R F
R F
خواندن ۲ دقیقه·۴ سال پیش

دهان مرد را بسته‌ایم | سکسیسم علیه مردان

تصور کنید یک افسر پلیس به مردی سیاه‌پوست شلیک کرده‌باشد . آنگاه خواهیم گفت «زندگی سیاه‌پوستان اهمیت دارد» اما هیچکس حتی به ذهنش هم نمی‌رسد که بگوید «زندگی مردان اهمیت دارد» ؛ واژه‌ی "مرد" در ترکیب "مرد سیاه‌پوست" نامرئ‌ است.
اما چرا ما تا این‌اندازه نسبت به قربانی‌ شدن مردان بی‌تفاوتیم؟
۱- به صورت تاریخی ، مرگ مردان تاثیر زیادی بر میزان و سرعت تولید مثل نداشته است ، اما مرگ زنان مستقیما میزان تولید مثل را تحت تاثیر قرار می‌داده‌است ، پس ما یاد گرفته‌ایم به مرگ مردان کمتر از مرگ زنان حساس باشیم.
۲- نقش‌های جنسیتی مردانه بسیار پرخطر بوده‌اند به‌گونه‌ای که قربانی شدن ، بخش اجتناب‌ناپذیری از آن است. ما به طور تاریخی ، به مرگ مردان در جهت زنده‌ماندن خودمان وابسته هستیم. ما با قهرمان نامیدن مردان به آنها رشوه می‌دهیم ، به آنها می‌گوییم اگر بجای ما بمیرند افتخار کسب خواهند کرد . با ارج دادن چیزهایی همچون دلاوری ، شهادت ، غیرت و ... آنها را به محافظت از خودمان وا داشته‌ایم .

ما یاد گرفته‌ایم نسبت به درد و رنج مردان نابینا باشیم و همچنین به پسران خویش آموخته‌ایم که دردشان را فریاد نزنند زیرا هیچکس به کمک آنها نخواهد آمد ؛ یا حتی بدتر از آن ، ممکن است بخاطر بیان کردن درد تحقیر هم بشوند . گفته‌ ایم «مرد یعنی درد» و اعتراض مرد به درد یعنی زیر سوال رفتن مردانگی او ‌. گفته‌ایم «مرد گریه نمی‌کند» و گریه کردن مرد یعنی زیر سوال رفتن مردانگی او .
ما حتی از مورچه‌ها هم استفاده کردیم تا به پسران یاد بدهیم دردشان را فریاد نزنند : پسران قبیله‌ای به نام ساتار‌ماوه ، وقتی به سن ۱۲سالگی می‌رسند مجبور هستند که ۲۰ بار و هربار به مدت ۱۰ دقیقه دستشان را درون یک دستکش پر از مورچه گازی کنند و طی این فرایند باید کاملا ساکت سرجای خود بایستند تا قبیله ، آنان را به عنوان مرد بپذیرد . گفته می‌شود درد گزیده شدن توسط این مورچه‌ها به اندازه اصابت گلوله است .


تا زمانی که بقای ما بر پایه‌ی تمایل مردان به مرگ باشد ، حساس شدن به رنج مردان با عرایض ما مغایر خواهد بود . برای آنکه بتوانیم به مشکلات مردان بپردازیم باید ابتدا این پرده را کنار بزنیم و نسبت به رنج مردان هم حساس شویم تا به مردان اجازه دهیم دردشان را بگویند .












. . .
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید