معرفی کتاب وقتی غمگینی به یاد آر

معرفی کتاب وقتی غمگینی به یاد آر
معرفی کتاب وقتی غمگینی به یاد آر


کتاب وقتی غمگینی به یاد آر؛ کورسوی امیدی برای نجات از روزهای تاریک

وقتی غمگینی به یاد آر که کورسوی امیدی برای نجات خود داری! مهم نیست چقدر در شرایط بدی قرار دارید، مسیری برای فرار وجود دارد و هر بار که از آنجا خارج می‌شوید آمادگی بیشتری با سقوط بعدی خواهید داشت.

کتاب وقتی غمگینی به یاد آر اثر مگی فان ایک، بیان خاطراتی است که مگی با آنها دست و پنجه نرم کرده و خود را از گودالی که در ذهنش بوده نجات داده است. این کتاب، راهنمایی برای روزهای اندوه، خشم و جنون است. مگی فان ایک بر اساس تجربیات خود می‌گوید: «هیچ طرحی برای تجربه‌ی مشکل سلامت روان وجود ندارد. هیچ راه حلی هم وجود ندارد که مناسب تمام شرایط باشد. به شخصه، خواندن تجربیات دیگران را آگاهی دهنده و تسلی بخش یافته‌ام.» هدف مگی از نوشتن این کتاب انتقال راهکارهایی برای صلح با خود است.

موضوع کتاب وقتی غمگینی به یاد آر چیست؟

کتاب وقتی غمگینی به یاد آر با ارائه 13 فصل به شما نشان می‌دهد می‌توان از روزهای پر اضطراب و افسردگی به سلامت عبور کرد. مگی فان ایک، در مقدمه از وضعیت بحرانی خود می‌گوید؛ اینکه چگونه همه چیز دور سرش می‌چرخد و این چرخش تمامی ندارد. نویسنده در دهه بیست ساله زندگی‌اش، طبق گفته پزشکان به این نتیجه می‌رسد که اختلال شخصیت مرزی دارد. مگی فهرست‌هایی تهیه می‌کند تا در شرایط بحرانی‌اش به آنها رجوع کرده و از این طریق حالش را بهتر کند. او در این 13 فصل، عناوین فهرست را آورده است.

وقتی دنیا از چرخش باز نمی‌ایستد و همه چراغ‌ها خاموش می‌شوند، چطور باید آن جرقه را در وجود خود پیدا کنیم؟ این سوالی است که مگی در فصل دوم با نوشتن فهرست‌هایی به آن پاسخ داده است. در فصل سوم، نویسنده با ذهن خود در حال مبارزه است. ترس از اینکه مغز افسار پاره کند و بدن دستور حمله دهد نویسنده را وادار می‌کند تمریناتی با خود انجام بدهد. این تمرینات باعث می‌شود هر وقت افکار مسموم به ذهن‌تان هجوم می‌آورد با آنها مبارزه و سرکوب‌شان کنید. قدم اول مبارزه با این افکار، دوست داشتن خودتان است. اگر خودتان را دوست داشته باشید جلوی این فکرهای مسموم را می‌گیرید. از همین امروز تمرین دوست داشتن خود را بکنید؛ مثلا: گاهی خود را به خرید شامپو بدنی گران، گل یا لباس خواب ابریشمی مهمان کنید.

در فصل چهارم کتاب وقتی غمگینی به یاد آر یاد می‌گیریم چطور در زمان‌هایی که قصد آسیب رساندن به خود را داریم، از این کار اجتناب کنیم. یکی از راهکارهای مگی فان ایک این است که: «تمام خشم خود را بیان کنید و صدایتان را ضبط کنید، اما این کار را در اسنپ چت انجام دهید تا بتوانید فیلتر خنده‌داری برایش انتخاب و صدایتان را شبیه راکونی بامزه کنید.» نویسنده در فصل پنجم به افکاری که ممکن است نسبت به بدن خود داشته باشیم اشاره می‌کند؛ اینکه بقیه درباره بدن ما چه فکری می‌کنند و نگاه‌ها چه تاثیری روی ما می‌گذارد. مگی راهکار زیادی برای داشتن حس خوب نسبت به بدن‎مان در کتاب آورده است او می‌گوید: «با بدنتان مثل باغ رفتار کنید. برای رشد موهایتان به آب نیاز دارید، به نور خورشید و توجه نیاز دارید. به مواد مغذی نیاز دارید. نمی‌توانید باغی را تنبیه کنید و از آن انتظار سرسبزی داشته باشید. نمی‌توانید آن را خرد و تکه‌پاره کنید، شاخه‌هایش را بشکنید و انتظار داشته باشید به شکوفه بنشیند. از تمامی توانایی‌های بدنتان قدردانی کنید و برای ناتوانی‌هایش سرزنشش نکنید.» یکی از تمریناتی که برای احساس شکوفایی بدن خود در کتاب آمده این است که با خود بگوییم: «یاد گرفته‌ام به خودم بگویم که لیاقت غذایی خوب را دارم. حق دارم احساس سلامتی کنم. حق دارم سبزیجات را تفت بدهم، هلوی تند و آووکادوی له شده بخورم. حق دارم برای مواد خوراکی تازه پول خرج کنم. حق دارم هنگام بیدار شدن از خواب احساس کنم می‌توانم روز خوبی را سپری کنم به جای اینکه به دلیل چیزهایی که شب قبلش خورده‌ام با احساس سنگینی بیدار شوم.»

وقتی شغل‌تان را از دست می‌دهید چه می‌کنید؟ لابد تنها کاری که در آن لحظات انجام می‌دهید، فحش دادن به زمین و زمان است. از همه شاکی هستید و دنبال مقصر می‌گردید. در این حین سوالاتی در ذهن‌تان مکررا مرور می‌شود؛ آیا من توانایی انجام هیچ‌کاری را ندارم؟ یعنی انقدر به درد نخور و بی‌کفایت هستم؟ چطور در ادامه زندگی مخارج خود را تامین کنم؟ اگر دیگر کار پیدا نکنم چه؟ در زندگی همه ما شکست‌هایی وجود دارد که شرایط را برایمان سخت می‌کند. شکست در شغل یکی از آنهاست. وقتی شغل‌تان را از دست می‌دهید به یاد آرید که این شغلی بیش نیست. همانطور که این شغل را پیدا کرده‌اید باز هم می‌توانید شغل جدیدی بیابید. حتی ممکن است در شغل جدید پیشرفت بیشتری کنید. در فصل دهم این کتاب آمده است: «وقتی از کسی کمک می‌گیرید به یاد آرید که شما باری بر دوش دیگران نیستید. مردم ذاتا خوب‌اند و دوست دارند به هم کمک کنند، فقط اغلب نمی‌دانند چطور. فکر کنید اگر کسی نزدتان بیاید و از شما راهنمایی بخواهد چه احساسی پیدا می‌کنید. من که واقعا احساس میکنم فردی مفیدم و حتی کمی به خودم غره می‌شوم. حالا باید کسی این را در سر من فرو کند که برعکسش هم صادق است.»

مگی فان ایک تا فصل پایانی فهرست‌هایی از تمریناتی که می‌توانیم در برهه‌های حساس زندگی داشته باشیم تهیه کرده است. بهتر است هر فصل از کتاب را بخوانیم تا این فهرست‌ها ملکه ذهن خود کنیم.

وقتی غمکینی به یاد آر
وقتی غمکینی به یاد آر


چرا کتاب وقتی غمگینی به یاد آر جذاب و خواندنی است؟

مگی فان ایک با نوشتن کتاب وقتی غمگینی به یاد آر، دست شخص فرو رفته را در لاک غمزده و تنهایی خود می‌گیرد و از منطقه امن خود بیرون می‌کشد. او که خود سختی‌های زیادی در زندگی‌اش کشیده است با تعریف داستان زندگی خود، حس همدردی‌اش را به مخاطب نشان می‌دهد. مگی قدم به قدم با مخاطب گام برمی‌دارد تا جایی‌که دیگر حس می‌کند نیاز است دست خواننده را ول کند تا به اختیار خود راه را ادامه دهد. نویسنده تجربیات خود را به خواننده منتقل می‌کند و راهکارهایی برای وقت‌هایی که خود را فرد شکست خورده در تمام مسائل می‌بینیم ارائه می‌دهد. خواندن این کتاب به شما کمک می‌کند خودتان را دوست داشته باشید. برای خودتان ارزش قائل باشید. وقتی غمگینی به یاد آر به شما یاد می‌دهد برای داشتن رویکرد جدید به زندگی، نیاز است اول ذهنیات خود را تغییر دهید. درست فکر کنید. نگاه مثبت به زندگی داشته باشید.

کتاب وقتی غمگینی به یاد آر را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

کتاب وقتی غمگینی به یاد آر را به افرادی پیشنهاد می‌کنیم که بارها از زندگی ناامید شده و برای خود آینده‌ای نمی‌بینند. کسانی که ترجیح دادند دنیایی از افکار مسموم در ذهن خود بسازند تا جایی که توان مقابله با آن را نداشته باشند. برای خارج شدن از این دنیا به شما پیشنهاد می‌کنیم خواندن این کتاب را از دست ندهید و تمریناتی که در آن گفته شده به کار ببرید.

پیشنهاد کتاب با موضوع مشابه کتاب وقتی غمگینی به یاد آر

برای خواندن کتاب‌هایی با موضوع مشابه کتاب وقتی غمگینی به یاد آر به شما پیشنهاد می‌کنیم کتاب‌های زیر را بخوانید:

انتشارات بذر خرد با چاپ کتاب وقتی غمگینی به یاد آر به خوانندگان کمک می‌کند در راه توسعه فردی خود قدم بردارند. شما برای توسعه فردی خود خواندن چه کتاب‌هایی را پیشنهاد می‌کنید؟