کتاب خواندن یا کتاب شنیدن ؟ مسئله این است ؟

وی علاقه عجیبی به خواندن کتاب های کودکان و نوجوانان دارد
وی علاقه عجیبی به خواندن کتاب های کودکان و نوجوانان دارد


من هنوزم بر این باورم که هیچ چیز جای حس و حال شگفت انگیز به دست گرفتن کتاب کاغذی رو نمی گیره و هیچ کتاب الکترونیکی بوی خوش عطر لابلای صفحات کاغذ رو نمی ده و هیچ کتاب گویایی ، صدای جادویی نویسنده رو در ناخودآگاه روحت زمزمه نمی کنه .

اما ، می تونم بگم من عاشق کتاب و دونستنم و کتاب رو و اصولا دانایی رو در هر شکلی و با هر وسیله ای که عرضه بشه دوست دارم .

استفاده از شکل های مختلف کتاب به زمان مطالعه ام حجم می ده و ناممکن ها رو ممکن می کنه ، مثلا در طول این چند هفته اخیر در حالیکه در طول روز هر زمان که می تونستم مشغول خوندن کتاب No friend but the mountains بهروز بوچانی بودم و جاهایی که کتاب همراهم نبود به کتاب های الکترونیکی داخل گوشی و لپ تاپم ناخنک می زدم ، شب ها که چشمام برای کتاب خوندن خسته بودن به کتاب صوتی ابله اثر داستایوفسکی گوش می دادم و اینجوری می تونستم همزمان چند کتاب رو به روحم تزریق کنم .

خوب این عالی نیست ؟

من در طول چند هفته کتاب دو جلدی و ۱۰۰۰ صفحه ای و جذاب ابله رو در حالت افقی و با چشمان بسته شنیدم و کلی به داستایوفسکی جان درود فرستادم .

الان چند سالیه که از تعصب شدیدم نسبت به کتاب کاغذی دست برداشتم و علاوه بر اینکه خودم کلی کتاب و داستان و شعر رو صوتی کردم به کلی کتاب و داستان و پادکست جذاب هم گوش دادم .

اینجوری برای کلی آدم که یا با خوندن میونه ای ندارن یا وقتش رو ندارن و یا دسترسی به اون کتاب ندارن و یا حتی شرایط خوندن کتاب رو ندارن این امکان به وجود میاد که بتونن به شکل دیگه ای با اون کتاب ارتباط برقرار کنن.

مثلا خیلی از کتابا برای نابینایان صوتی شده چون همه کتابا که نسخه بریل ندارن .

خلاصه اگه مثل من عاشق کتاب و دونستن باشین فرقی نمی کنه کجا باشین و به چه طریقی بتونین کسب دانش کنین .مثلا همین دیشب داشتم مطالب کانال شاهین کلانتری رو چک می کردم که دیدم یه کتاب به اشتراک گذاشته همونجا رفتم سراغ کتاب و خوندمش . کتابی ۴۰ صفحه ای از ناهید عبدی که در مورد نوشتن بود و به رایگان در اینترنت به اشتراک گذاشته بود .

http://shahinkalantari.com

http://nahidabdi.com/

یا بین زمان ناهار تا زمانی که بخوام حاضر شم برم موسسه نیم ساعت وقت دارم که اونو می ذارم برای خوندن بخش هایی از یه کتاب کم حجم مثل کتاب شعر یا کتاب های آموزشی و در حال حاضر تو این وقتا کتاب جذاب در قلمرو سعدی رو دارم می خونم که باعث می شه به سختی از جام بلندشم و برم کلاس.

اینجوریه که وقتی خیلی از اطرافیان برای کتاب نخوندن کلی عذر و بهونه میارن و یکی از معمول ترین اون بهونه ها گرفتار بودن و وقت کافی نداشتنه باور نمی کنم .

شما چی آیا ؟ کتاب می خونین یا گوش می دین ؟

یا شمام کیلو کیلو عذر و بهونه دارین ؟

کدومش؟