سید جلال الدین تهرانی

سید جلال الدین تهرانی
سید جلال الدین تهرانی

تاریخچه

جلال‌الدين تحصيلاتش را در مدرسه تربيت تهران آغاز كرد و پس از پايان دوره اين مدرسه، به تحصيلات حوزوى روى آورد و پس از مدتى تصميم گرفت به دنبال علم نجوم و رياضيات برود.علاقه‌اش موجب شد كه در علم نجوم صاحب‌نظر گردد و در تهران به نام «سيد جلال‌الدين منجم» معروف شود.

براى فراگيرى علم نجوم به مشهد مسافرت كرد و از محضر حاج ملا محمدمهدى منجم استفاده نمود. او در منزلش رصدخانه‌اى داير نمود و با اغلب رصدخانه‌هاى دنيا در تماس بود. چون در علم نجوم آشنايى داشت و در استخراج تقويم بصيرت يافته بود، در آستان قدس رضوى منصب منجم‌باشى يافت و چند سالى تقويم‌هاى آستانه را منتشر مى‌كرد.

از سال 1305ش به انتشار تحقيقات نجومى خود پرداخت و همه ساله كتابى تحت عنوان گاهنامه انتشار داد. در همين دوره، علم نجوم را به رضا شاه تعليم داد. در سال 1307ش كه سيد حسن مدرس در منزلش از طرف سرتيپ درگاهى توقيف و تبعيد شد، سيد جلال‌الدين در همانجا بازداشت و چندى در زندان بسر برد. در سال 1313ش تكليف شد كه از كسوت روحانیت خارج شود. او از دستور شهربانى طفره رفت و سرانجام به جاى تغيير لباس مخفيانه از ايران خارج و بلژيك را براى زندگى انتخاب كرد. وى پس از اخذ درجه دكترا در دانشگاه بروكسل در رشته رياضيات، نجوم و فیزیک، به استادى همان دانشگاه استخدام گرديد.

چندين سال منجم رصدخانه سلطنتى بلژيك و عضو انجمن نجوم فرانسه، محقق دارالعلم بروكسل، عضو مؤسس دائمى انجمن نجومى فرانسه و عضو انجمن دولتى تاريخ علوم بلژيك بود.

شروع فعایت های فرهنگی و سیاسی

وى پس از 12 سال اقامت در بلژيك به دعوت قوام‌السلطنه به ايران آمد و وزير مشاور و معاون پارلمانى نخست وزير شد. در اواسط 1326ش شاه براى خارج كردن قوام‌السلطنه از صحنه سياسى، دست به اقداماتى زد، از جمله به وزيران كابينه تكليف كرد همگى استعفا دهند. تمام وزيران جز سيد جلال‌الدين به خواست شاه تن دادند و با استعفاى خود زمينه سقوط دولت را فراهم ساختند. وى در دولت‌هاى احمد قوام (1326ش) وزير شاه و معاون نخست‌وزير محمد ساعد مراغه‌اى (1327ش) وزير مشاور و وزير پست و تلگراف (1328ش)، على منصور (1329ش) وزير پست تلگراف احمد قوام (1331ش) وزير مشاور و بالاخره در دولت على امينى عضو كابينه وى گرديد. در دولت دكتر مصدق (1330ش) نيابت توليت آستان قدس رضوى و 1330ش استاندارى خراسان به او سپرده شد و تا آخر اسفند 1331ش، در اين مناصب مشغول خدمت بود. در اين مدت با اوضاع پر هرج‌ومرج آن روز كشور، توانست بخشى از بدهى‌هاى آستان قدس را پرداخت نمايد و وضعيت مالى كاركنان و خدمه‌ى آستانه را بهبود بخشد. در نقره‌اى بين دارالحفاظ و راهرو كفشدارى مسجد گوهرشاد در اين زمان به اهتمام وى ساخته شد.

وى پس از يك سال خدمت، در آخر اسفند 1331ش به تهران بازگشت و دور از كارهاى سياسى، به حشر و نشر با علما و دانشمندان پرداخت و به تحقيقات خود در رياضيات و نجوم ادامه داد. در سال 1332ش در دوره دوم مجلس سنا به سناتورى تهران انتخاب شد و پس از آن به سمت سفير كبير ايران به بلژيك عزيمت و در دانشگاه آن شهر تدريس كرد.

وى براى دومين بار در سال 1340ش به استاندارى و نيابت توليت آستان قدس رضوى منصوب گرديد و در اين مأموريت توانست با انجام يك سرى اصلاحات، نابسامانى‌هاى موجود در آستان قدس را به سامان برساند و افراد سودجو را از آستانه طرد نمايد.

تأسيس بناى بيمارستان امام رضا(ع)، درمانگاه شبانه‌روزى آستان قدس رضوى، پوشش كاشى‌هاى هفت‌رنگ داخل ايوان سر در حرم امام(ع)، توسعه باغ ملك‌آباد، درختكارى و ايجاد فضاى سبز در اطراف شهر از جمله خدمات وى تا پايان مأموريتش (1342 ش) در آستانه بود.

وى پس از استعفا از مقام خود، در دوره سوم مجلس سنا در تهران به سناتورى برگزيده شد. شايد يكى از عواملى كه موجب استعفايش گرديد، مخالفت وى با اصلاحات ارضى در زمان تصدى استاندارى خراسان بود. در دوره چهارم مجلس سنا، سناتور انتصابى بود و با نخست‌وزيرى حسنعلى منصور به مخالفت برخاست و بيشتر به لوايح دولت رأى كبود مى‌داد. گزارش‌هایى كه از تهرانى به شاه رسيده بود، وى را بر آن داشت كه مانع از ورودش در دوره بعد به مجلس شود. پس از آن عمر سياسى سيد جلال پايان يافت، تنها عضويتش در شوراى نشر اسكناس بود و آن هم به خاطر اعتمادى بود كه مقامات به او داشتند.

در سال 1355ش دانشگاه بروكسل با تهرانى قراردادى در اروپا امضاء كرد كه وى سير تحول نجوم را در مشرق تدوين كند.

شورای سلطنت
شورای سلطنت

شورای سلطنت

در سال 1357ش كه انقلاب اسلامى به اوج خود رسيده بود و شاه خود را رفتنى مى‌ديد، پيشنهاد شوراى سلطنت را داد. شاپور بختيار در 24 دى ماه 1357ش به عنوان نخست‌وزير، كه مأمور تشكيل شوراى سلطنت گرديده بود، اعضاى شوراى سلطنت را از چهره‌هاى به اصطلاح موجه به حضور شاه معرفى نمود. تهرانى يكى از اعضاى اين كابينه بود و در اولين جلسه به عنوان رئيس شورا انتخاب گرديد. شاه در 26 دى‌ماه ايران را ترك نمود و با خروج شاه از ايران، امام(ره) از پاريس طى بيانيه‌اى شوراى سلطنت را غير قانونى اعلام نمود. پس از صدور اين بيانيه، مسأله‌ى استعفا از سوى شورا از جمله سيد جلال عنوان گرديد. در 28 ديماه وى به عنوان رئيس شوراى سلطنت و از سوى شاپور بختيار به پاريس اعزام شد تا با امام ديدار نمايد. طبق نظر امام استعفايش را نوشت و زمينه ملاقات فراهم گرديد. از نظر امام استعفاى او و انحلال شورا كمكى به پيروزى انقلاب اسلامى بود.

وى پس از پيروزى انقلاب اسلامى از پاريس به جنوب فرانسه رفت و به كار علمى و نوشتن تاريخ نجوم پرداخت. وى در ميان‌سالى با خانم سويسى ازدواج كرده بود.

دیدار امام خمینی
دیدار امام خمینی

تبحر در علم نجوم

سيد جلال علاوه بر تبحر در علوم مختلف، شاعر و خطاط هم بوده و در جمع‌آورى عتيقه و كتب خطى كوشا بود. منزل او از اين لحاظ بيشتر به موزه شباهت داشت. ایشان علاقه بسیاری به علم نجوم داشتند وی خانه مسكونى و تمام اثاثيه و عتيقه‌جات، از جمله كتابخانه شخصى‌اش را كه 383 نسخه خطى و 3450 نسخه چاپى بود وقف آستان قدس رضوى كرد. دستگاه‌هاى نجومى و اخترشناسى متعلق به خود را هم وقف دانشگاه تهران نمود. سید جلال الدین تهرانی منزلش در سه راه امین حضور تهران، تمامی اثاثیه و مجموعه بی‌نظیری از اجناس عتقیه خود را وقف آستان قدس رضوی کرد. در کتاب "پژوهشی بر احوال و اسناد جلال الدین تهرانی" که توسط زهرا طلایی نگارش گردیده، آمده است که ایشان فرمودند : "میرزا جلال الدین محمد حکیم جنابادی از دانشمندان و مشاهیر و استوانه‌های علم نجوم بوده‌است و در عصر شاه اسماعیل صفوی می زیستند". جلال الدین تهرانی خود از منجمان برجسته بودند همچنین نایب التولیه آستان قدس رضوی بود که دارای کتابخانه بزرگی می‌باشد.


منبع

دانشنامه تخصصی کتاب شناسی و زندگی نامه

صفحه ویکی پدیا جلال الدین تهرانی