتمسفر محیط به فضای یک خانه روش‌های متعددی وجود دارد. از مهم‌ترین و کاربردی‌ترین روش‌ها می‌توان به حذف راهروها و تابلوهای راهنما اشاره کرد. تصور کنید که وارد خانه خود می‌شوید؛ آیا برای پیدا کردن مسیر خودتان به سمت آشپزخانه یا اتاق خواب نیاز به تابلوهای راهنما دارید؟ البته که نه! اما پیاده‌‌سازی این رویکرد در فضاهای درمانی تا چه اندازه قابل دسترسی است؟

مرکز مگی منچستر (مرکز توانبخشی بیماران مبتلا به سرطان بریتانیا)
مرکز مگی منچستر (مرکز توانبخشی بیماران مبتلا به سرطان بریتانیا)


در مراکز درمانی طراحی شده با رویکرد کیفیت محیطی از پلان‌های باز استفاده می‌شود. این نوع طراحی با یکپارچه کردن گردش مراجعین در مرکز، از سردرگمی آن‌ها جلوگیری کرده و با استفاده مناسب از انفصالات، دسترسی آن‌ها به بخش‌های مختلف را تسهیل می‌کند. علاوه بر این، تمامی مراجعین در بدو ورود با استقبال گرم ازسوی کارکنان مرکز مواجه شده که با خوشرویی آن‌ها را راهنمایی کرده و آماده ارائه خدمات مورد نظر هستند. اشاره به این نکته نیز قابل اهمیت است که بسیاری از مراکز درمانی و کلینیک‌ها که با رویکرد کیفیت محیطی طراحی می‌شوند، کوچک و در مقیاس خانه‌های مسکونی هستند. درکنار این‌ها، می‌توان از کاربرد آثار هنری و رنگ‌ها نیز برای ایجاد فضایی آرامش بخش و شبه خانه بهره جست. استفاده از کارهای هنری و پالت رنگی متنوع می‌تواند برای مراجعین حواس پرتی مثبت ایجاد کرده و با خلق احساسی نوستالژیک، میزان استرس و تنش را کاهش دهد. از نگاهی دیگر، ایجاد فضایی منحصر به فرد با جزئیات فراوان به مراجعین یادآوری می‌کند که آن‌ها در این مکان ارزشمند هستند و حضور آن‌ها به رسمیت شناخته می‌شود.

مرکز مگی ادینبرگ (مرکز توانبخشی بیماران مبتلا به سرطان بریتانیا)
مرکز مگی ادینبرگ (مرکز توانبخشی بیماران مبتلا به سرطان بریتانیا)

فاکتور با اهمیت دیگر کنترل است. در طراحی مراکز درمانی با رویکرد کیفیت محیطی نوعی از کنترل به مراجعین داده می‌شود تا بتوانند مدت حضور خود در مرکز را مدیریت و قابل تحمل نمایند. برای مثال در بسیاری از مراکز اینچنینی، آشپزخانه‌ای در فضای کانونی قرار دارد که علاوه بر این که محلی برای گرد هم آمدن و اشتراک تجربیات است، این اجازه را به مراجعین یا همراهان آن‌ها می‌دهد تا میان وعده یا نوشیدنی مورد علاقه خود را آماده کنند. در این مراکز، مراجعین می‌توانند میزان نور و دما را کنترل کنند و در دورانی از زندگی که کمترین کنترل را بر شرایط فیزیکی خود دارند، با مدیریت شرایط محیطی سطح اضطراب و ناراحتی خود را کاهش دهند. طراحی با پلان باز همچنین این امکان را می‌دهد تا به جای استفاده از دیوارها و تیغه‌های داخلی غیرقابل جابه‌جایی، پارتیشن‌های متحرکی در مرکز نصب شوند که با توجه به نیاز مراجع قابل تغییر بوده و فضایی با کاربری متفاوت را ایجاد می‌کنند.

آشپزخانه اشتراکی مرکز مگی غرب لندن (مرکز توانبخشی بیماران مبتلا به سرطان بریتانیا)
آشپزخانه اشتراکی مرکز مگی غرب لندن (مرکز توانبخشی بیماران مبتلا به سرطان بریتانیا)

سومین فاکتور که در این مقاله مورد بررسی قرار می‌گیرد اهمیت ایجاد حریم شخصی است. اگرچه در مراکز درمانی طراحی شده با رویکرد کیفیت محیطی، ایجاد ارتباط و صمیمت از مهم‌ترین اهداف است و با ایجاد طراحی فضاهای نشیمن متعدد، کتابخانه، آشپزخانه مرکزی و اتاق فعالیت گروهی سعی بر نزدیک کردن مراجعین و همراهان به یکدیگر وجود دارد؛ اما فضاهایی متنوعی نیز وجود دارند که حریم شخصی را برای افراد ایجاد می‌کنند. برای مثال اتاق‌هایی با نام اتاق‌های آرام (Quiet room) وجود دارند که امکان تخلیه احساسات در محیطی امن را برای افراد فراهم می‌کنند. اتاق‌های مشاوره به لحاظ صوتی عایق هستند و اتاق‌های فعالیت گروهی که در آن‌ها دوره‌های یوگا، مدیتیشن و ... برگزار می‌شود، به گونه‌ای طراحی می‌شوند که علاوه بر حفظ حریم صوتی، از بیرون مرکز نیز دید نداشته و حریم خصوصی مراجعین را حفظ کنند.

اتاق مشاوره شخصی در مرکز مگی کاردیف (مرکز توانبخشی بیماران مبتلا به سرطان بریتانیا)
اتاق مشاوره شخصی در مرکز مگی کاردیف (مرکز توانبخشی بیماران مبتلا به سرطان بریتانیا)


در پایان باید گفت که ایجاد تغییرات ذکر شده در مراکز درمانی موجود و یا طراحی مراکز درمانی جدید با رویکرد کیفیت محیطی می‌تواند به طرز چشمگیری میزان رفاه بیماران را افزایش داده و روند درمان را تسریع کند.