فعال و روزنامهنگار حوزه تکنولوژی و ویدیوگیم | بنیانگذار و سردبیر مجله اینترنتی بازی نیوز و فناوری نیوز |دانشجوی مهندسی کامپیوتر
بهترین بازی های مستقل (indie) برای تمامی دوران ها
امروز قصد دارم تا بهترین بازی های مستقل تاریخ گیمینگ را انتخاب کرده و در قالب یک فهرست، آنها را به شما عزیزان معرفی کنم.
تصمیمگیری برای انتخاب بهترین بازی های ایندی و مستقل در دنیای بازیهای کامپیوترهای شخصی، کاری واقعا دشوار است. بازیهای مستقل راهشان را از حدود ۱۰ سال پیش شروع کردند و حالا تبدیل به یکی از بهترین عناوین ویدیویی شدهاند که دیدتان را نسبت به بازیسازی تغییر خواهند داد. موفقیت چشمگیر این بازیها، سبب تا استودیوهای دوست داشتنی بسیاری خودشان را در دید مخاطبان بازیهای کامپیوتری قرار دهند و همهچیز آماده شروع فصلی جدید از بازیسازی بود.
به شخصه احترام زیادی برای عناوین مستقل قائل هستم و حتی بسیاری از آنها را بیش از عناوین محبوب AAA دوست داشته و دلیل خوبی هم برای این امر دارم. سازندگان عناوین مستقل بسیار ریسکپذیر هستند و از سوی دیگر، خلاقیتهایی در آثارشان دیده میشود که در کمترین اثر بزرگی به چشم میخورد.بنابراین اگر علاقهمند به تجربه بازیهای مستقل هستید، در این مقاله همراه من باشید تا راهمان به دل بهترین بازی های مستقل باز کنیم که تجربهشان میتواند در کمال سادگی؛ توام از لذت و جذابیت باشد. بازیهایی که شاید پایبند به ریشههای اصلی بازیسازی هستند و از تجربه این بازیها صرف نظر کرد.
به دنیای بازیهای مستقل خوش آمدید!
Sea of Stars
بازی Sea of Stars یک بازی نقشآفرینی است که توسط استودیوی مستقل Sabotage Studios ساخته شده؛ تیمی که در کارنامهی خود اثر تحسینشده The Messenger را دارد. این بازی پس از مدتها انتظار، در ۲۹آگوست مصادف با ۷ شهریور ۱۴۰۲ برای پلتفرمهای ویندوز، پلی استیشنهای ۴ و ۵، ایکس باکس وان و ایکس باکسهای سری اس و ایکس منتشر شد که در همان دنیای فانتزی بازی The Messenger (2018) جریان دارد. البته داستان آن قبل از رویدادهای بازی The Messenger است و توانسته یک تجربه جذاب و پرهیجان را برای گیمرها و علاقهمندان به بازیها ایجاد نماید.
در واقع، استودیوی مذکور با خلق این ۲ بازی، یک جهان و پیشزمینۀ روایی کامل را ثبت کرده که تا سالها امکان مانور بسیاری دارد. عنوان قبلی این استودیو، The Messenger، به اندازهی کافی داستان و گیمپلی بسیار غنی و خوبی داشت و حالا با عرضهی پیشدرآمد آن، Sea of Stras، گویی یک کتاب داستان کامل و جامع را داریم که جهانی غنی را در خود جای داده است. در Sea of Starsداستان فوقالعاده، معماها لذتبخش، سکوبازی بسیار متنوع ، موسیقی بازی بینظیر و مبارزات انقلابی است. بله، اثری مستقل و کوچک توانسته در قامت یک شاهکار ظاهر شود. بازی Sea of Stars در هفته اول انتشار خود نقدهای مثبتی داشته است و در روز اول انتشار تا ۱۰۰هزار نسخه فروخته است که این نشان از کیفیت بالای بازی میدهد. اما با این حال نقدهایی هم به این بازی وارد است. مثلا گزینههای شخصی سازی محدود آن باعث میشود تا اگر به مدت طولانی آن را بازی کنید، تکراری شود. یا مکانیکها و سبک هنری آن چندان خلاقانه نیست. در عین حال باید بگوییم که با یک بازی به شدت سرگرمکننده و موفق طرف هستید که این میتواند شور و هیجان یک بازی فوقالعاده نقش آفرینی را به شما انتقال دهد.
پای Sea of Stars بنشینید و با روایت داستانی تاریخی همراه شوید. هدست خود را روی سر بگذارید و گوش کنید؛ سکوبازی کنید؛ بجنگید و به یاد بیاورید که ویدیوگیم در گذشته چه طعمی داشت.
Dredge
بازی Dredge به چند دلیل، بازی بسیار ارزشمندی است؛ از گرافیک هنری زیبا، اتمسفر حاکم بر محیط مرموز و رمز و رازهایی که در گوشه و کنار نهفته است بگیرید تا صدای آرامشبخش امواج دریا و داستان نفسگیر، همه و همه باعث میشوند پس از تجربه این بازی عاشقش شوید و هیچوقت آن را از یاد نبرید. اگر فکر میکنید با خرید بازی Dredge میتوانید در آرامش سرگرم صید ماهی شوید و بعد از ظهر و شب آرامی را بگذرانید سخت در اشتباه هستید؛ بازی dredgeجزء یکی از دلهرهآور ترین بازیها است.
این بازی برای هر کسی نیست. نه که نتواند آن را بازی کند، بلکه از آن به اندازه کافی لذت نبرد. دریا و اسرارش فضایی وهمانگیز ایجاد کردهاند که در تعاملات خشکی هم اثرگذارند. Dredge از آن بازیهایی نیست که در آن نقش یک ماهیگیر شاد را داشته باشید و ماهی بگیرید، کشتی را بهتر کنید و پول بیشتر در بیاورید، قصه Dredge سراسر غم و راز خودش را به واسطه ماهیگیری تعریف میکند و درون مایهای از وحشت و توهم هم ارائه میدهد. سخت است که غرق در بازی و محیطسازیاش با رنگ، چرخه روز و شب، موسیقی و موجودات تخیلی نشوید و بازی همچنان لذتبخش باشد. باید اجازه دهید توهم ذره ذره درونتان رسوخ کند. ایندیبازها میدانند که بازی خوب و باکیفیتی که درگیرشان کند چیز کمیابی نیست اما گیمی که کار جدیدی ارائه دهد و در ذهنشان ماندگار شود الحق کم است؛ انتظار اصلی از یک بازی مستقل این نیست که گیمپلی نوآورانهای داشته باشد وDredge هم در این زمینه بهترین نیست. بازی بیش از اندازه ساده است و پیچیدگیاش فقط در پیدا کردن ماهیهای کمیابی است که در مراحل فرعی نیازشان دارید.در کل روند کلی بازی بسیار راحت طراحی شده. چالش کم در محیط نسبتا بزرگی که بازی درون آن تعریف شده نقطه ضعف دیگری است که اگرDredge در آن غنیتر بود، قطعا بهیادماندنیتر و موفقتر میشد.
فضای رمزآلود و وحشتی که شبها و گاه روزها سر از اعماق آب بیرون میکشد در همآوازی با یک داستان غمزده موفق به خلق تم نابی شدهاند که گیمپلی روان و کمعمق بازی به پایش نمیرسد. اگر عاشق اینجور فضاسازیها هستید، Dredge بازی شماست.
Dave the Diver
بازی DAVE THE DIVER بازی سرگرمکنندهای است و پیوسته مخاطب خود را با داستان جذاب و جلوههای بصری خیرهکننده غافلگیر میکند. گیمپلی بازی اعتیادآور است و حس پیشرفت به خوبی در آن احساس میشود. با این حال، به واسطه راهنماییهای گنگ و مبهم خود، و همچنین عدم وجود نشانگرهای کافی روی نقشه برای انجام ماموریتها در بازی، میتواند گیج کننده باشد و تاثیر منفی بر تجربه بازی بگذارد. گیمپلی، داستان، جلوههای بصری، طراحی مراحل و… . این بازی دو بعدی شاید در نگاه اول چیز زیادی برای ارائه نداشته باشد، اما زمانی که پا به این دریاچه بگذارید ساعتها از تجربه آن لذت میبرید و سرگرم میشوید.
گیمپلی بازی Dave the Diver عملا مخلوطی از عناصر چند سبک مختلف را به گیمر ارائه میکند. گاهی در آن مشغول شکار ماهیهای مختلف هستید و گاهی میدوید تا سفارش مشتری را به او برسانید. بعضی از مواقع فقط به نحوهی مبارزه با یک موجود مخوف در اعماق آب فکر میکنید و بعضی از مواقع باید بهدنبال استخدام پیشخدمت برای رستوران باشید. آنچه که سیستمهای مختلف گیمپلی را به هم پیوند داده، ماهیت ماجراجویانهی بازی و صدالبته پاداشهای درستی است که به گیمر میدهد. انجام درست کارهای تکراری شما را به پول بیشتر میرسانند و دستیابی به این پول برای پیشرفت در جستوجو در اعماق آب ضروری است. فقط کاش بازی استفادهی درستی از موسیقی و صداگذاری داشت؛ همچنین کاش از چند جهت در همان اواسط کار به تکرار نمیافتاد. هرچند با همهی ایرادها هم سازندگان Dave the Diver یکی از آن تجربههای خاص و عجیبی را تحویلمان دادهاند که معمولا در دنیای بازیهای AAA خبری ازشان نیست.
حتی اگر نکته منفیی در Dave the Diver وجود داشته باشد مطمئن باشید در مقایسه با ویژگیهای مثبت پررنگی که دارد به چشم نمیآید و اذیتتان نمیکند.
Disco Elysium
به جرئت میتوانیم از Disco Elysium به عنوان یکی از به یاد ماندنیترین بازیهای مستقل و نقش آفرینی چند سال اخیر یاد کنیم. ارائه داستانی جذاب و پیچیده در کنار روایت بینقص و کنجکاو کنندهDisco Elysium باعث میشود تا کاربران از زمانی که برای تجربهاش صرف میکنند لذت ببرند. سیستم دیالوگ بینقص و گستره باور نکردنی موضوعاتی که برای صحبت کردن در نظر گرفته شده، قطعا برای دوستداران این سبک تکرار نشدنی خواهد بود. بازی Disco Elysium از آن دست بازیهایی نیست که هر ساله شاهد تعداد زیادی از آنها در کیفیتهای مختلف باشیم. استودیو ZA/UMبرای اولین بازی خودش، سراغ خلق اثری رفته که از یک طرف، تجربهی نقش آفرینی بسیار پرجزییاتی دارد و سیستم ارتقای شخصیت بسیار کامل و بهواقع تاثیرگذاری در روند بازی ارائه میدهد.
اگر به مجموعهای شامل المانهایی از سبک کلیک و اشاره، نقش آفرینی و داستانمحور علاقهمندید، یا حتی هرکدام از آنها را دوست دارید، هیچ دلیل قانع کنندهای وجود ندارد که نخواهید Disco Elysium را تجربه کنید. محتوای در نظر گرفته شده برای بازی آنقدر جذاب و بکر است که میتواند ساعتها شما را مشغول خود کند، بدون اینکه لحظهای احساس خستگی کنید. در نظر داشته باشید که برخورداری از معلومات انگلیسی و حوصله خواندن متون طولانی، یکی از مهمترین پیشنیازهای Disco Elysium محسوب میشوند.
بازی Disco Elysium، در همان سالی که عرضه شد، یک شاهکار در زمینه بازیهای نقش آفرینی به حساب میآمد و حال با عرضه نسخه The Final Cut، سازندگان آن معدود ایرادات این بازی نظیر نبود صداگذاری کامل را هم برطرف کردهاند. اگر به بازیهای داستان محور علاقهای ندارید و حوصله سر و کله زدن با شخصیتها مختلف، دنبال کردن مکالماتی طولانی و فکر کردن و استراتژی ریختن در تعامل و برخورد با کارکترهای اطرافتان را ندارید، حتی لحظهای فکر تجربه Disco Elysium را هم نکنید! بازی Disco Elysium از طرف دیگر، یک تجربه کاراگاهی عمیق و درگیرکننده است که مدام در جریان آن باید با پیدا کردن سرنخهای مختلف و پی بردن به رمز و راز شخصیتهایی که در این جهان حضور دارند، معماهای بازی را حل کنید و از شنیدن داستانی کاملا چندلایه و پر از پیچیدگیهای شخصیتی عالی لذت ببرید. Disco Elysium از آن دست بازیهایی است که تجربه کردنش به تمام افرادی که اندک علاقهای به مدیوم بازیهای ویدیویی دارند، توصیه میشود.
در انتها باید بگویم بازی Disco Elysium: The Final Cut یک شاهکار است ، شاهکاری که نمونهاش را جای دیگری پیدا نمیکنید و بهترین عنوان برای آن دست دوستداران قدیمی نقش آفرینی که هیچ گاه یاد و خاطرات Planescape: Torment را از یاد نبردهاند. اگر طرفدار بازیهای نقش آفرینی هستید و از عناوین داستانی غنی با دیالوگهای فراوان لذت میبرید، تجربه این بازی را از دست ندهید.
Death's Door
بازی Death's Door اثر منتشرشده توسط شرکت دیوالور دیجیتال است که بهطور کلی، یک تجربه سراسر هیجان و لذت را تقدیمتان خواهد کرد. بازی با الهام گرفتن از آثاری چون زلدا و ایجاد یک تعادل بینقص بین گشت و گذار، حل پازل و مبارزه، گیمپلی جذابی ارائه میدهد که تا لحظه آخر از ریتم نمیافتد و به معنی واقعی کلمه بازیکن را سرگرم میکند. این وسط باس فایتهای بازی ، مبارزاتی چالشبرانگیز و شدیدا باکیفیت برایتان تدارک دیدهاند و رخ دادن تمام اینها در جهانی که از نظر بصری شدیدا چشمنواز است و موسیقیهایی عالی هم به انتقال بهتر اتمسفر آن کمک میکنند، Death's Door را به یکی از بازیهایی تبدیل کرده که اصلا و ابدا نباید آن را از دست داد.
تجربه Death’s Door کاملا با بازی های دیگر متفاوت است و این جرات را به خودتان بدهید که یکی از بهترین و باکیفیتترین بازی (نه فقط مستقل و کوچک) را تجربه کنید. اگر به حل معما علاقه داشتید باشید بازی شما را راضی میکند ولی اگر به نبردهای سخت دل میدهید، Death’s Door حداقل ۷-۸ ساعت لذت خالص است و در یک طراحی کمنقص محیطی شما را غرق میکند.بین این همه بازی رنگارنگ و بزرگی که هر روز بازی میکنید، نیاز به استراحت دارید. Death’s Door همان تنفس و خنکایی است که لازمش دارید. به ظاهر فانتزی بازی توجه نکنید، بازی بیرحم است و شما را مرحله به مرحله میآزماید. هم جانسختی و دقتتان در نبرد را و هم توجهتان به محیط و معماهای ساده ولی ظریفی که پیشرویتان قرار میدهد.
احتمالا شما که تصمیم به نخریدن این بازی گرفتهاید مثل من، پیش از تجربه Death’s Door هستید. از بازیهای سخت که اعصاب خردکن هستند و در برخورد اول شما را مرتب میکشند بدتان میآید و میخواهید بازی را ریفاند کنید. اگر اینطور است و فکر میکنید تحمل سختی را ندارید، سراغ Death’s Door نیایید.
Hades
در سال ۲۰۱۸، بازی Hades به صورت دسترسی زودهنگام عرضه شد و مشکلاتی نظیر عدم تعادل میان قدرت سلاحها و آیتمها باعث میشد تا بازیکنان از تمامی سلاحها استفاده مناسبی نداشته باشند. این در حالی است در نسخه نهایی، که چند سال بعد منتشر شد، تمامی سلاحها ویژگی و ساختار متعادلی پیدا کردند و به واسطهی سیستم ارتقای هر سلاح، میتوان از کارآییهای متفاوت آنها استفاده کنید. ازطرفی، ارائه داستانی که روایت آن در گیمپلی بازی تنیده شده است، سبب شده تا با یک محصول کاملا سرگرم کننده روبهرو باشیم که پاداشهای ارزشمندی را در قبال مردن یا موفقیت در اختیار بازیکنان خود قرار میدهد. بی شک Hades جزو آن دسته از بازیهایی است که میتوانید ساعتها آن را تجربه کنید و به هیچوجه خسته نشوید.
بازی Hades ترکیبی لذتبخش از گیمپلی عمیق، شخصیتپردازی و روایت پرداخته شده، جلوههای بصری بینظیر و جلوههای صوتی شنیدنی است. این بازی در یک کلام، یک عنوان به غایت خوشساخت و با اندکی ارفاق از بهترین بازیهای تاریخ این صنعت است. گیمپلی بازی پس از ساعتها ساخت مراحل تصادفی مبتنی بر مولفههای روگ لایت چنان سرگرم کننده باقی میماند که باید از نزدیک شاهدش باشید. گرافیک فنی و هنری بازی نیز به قدری چشمنواز و ستودنی است که گاه تفاوت میان آنها و تصاویر مفهومی را فراموش خواهید کرد.صداگذاری و روندی که دیالوگها در بازی ادا میشوند به تنهایی میتواند یک کلاس درس برای سایر عناوین این ژانر و حتی برخی ژانرهای مشابه باشد. به راستی هادس همانند یکی از خدایان بیادعای کهن میدرخشد که اکنون از ژرفنای تاریخ، انگشتش را به سمت شما دراز کرده است.
بازیهای ایندی کمی برای رسیدن به کمال تلاش میکنند و تعداد کمتری به آن دست پیدا میکنند. هادس یکی از آن هاست. کیفیتی درخور قامت خدایان است. اگر برگشتن به خانهی اول بعد از هر شکست برایتان غیرقابل تحمل است و خیلی به مبارزات شلوغ علاقه ندارید، و یا بازیهایی با گرافیک کارتونی دلتان را میزنند. هادس برای شما انتخاب مناسبی نیست ولی اگر به بازیهای ویدیویی و اساطیر یونان علاقه دارید و دنبال یک عنوان پرفکت برای بازی کردن میگردید، بروید و حتما هادس را بازی کنید.
Celeste
بازی Celeste از آن دست بازیهایی است که ثابت میکنند حتی در یک سبک شناختهشده که قبلا بازیهای زیادی در آن ساخته شدهاند هم میتوان باز یک اثر بینقص و عالی ساخت. Celeste تجربهای است که حتی اگر کوچکترین علاقهای به بازیهای پلتفرمر دوبعدی نداشته باشید هم شما را درگیر میکند چه برسد به اینکه از طرفداران این ژانر باشید. پس در هر حالت، لذت تجربه این بازی واقعا بینقص را از دست ندهید.
یک پیام مهم در بازی وجود دارد. و آن این است که باید با تمام قدرت برای هدف خود مبارزه کنید و در مقابل سختیها ایستادگی کنید. گیم پلی بازی جذاب است هر چند در بعضی مواقع مشکلاتی نیز دارد. نبود نوآوری در گیمپلی به یک ضعف تبدیل شده است. همچنین بازی میتواند در بعضی مواقع بسیار سخت باشد که البته حالتی وجود دارد که میتوانید از آن به عنوان یک ترینر استفاده کنید و به شما قابلیتهای متفاوتی از جمله شکست ناپذیری میدهد. موسیقی بازی در توازن کامل با دیگر بخشهای آن قرار دارد و طراحی هنری بازی، به شدت متنوع و البته عالی است. در کل، هر شخصی که از بازیهای متروید-وانیا خوشش میآید و البته در مقابل سختی نیز کم نمیآورد، باید این بازی را تجربه کند.
روی هم رفتهCeleste آنقدر بی نقص، زیبا و هیجان انگیز بود که با اینکه شش سال از انتشار ان می گذرد می توان گفت یکی از بهترین بازی های مستقل در تمامی دوران منتشر شده است. اگر از بازی های شلوغ، سنگین و وسیع خسته شده اید می خواهید گیمی را تجربه کنید که در حین خلاقیت شما را به روزهای کودکی و دوران میکرو و سگا بازگرداند، Celesteیکی از بهترین انتخاب های شما است.
Stardew Valley
اگر دوست دارید یک زندگی کشاورزی و روستایی را به شکلی کامل و تمامعیار تجربه کنید، Stardew Valley را حتما باید تجربه کنید؛ بازی Stardew Valley با ارئهی دسترسیها و مکانیزمهایی شدیدا جذاب، متنوع و سرگرمکننده، مخاطبش را برای مدتهای طولانی سرگرم و از انتخابش، خشنود میکند.
این بازی من را یاد سری بازی های Harvest Moon می اندازد ، که بعد است تا حالا یکی از بازی های این فرنچایز محبوب را بازی نکرده باشید. بازی Stardew Valley گرافیک فانتزی و سه بعدیHarvest Moon را ندارد اما زیبایی اش دوچندان است. هر طور که به Stardew Valley نگاه کنیم، این بازی چندین قدم از هر عنوان مشابه دیگری که در این سبک تاکنون ساخته شده جلوتر است.اما سطح انتظار خود را چندان بالا نبرید که در اولین برخورد نا امید شوید. Stardew Valley همچنان یک کلون از هاروست مون محسوب می شود اما کلونی که بدون شک بهتر و پر جزئیات تر است. پایانی برای این بازی در نظر گرفته نشده و هر چقدر بخواهید می توانید بکارید و جلو بروید، مزرعه تان رو جذاب تر کنید و به رابطه تان با روستایی ها قوت بخشید.
اما بالاخره زمانی می رسد که خسته خواهید شد و شاید در مرز 50 الی 60 ساعت بازی کردن چنین حسی را پیدا کنید. هر آنچه که درون بازی برای شما قرار داده شده را طی همین مدت زمان مشاهده خواهید کرد (البته اگر اهل خیانت به همسر خود نبوده و پایبند به زندگی تان باشید). اگر اهل خاطره بازی هستید، Stardew Valley وقت و زمان شما را برای چندین روز متوالی، از آن خود می کند و شک نکنید تا انتها جلو می روید تا به اهدافی که ابتدا برای خودتان مشخص کرده اید برسید. در پایان تجربهی «درهی استاردیو» را به تمامی گیمرها با هر نوع از علاقه و سلیقه توصیه میکنیم.
مطلبی دیگر از این انتشارات
10 تا از بهترین بازی های پیکسلی
مطلبی دیگر از این انتشارات
بازی های ویدئویی و هنر هشتم
مطلبی دیگر از این انتشارات
10 تا از بهترین آهنگ و موسیقی متن بازی های ویدیویی در سال 2023