تفاوت مغز زن و مرد و تاثیر آن در انتخاب بازی کامپیوتری

دکتر بشری هاتف / بازی بان - شماره هفتم و هشتم/ آذر و دی 97

لینک دانلود: bazibaan.com

هرچند که انسان‌ها همه از ساختار مغز مشابه برخوردارند، اما تفاوت‌های اندک در آناتومی و عملکرد مغز باعث اختلاف در رفتار می‌شود. انتخاب‌های انسان نتیجه باورها و ارزش‌های اوست. محل پردازش و شکل‌گیری این باورها و هدف گذاری‌ها در مغز می‌باشد، که خروجی آن بصورت وضعیت ذهنی و مدل‌های رفتاری بروز می‌کند. بنابراین افرادیکه از لحاظ توانمندی ذهنی و ارزشی باورها همسطح باشند تفاوت زیادی از لحاظ رفتاری نخواهند داشت و از آن طرف افرادیکه دارای عملکردهای متفاوت مغزی هستند تفاوت‌های واضحی در رفتار خواهند داشت. بدن و مغز زن و مرد دارای تفاوت‌های واضح ساختاری و عملکردی است، لذا باعث ایجاد رفتارهای متفاوت در دو جنس شده است. بنابراین در انتخاب بازی‌های کامپیوتری هم این تفاوت جنسیتی می‌تواند تاثیرگذار باشد. از لحاظ آناتومیکی هرچند مغز مردان حدود 10 تا 15 درصد بزرگتر از مغز زنان است اما اگر درصد وزن مغز به وزن بدن را حساب کنیم تفاوتی بین دو جنس وجود ندارد. اما مناطقی در مغز که مخصوصا در پردازش هیجانات نقش دارند از جمله آمیگدال و هیپوتالاموس در مردان برگتر از زنان است و در این مناطق غلظت گیرنده‌های هورمون‌های جنسی نیز در مردان بیشتر است. به همین دلیل ، در مردان بروز رفتارهای جنسی و پرخاشگرایانه بیشتر است. از طرف دیگر مطالعات علمی نشان داده‌اند بدلیل تفاوت‌های عملکردی و ارتباطی در مغز، مردان در انجام امور محاسباتی و درک فضایی و زنان در انجام امور چند بعدی و درک هیجانی قوی‌تر هستند. از لحاظ تکاملی، مغز زنان بدلیل ارتباطات مغزی پیچیده‌تر و المان‌های شبکه‌ای قوی‌تر، توانمندتر است و همین دلیل زنان از هوش هیجانی بیشتری برخوردارند و نسبت به تغییرات محیط مقاوم‌تر هستند. زنان عموما حافظه‌های بسیار زنده و قویتری برای وقایع احساسی نسبت به مردان دارند.

محققان با استفاده از تصویربرداری مغزی، فعالیت مغز را در زنان و مردان هنگام مشاهده فیلم‌های هیجانی و فیلم‌هایی که به لحاظ عاطفی خنثی بودند را ثبت نمودند. میزان فعالیت بیشتر آمیگدال در تشکیل حافظه عاطفی در زنان نسبت به مردان قابل پیش‌بینی بود اما با این حال در زنان این فعالیت در آمیگدال چپ و در مردان در آمیگدال راست قابل مشاهده بود. این موضوع در فرایند بازخوانی حافظه عاطفی نیز به اثبات رسیده است. به طور خلاصه، اختلاف مشخصی بین آمیگدال چپ و راست در زنان و مردان وجود دارد و منشا این اختلاف مربوط به تفاوت در فرایند تکامل مغز و تاثیر هورمون‌های جنسی زنان و مردان در تکامل آمیگدال است. آمیگدال راست ارتباطات قویتری در آقایان با بخش‌های قشر گیج‌گاهی، پیش‌پیشانی و پس‌سری، تالاموس و هیپوتالاموس، محور استرس و استریاتوم، هسته‌های دم‌دار و پوتامن دارد. اما در زنان، آمیگدال چپ ارتباطات قوی‌تری با کورتکس گیج‌گاهی پیش‌پیشانی و پس‌سری و هیپوتالاموس و تالاموس داراست. مطالعات متعددی نشان داده‌اند که مردان به لحاظ روانشناختی و فیزیولوژیکی پاسخ‌های قویتری به تحریکات برانگیزاننده جنسی مخصوصا بینایی می‌دهند و انگیزه بیشتری را برای دنبال کردن و ارتباط برقرار کردن با چنین تحریکاتی از خود نشان می‌دهند که مربوط به فعالیت آمیگدال میانی است. همچنین در رفتارهای پرخاشگرانه پسران جوان قسمت میانی آمیگدال که در پاسخ‌های جنسی هم کلیدی بود، نقش دارد. آمیگدال میانی سلول‌هایی دارد که حاوی گیرنده‌های آندروژن (هورمون جنسی مردانه) است و حجم آن در نرها 85% نسبت به ماده‌ها بزرگتر است. این بخش از مغز حاوی تعداد قابل توجهی از نورون‌هایی است که گیرنده‌های استروژن (هورمون جنسی زنان) و یا آندروژن را تولید می‌کردند. این گیرنده‌ها در سرتاسر آمیگدال میانی یافت می‌شوند در حالی که گیرنده‌های استروژن عمدتا در قسمت پشتی آمیگدال میانی مشاهده می‌شوند بنابراین، می‌توان اینگونه استنتاج کرد که گیرنده‌های آندروژن موجود در آمیگدال نقش مهمی را در تعیین تفاوت‌های رفتاری زن و مرد ایفا می‌نمایند. همچنین مطالعات نشان داده است که وجود گیرنده‌های آندروژن و استروژن به طور طبیعی برای تکامل و بروز رفتارهای مردانه ضروری است.

در مقابل نواحی که ارتباطات قویتری را با بخش آمیگدال چپ در زنان نشان می‌دهد قشر کمربندی قدامی و هیپوتالاموس مرتبط با توجه و کنترل ویژگی‌های محیط قلمرو داخلی است. عملکردهای نوروآندوکرینی هیپوتالاموس کاملا شناخته شده است. قشر کمربندی قدامی در قشر پیش‌پیشانی در عملکردهای حرکتی احشایی و در حس همدردی و بخشندگی نقش دارد. همچنین ارتباطات فراوانی با آمیگدال، هیپوتالاموس و دیگر ساختارها در سیستم خودمختار مانند ماده خاکستری اطراف قنات مغزی و هسته‌های خودمختار ساقه مغز دارد. تحریک این ناحیه تغییراتی را در میزان ضربان قلب، فشارخون، حرکات گاستریک معده و تنفس ایجاد می‌کند. به طبع آمیگدال میانی هسته‌های میانی پری اپتیک هیپوتالاموس که مسئول فعال کردن محور جنسی و نهایتا آزاد شدن هورمونهای جنسی از غدد آن‌ها در اندام تناسلی می‌باشد نیز در مردان بزرگتر و فعال‌تر است.

از این تغییرات ما می‌توانیم نتیجه‌گیری کنیم که طی شرایط استراحت یک اختلاف مشخصی در شبکه‌های عملکردی غالب در مغز و بخصوص آمیگدال و شبکه‌های مرتبط با آن در زنان و مردان وجود دارد که در مردان خروجی این شبکه بیشتر به سمت بروز رفتارهای هیجانی و در زنان بیشتر احساسات درونی است. این تفاوت می‌تواند منشا اختلاف سلیقه دو جنس در انتخاب بازی باشد. مردان بازی‌هایی را که رفتارهای پرخاشگرایانه و جنسی در آن‌ها مشخص است را می‌پسندند و زنان به دیدن تصاویر و فضاهایی در بازی علاقه نشان می‌دهند که بار عاطفی و همدلی بیشتری داشته باشد و در عین حال چون توانایی انجام همزمان چند کار را دارند از بازی‌های پیچیده لذت می‌برند. چرا که در مغز یک قانون کلی وجود دارد: هر چه فعالیت هیجان مثبت مغز بیشتر باشد دوپامین بیشتری آزاد می‌شود و فرد لذت بیشتری می‌برد. اما این انتخابها ثابت نیستند و آموزش و تکرار تجربیات خاص می‌تواند الگوی‌های طبیعی انتخاب مغز را تحت تاثیر قرار دهد. بعنوان مثال می‌توان گفت دخترانی که میل به بازی‌های خشونت آمیز دارند، احتمالا به نوعی از عملکرد نرمال جنسیتی خود دور شده‌اند و بدلیل فعالیت بیشتر اندروژنی در مغز و هورمونهای مردانه بخش میانی آمیگدال آن‌ها فعال‌تر شده است. متاسفانه همچون یک سیکل معیوب انجام بازی‌های خشونت آمیز، دختران را از وضعیت نرمال خود دورتر می‌کنند و بازار تجاری هم برای جذب مشتری بیشتر در زنان که قریب به نیمی از جمعیت جامعه را تشکیل می‌دهند به این اختلال دامن می‌زنند.