یک سال دورکاری در بلد

این روزها که حدود یک سال از شروع گسترش ویروس کرونا در ایران گذشته، همه‌ی ما خواه یا ناخواه با مجموعه‌ای از تغییرات روبه‌رو شدیم. شاید کسی فکرش رو نمی‌کرد که در آستانه‌‌ی سال ۱۴۰۰ حدود یک سال از دورکاری به این شکل در بلد و همین‌طور خیلی از شرکت‌های دیگه بگذره. روزهای اول واقعا عجیب و حتی ترسناک بود؛ ترس از اینکه سلامتیمون لحظه‌به‌لحظه در خطره و شناخت کافی هم از ویروسی که باهاش روبه‌رو بودیم نداشتیم. همون روزهای اول در بلد تصمیم گرفتیم اولویت با دورکاری و سلامتی اعضای تیم باشه. بیشتر بچه‌های تیم بلد با توجه به کارهاشون امکان دورکاری رو داشتند و این موضوع باعث شد که در تصمیم‌گیری راحت‌تر باشیم. از طرفی هم تلاش کردیم برای افرادی که مجبور بودن کارهاشون رو حضوری انجام بدن شرایط رو به شکلی تغییر بدیم که بتونند از خونه کارها رو پیش ببرند و به طور کلی کم‌کم «آفیس» تعریفش عوض شد.

با توجه به ساختار و مدل کاریمون، خیلی زود تونستیم دورکاری رو شروع کنیم. سبک کاری جدید ما رو با موضوعات تازه‌ای روبه‌رو کرد که هنوز هم باهاش سروکله می‌زنیم. آدم‌هایی که تا الان به صورت حضوری در محیط کار و در یه فضای مشخصی در حال کار کردن بودند و تعاملات خودشون رو در این محیط داشتند (ارتباط و گپ‌وگفت با دیگران، استفاده از اتاق بازی، ناهارهای دسته‌جمعی و...)، دیگه از خونه کارهاشون رو پیش می‌بردند. نداشتن تجربه‌ی کافی در مورد دورکاری هم باعث شد مشکلات جدیدی مطرح بشه. مثلاً دیگه تفاوت کار و زندگی اصلا مشخص نبود. روزهای اول نمی‌دونستیم که کِی باید نون بپزیم و کِی و چطور روی کارمون تمرکز کنیم. جدا از استرس‌های خود کرونا، چیزهایی مثل نداشتن فضای مناسب برای کار توی خونه، ضعیف بودن اینترنت، سخت بودن حضور در جلسات آنلاین، ندیدن و تعامل نداشتن روزمره با اعضای تیم، نداشتن تفریح مناسب و… باعث شد که در چنین فضایی به مرور موضوعاتی مثل کاهش تمرکز و پرفورمنس بیشتر نمود پیدا کنه.

حفظ سلامتی

در اولین قدم نیاز بود که بعضی از اعضای تیم که لپتاپ نداشتند و با سیستم‌های موجود در شرکت کار می‌کردند تجهیزات و اسباب کارشون رو به خونه‌هاشون ببرند. با کمک خود بچه‌ها و همین‌طور تیم پرتلاش امکانات و تأمین در همون روزهای اولیه با وجود شرایط سخت کرونایی، تونستیم با ارسال وسایل کار به خونه‌ها و جایگزین کردن بعضی از سیستم‌ها با لپتاپ این مشکل رو سریع‌تر رفع کنیم. علاوه بر تجهیزات الکترونیکی، حتی این فرصت ایجاد شد که افراد بتونند میزهای کارشون رو هم در خونه‌هاشون داشته‌ باشند تا بهتر بتونند فضای اختصاصی برای خودشون فراهم کنند. بودجه‌‌ای هم تحت عنوان وام دورکاری در نظر گرفته شد تا اگر کسی برای بهبود تجربه‌ی کاریش نیاز به خرید چیزی داشت ازش استفاده کنه.

اما بعضی از افراد به دلیل نوع کار‌شون نیاز داشتند که بعضی روزها در شرکت حضور داشته باشند. تعدادی از بچه‌ها هم به دلایلی نمی‌تونستند دورکاری کنند و نیاز به فضایی برای انجام کارهاشون داشتند. علاوه بر این‌ها برای برخی از کارها مثل کارهای اداری لازم می‌شد که به شرکت بیایم. برای همین تلاش شد تا محیط کار تا جای ممکن ایمن بشه؛ از جمله مهم‌ترین اقداماتی که برای ایمن‌سازی محیط کارمون انجام شد این موارد بود:

  • ضدعفونی کردن مرتب محیط
  • تغییر ساختار جانمایی میزها و فاصله‌گذاری بیشتر بینشون
  • محدود کردن ظرفیت اتاق‌های جلسه، آسانسورها و میزهای غذاخوری
  • کنترل دما و اکسیژن افراد در ورودی ساختمان
  • نصب مخازن مایع ضدعفونی‌کننده در نقاط مختلف محیط کار
  • نصب جعبه‌های دستمال کاغذی در همه‌ی نقاطی که دری برای باز و بسته شدن، دست‌گیره‌ای برای گرفتن یا دکمه‌ای برای لمس کردن وجود داشت
  • تغییر خوراکی‌ها به مواد غذایی آماده و مطمئن و دارای بسته‌‌بندی (به جای خوراکی‌های باز)
  • آگاهی‌بخشی و اطلاع‌رسانی‌های مختلف در رابطه با شرایط حضور در شرکت
  • علامت‌گذاری‌های مناسب در محیط شرکت

علاوه بر این‌ها فضای کاری اشتراکی برای استفاده‌ی موقت و موردی افرادی که گه‌گاهی نیاز به حضور در شرکت داشتند در محیط شرکت ایجاد شد. همچنین تست تشخیص کرونا هم به صورت دو هفته یک‌بار در شرکت انجام می‌شه تا افراد با خیال راحت‌تر، آگاهی بیشتری نسبت به وضعیت سلامتی خودشون پیدا کنند. البته در تمام این مدت همچنان بچه‌ها رو تشویق به دورکاری می‌کردیم تا محیط برای افرادی که مجبورن حضوری بیان ایمن باشه. تمامی این اقدامات در گذر این یک سال به مرور تغییرات و بهبودهای قابل توجه و مثبتی داشت، چون به هر حال تجربه‌ی جدیدی برای همه‌‌ی ما بود و به مرور با همفکری و کسب اطلاعات بیشتر تونستیم راه‌کارهای بهتری رو پیاده کنیم.

تجربه‌ی کاری مدل هیبریدی

اگر از چالش‌های سلامتی مرتبط با کرونا بگذریم، به موضوع نوپا و جدید کار در فضای ریموت یا هیبریدی برای بلد می‌رسیم. فضایی که تعدادی از افراد تیم حضوری در کنار هم و بخشی دیگر، به صورت ریموت در حال همکاری هستند. چالش بزرگ در همون ابتدای کار اینه که تا قبل از این نحوه‌ی ارتباط به شکلی بود که اعضای تیم همدیگه رو در شرکت می‌دیدند و بخشی از فرهنگ کاری با همین حضور در کنار بقیه شکل می‌گرفت، مثلا اگر سوالی بود خیلی سریع می‌تونستند به همکارشون دسترسی داشته باشند و باهاش صحبت کنند. ولی در وضعیت جدید، باید به هم پیام بدن و منتظر باشند تا پاسخ رو بخونند، یا زنگ بزنند و این در حالیه که اصلا نمی‌دونند که همکارشون اون لحظه در شرایط مطلوب برای پاسخ دادن هست یا نه. اضافه شدن نیروی جدید و اصطلاحاً onboard شدنش و شناخت اعضای دیگر تیم و درک کردن فرهنگ کاری بلد هم در این شرایط بسیار سخت بود. یکی از دغدغه‌های اکثر افرادی که جدید به بلد اضافه می‌شدند این بود که در جایی کار کنن که محیط و اتمسفر کاری خوبی داره و با افرادی از همین فرهنگ روبه‌رو بشن. ولی در عمل شرایط جدید چنین اجازه‌ای نمی‌داد.

علاوه بر این‌ها در چنین شرایطی توقعات افراد از همدیگه هم دچار تغییراتی می‌شه؛ برای مثال تیم‌لیدری که تا دیروز افراد تیمش رو می‌دید و حضوری باهاشون صحبت می‌کرد الان دیگه خیلی راحت نمی‌تونه از اعضای تیمش آپدیت بگیره یا از حالشون باخبر باشه و این باعث می‌شه که توقعاتش هم متفاوت بشه و تاثیر توی رفتارش بذاره. در مقابل گاهی تفاوت کیفیت ارتباط حضوری در مقایسه با ارتباط مجازی، باعث ایجاد سوتفاهم‌هایی در تعامل افراد می‌شه و این موضوع هزینه‌ی ارتباط موثر رو برای همه‌ی اعضای تیم از حیث صرف زمان و انرژی افزایش میده.

برای مقابله با این مدل مشکلات در سطح بلد همگی اقداماتی رو انجام دادیم و در تلاشیم با ارزیابی مداوم تصمیماتمون به مرور به بهترین راه‌‌حل‌ها برسیم. برای کمک به حل مشکل ضعیف بودن اینترنت، کمک‌هزینه‌ی اینترنت اضافه شد تا امکان تغییر یا ارتقا سرویس اینترنت در خونه به راحتی برای همه امکان‌پذیر باشه. برای افزایش کیفیت ارتباط در جلسات آنلاین و تشویق بچه‌ها به حضور با تصویر، تصمیم گرفتیم وب‌کم رو هم به ملزومات کاری اضافه کنیم و در کنار باقی تجهیزات در اختیار افراد قرار بدیم. هر دو هفته یک بار هم در یک جلسه‌ی آنلاین با حضور همه‌ی اعضای تیم بلد (جلسه سینک) دور هم جمع می‌شیم و درباره‌ی خودمون، تیممون و محصولمون صحبت می‌کنیم. همین‌طور سعی می‌کنیم نحوه‌ی استفاده‌مون از پلتفرم ارتباطی درون‌تیمی و درون‌شرکتی‌‌مون (که اصلی‌ترینش اسلک هست) رو بهبود بدیم؛ مثلا اطلاعاتمون رو توی صفحه‌ی پروفایل آپدیت نگه‌داریم، زمان‌‌هایی که آزاد هستیم رو واضح‌تر مشخص کنیم تا بقیه بتونند بهمون دسترسی داشته باشند. در تیم‌ها و کانال‌های ارتباطیمون موضوعات مربوط به دورکاری رو مطرح می‌کنیم و مقالات و تجربه‌های متفاوت مربوط به این اتفاقات رو هم‌رسانی می‌کنیم. همچنین در مورد مدل کار کردن و چالش‌هایی که داریم، بر اساس برآورد بچه‌ها از پرفورمنس کاری خودشون و پیش‌بینیشون نسبت به مدل کاری در آینده، چندبار نظرسنجی کردیم تا از خواسته‌ها، نیازها و دغدغه‌هامون بیشتر خبر داشته باشیم.


استقبال از تغییر

و اما نکته‌ی اصلی این داستانِ دورکاری اینه که در گذر این یک سال، همه‌ی مشکلاتی که داشتیم و داریم به مرور با همفکری و تلاش همگیمون به راه‌حل‌های مناسب نزدیک‌تر شد و می‌شه و برخی راه‌حل‌ها حتی به ثبات هم رسید. همه‌مون متوجه نیاز به تغییر در زندگی و کارمون بودیم و برای بهبودش دست‌به‌کار شدیم. به طور مداوم تیم‌ها برای رفع مشکلات ناشی از این مدل جدید کاری راه‌حل‌های جدیدی رو پیدا می‌کنن و با سایر تیم‌های بلد تجربیاتشون رو در میون میذارند. خیلی‌هامون دیگه می‌دونیم که چقدر حضوری در شرکت باشیم و چقدر رو دورکاری کنیم تا بتونیم با کارمون بیشتر خوشحال باشیم. نسبت به روزهای اول دورکاری، هماهنگی‌های بین‌تیمی و درون‌تیمی به مرور شکل بهتر و بالغانه‌تری گرفته و تعاملات و انتظارات کمتر دچار سوتفاهم یا عدم شفافیت می‌شه. به طور کلی این خِرد جمعی بوده و هست که کمک می‌کنه در چنین شرایطی هم بتونیم به حالت ایده‌آل خودمون نزدیک و نزدیکتر بشیم و هنوز هم راه زیادی تا شرایط مطلوبمون داریم. بدون شک، تغییرات و بهبودهایی که در این یک سال اتفاق افتاد بدون همراهی تیم‌های مختلف در بلد امکان‌پذیر نبود، به ویژه اعضای تیم امکانات و تأمین که با وجود سخت بودن شرایط، در تمام این مدت در شرکت حضور مستمر داشتند و فضای شرکت رو ایمن و راحت نگه داشتند.

حرف آخر اینکه فرصت استفاده از دورکاری در بلد تا پایان پاندمی کرونا و تا زمانی که سلامتیمون در خطر هست ادامه خواهد داشت. هر چند مطمئناً دنیا بعد از کرونا هم به روال سابق بر نخواهد گشت.