کارشناس ارشد کامپیوتر و نویسنده
معرفی کتاب هایی که پس از تماشای فیلم جوکر باید بخوانید
شخصیت جوکر از دل کتابها زاده شده است. اگر شما هم پس از تماشای فیلم جوکر ، شیفته این شخصیت شرور کتابهای کمیک شدهاید با من همراه باشید تا کتابهایی مشابه داستان جوکر را به شما معرفی کنم.
خندههای پاتولوژیک (Pathological laughter) با فیلم جوکر معروف شدند؛ خندههایی غیرارادی که به عنوان یک اختلال عصبی شناخته میشوند و ممکن است ناشی از آسیبهای مغزی باشند. تاد فیلیپس (Todd Phillips)، کارگردان آمریکایی فیلم جوکر (Joker) با هوشمندی تمام از ترکیب این اختلال عصبی با داستانهای کمیک بتمن و البته رمان معروف ویکتور هوگو به نام «مردی که میخندد» برای ساخت این فیلم استفاده کرده است.
جوکر در فیلم تاد فیلیپس شخصیتی است که دوست دارد مردم را بخنداند و این موضوع در علاقه زیاد او به استندآپ کمدی بروز پیدا میکند. اما این تنها بخشی از شخصیت جوکر است. او دوران کودکی وحشتناکی داشته و این موضوع باعث به وجود آمدن اختلالات عصبی در وی شده است. به همه اینها، نگاه فلسفی و هستیشناسانه جوکر را هم اضافه کنید؛ این نگاه در طول فیلم و حتی در داستانهای کمیک بتمن، همراه این شخصیت شرور و البته دوستداشتنی بوده است.
جوکر در نقش یک دلقک خندان سعی دارد مردم را شاد کند اما آنچه از جامعه، محیط و خانواده دریافت میکند چیزی جز بد رفتاری نیست. در نهایت تصمیم میگیرد زندگی خود را از یک تراژدی غمناک به یک کمدی مهیج تبدیل کند. اولین دیالوگ جوکر در فیلم «شوالیه تاریکی» اثر کریستوفر نولان بهخوبی ابعاد شخصیتی او را نمایان میکند؛ جایی که با تغییر جمله معروف «فردریش نیچه» چهرهای غیرمعمول از خود به نمایش میگذارد و میگوید: «من معتقدم هر آنچه مرا نکشد، عجیبترم میکند»
در ادامه شما را با کتابهای مشابه داستان جوکر آشنا میکنم؛ کتابهایی که قطعا عاشقان شخصیت جوکر آنها را دوست خواهند داشت.
کتاب هایی که پس از تماشای فیلم جوکر باید بخوانید
در ادامه کتابهایی را به شما معرفی میکنم که حال و هوای آنها شبیه به فیلم جوکر است یا شخصیتهایی شبیه به شخصیت جوکر در آنها حضور دارد.
1- نمایشنامه کالیگولا | نویسنده : آلبر کامو
«من زندهام و میکشم» این معروفترین جمله از رمان کالیگولا نوشته آلبر کامو (Albert Camus) است. کالیگولا سومین پادشاه روم و یکی از عجیبترین شخصیتهای تاریخ بوده است؛ پادشاهی خونخوار که با دلیل و منطق، دست به کشتار میزند. آلبر کامو، نویسنده معروف فرانسوی-الجزایری، نمایشنامه کالیگولا را بر اساس شخصیت این پادشاه به رشته تحریر در آورده است. کالیگولا سناتورهای ترسو و ابله را به دلیل حماقتشان میکشد و از کشتن و مسموم کردن بزرگزادگان دربار هیچ ابایی ندارد.
قدرت استدلال کالیگولای آلبر کامو به حدی است که با خواندن این رمان، در ابتدا با کالیگولا در کشتار همراه میشوید و کارهای او را کاملاً منطقی و درست میدانید. البته بهمرور زمان نظرتان تغییر میکند. اگر به دنبال یک پادشاه دیوانه، شرور، فیلسوفمآب و البته کمی شوخ (مانند جوکر) هستید، نمایشنامه کالیگولا را بخوانید. این نمایشنامه به کارگردانی «همایون غنی زاده» در ایران به روی صحنه رفته است و از بازیگران معروف آن میتوان به «رامبد جوان» و «صابر ابر» اشاره کرد.
بخشی از نمایشنامه کالیگولا :
اعدام تسلی میدهد و رهایی میبخشد. اعدام امری است عالمگیر، نیروبخش و در نیت و در عمل عادلانه. آدمی میمیرد چون مقصر است
2- مرگ تصادفی یک آنارشیست | نویسنده: داریو فو
نمایشنامه «مرگ تصادفی یک آنارشیست» شاهکار نویسنده ایتالیایی، داریو فو (Dario Fo) است. این کتاب برای داریو فو جایزه نوبل ادبیات را به ارمغان آورد. در این کتاب با دیوانهای مواجه میشوید که خود را به شکلهای مختلف در میآورد و بیعدالتی، فساد و بیاخلاقی جامعه را به سخره میگیرد.
داستان از جایی شروع میشود که «آرلکینو» در اداره پلیس روبهروی بازرس نشسته و به سوالهای او پاسخ میدهد. اتهام او، جعل عناوین مختلف نظیر پزشک، سرهنگ، قاضی و … است. در ادامه بازرس به دلیل پاسخهای عجیب و غریب آرلکینو او را از اداره پلیس بیرون میکند اما او خود را در نقش بازرس ویژه در میآورد و به اتاقهای دیگر اداره پلیس میرود و در پرونده بررسی خودکشی یک آنارشیست دخالت میکند. شباهت زیاد شخصیت آرلکینو به جوکر و شوخطبعی او یکی از جذابترین نکات این نمایشنامه است.
بخشی از نمایشنامه مرگ تصادفی یک آنارشیست:
اونا انقلاب میخوان. ما بهشون اصلاحات میدیم؛ اصلاحات بیشمار. اصلا توو اصلاحات غرقشون میکنیم یا در واقع اونا رو توی وعده و وعید اصلاحات غرق میکنیم؛ چون ما حتی اصلاحات واقعی رو هم هرگز به اونا نمیدیم!
*این کتاب بی نظیر به هیچ عنوان از دست ندهید.
3- خرس های پاندا؛ به روایت یک ساکسیفونیست که دوست دختری در فرانکفورت داشت | نویسنده: ماتئی ویسنییک
از نام این کتاب پیداست که با یک موجود عجیب و غریب طرف هستید. شاید شخصیتهای نمایشنامه «خرس های پاندا» و حتی درونمایه این داستان شباهتی به فیلم جوکر نداشته باشد اما شکل روایت و فضای آن شما را به یاد جوکر میاندازد.
این نمایشنامه کوتاه و البته عاشقانه، داستان مردی است که یک صبح از خواب بیدار میشود و زنی را در خانهاش میبیند. زن به او میگوید که شب قبل در افتتاحیه یک بار با هم آشنا شدهاند و مرد برای او قطعهای با ساکسیفون نواخته است. در نهایت مرد از زن میخواهد که 9 شب در خانه او بماند و زن قبول میکند. روایت داستان و دیالوگهای کوتاهی که بین مرد و زن رد و بدل میشود بسیار وهم آلود و البته جذاب است و شما را به یاد دیالوگهای فیلم جوکر میاندازد.
بخشی از کتاب خرس های پاندا:
زن: چه حیوونی رو بیشتر از همه دوست داری؟
مرد: پاندا.
زن: اسم یه شهر رو بگو که دوست داشتی توش زندگی کنی.
مرد: فرانکفورت. اونجا یه باغوحش بزرگ هست.
زن: خب پس تو توی زندگی بعدیت یه خرس پاندا خواهی شد.
مرد: و تو؟
زن: منم میام فرانکفورت دیدنت!!
4- وقتی نیچه گریست | نویسنده: دکتر اروین یالوم
دو موضوع محوری در کتاب «وقتی نیچه گریست» فلسفه و روانشناسی است. دکتر اروین یالوم، نویسنده و استاد دانشگاه استنفورد آمریکا، این کتاب را به رشته تحریر در آورده است. برای آن دسته از مخاطبان فیلم جوکر که به موضوعات فلسفی با نگاه روانشناسانه علاقه دارند، کتاب وقتی نیچه گریست یک دوست واقعی است. اروین یالوم روانشناسی به روش اگزیستانسیال را با سه کتاب «وقتی نیچه گریست»، «درمان شوپنهاور» و «مسئله اسپینوزا» به دنیا معرفی کرد. در این کتابها، یالوم با شخصیتهای بزرگ فلسفه غرب نظیر نیچه، شوپنهاور و اسپینوزا در غالب داستانهای خیالی همکلام میشود.
در کتاب وقتی نیچه گریست، «یوزف برویر» پزشک برجسته اتریشی درمان نیچه را برعهده میگیرد و سعی دارد تا با روشهای ویژهای اختلالات روانی او را درمان کند. در خلال داستان با بسیاری از جملات نیچه و تفکرات او آشنا میشویم. در بخشهایی از کتاب متوجه میشوید که شخصیت جوکر در فیلم تاد فلیپس، در برخی از ویژگیها، شباهتهایی به نیچه داشته و اعتقادات آنها شبیه به هم است.
بخشی از کتاب وقتی نیچه گریست:
تصور میکنم هرچه بیشتر احساسات درونیام را به زبان آورم، آرامش بیشتری پیدا میکنم.
*این کتاب هم یکی از بی نظیرترین کتاب هایی است که حتما باید خواند.
5- دیدن دختر صد در صد دلخواه در صبح زیبای ماه آوریل | نویسنده: هاروکی موراکامی
«احساس تنهایی» دقیقا همان چیزی است که کتاب «دیدن دختر صد در صد دلخواه در صبح زیبای ماه آوریل» را شبیه به فیلم جوکر میکند. هاروکی موراکامی را باید یکی از نوابغ عصر حاضر به شمار آورد که با قلم ساده و پست مدرن خود، تحولی در نویسندگی ایجاد کرد. کتاب «دیدن دختر صد در صد دلخواه» مجموعهای از 7 داستان کوتاه است که درونمایه همه آنها، عشق، تنهایی و خودآگاهی است.
در یکی از داستانهای کتاب به نام «سال اسپاگتی» با مردی مواجه میشوید که زندگیاش به خوردن اسپاگتی خلاصه شده و این موضوع او را به مرز جنون و تنهایی کشانده است. در داستان دیگری به نام « مرد یخی» با زنی آشنا میشوید که با یک مرد یخی ازدواج میکند و به قطب جنوب میرود.
بخشی از کتاب دیدن دختر صد در صد دلخواه در صبح زیبای ماه آوریل:
پوستههای سبوس گندمهای طلایی در کشتزارهای ایتالیا در باد شناورند. میتوانید فکرش را بکنید که ایتالیاییها چقدر متحیر میشوند اگر بدانند چیزی که در سال ۱۹۷۱ صادر میکرده اند، تنهایی محض بوده است؟
شما چه کتابهایی میشناسید که خواندن آنها پس از تماشای فیلم جوکر، لذتبخش باشد؟ لطفا نظرات خود را با من و دیگر خوانندگان ویرگول به اشتراک بگذارید و از دیگر نوشته هایم نیز دیدن فرمایید.
مطلبی دیگر از این انتشارات
کتاب نیمه تاریک وجود؛ اثری تأثیرگذار از دبی فورد
مطلبی دیگر از این انتشارات
کتابخوانی به سبک یک نویسنده | چطور با خواندن مهارت نوشتن پیدا کنیم
مطلبی دیگر از این انتشارات
خلاصه کتاب: کتاب سراشیبی (DIP)