علاقهمند به بازاریابی، محتوا، ارتباطات، خلاقیت و پیچیدگیها، که سعی میکنم نتیجۀ کنجکاویها و موشکافیهام از مفاهیم پیچیدۀ زندگی کاری و شخصیم رو با بیانی ساده و متفاوت روایت کنم..
میتونیم روی هیکل شبکههای اجتماعی برای روزمرهنویسی حساب باز کنیم یا نه؟
- خدا رو شکر کار بانکیم انجام شد.
- عباس معروفی هم رفت. یاد کتاب سمفونی مردگانش افتادم، اونجایی که میگه: «توی این مملکت قبل از رسیدن به سیسالگی تباه میشیم، تو یه جور، من یه جور، آیدا هم یه جور دیگه.»
- چون توی دایرکت خیلی ازم پرسیده بودین، خواستم بگم امروز هوا آبی و آفتابیه.
اگر عضو شبکههای اجتماعی باشید، این پیامها رو زیاد دیدید. در این پیامها، اعضای اون شبکه از زندگی شخصی و روزمرگیهاشون میگن؛ مثلاً عکسهایی از سفرشون، آخرین موفقیت کاریشون، جشنهاشون، کارهای جالبی که میتونن انجام بدن و... به اشتراک میذارن. بعضیوقتها این پیامها وایرال میشه و دستبهدست میچرخه. گاهی اون خبر مربوط به یه آدم معروفه مثل ماجراهای دادگاه جانی دپ و امبر هرد یا ممکنه یه پست بامزه از یه آدم معمولی باشه که اینطوری مشهور شده، مثل «خابی لیم» (Khaby Lame).
خیلی سرراست و بدون مقدمهچینی بریم سر اصل مطلب. شمایی که راجع به روزمرهنویسی شنیدی یا در قالب سررسید و دفتر خاطرات یا بلاگ، روزمرهنویسیهات رو منتشر میکنی، شاید برات مهم باشه بدونی شبکههای اجتماعی به این روزمره نویسی کمک میکنه یا نه. پس این متن رو بخون!
«روز» و «مره» و «نویسی»
در زبان فارسی،روزمرهنویسی که بهش خاطرهنویسی هم میگن یعنی اتفاقاتی رو که در طول روز برامون میافته یه جا ثبت کنیم. فرقی نمیکنه این ماجراها میتونه پیشپاافتاده باشه یا یه موضوع مهم.
روزمرهنویسی یه ویژگی مهم داره؛ چیزی که ما مینویسیم شاید ارزش خاصی برای مخاطب نداشته باشه، مگه اینکه ما یه شخص معروف باشیم و دیگران از مدل زندگی ما الگوبرداری کنن. حتی ممکنه روزمرهنویسی آدمهای معروف مثل نویسندهها، شاعرها و... بعدها تبدیل به کتاب بشه. مثل یادداشتهای روزانۀ نیما یوشیج یا نامههای شاملو به آیدا.
شاید در آیندههای دور که به تاریخ پیوستیم، جامعهشناسها مطالبی رو که ما به اشتراک گذاشتیم بخونن تا ببینن چطور زندگی میکردیم.
در زبان انگلیسی، به روزمرهنویسی میگن ژورنال (Journal) یا دفتر خاطرات روزانه (Diary) که البته طبق تعریف لغتنامۀ مریام وبستر (Merriam-Webster) با هم کمی فرق دارن:
- ژورنال سابقهای از تجربهها، ایدهها یا تفکراتیه که بهطور منظم برای استفادههای خصوصی نگهداری میشن.
- دفتر خاطرات روزانه یه جور ثبت ماجراهاست که بر اساس تاریخ مرتب شده. توی دفتر خاطرات، تجربههای شخصی یا احساسات و تصورات دربارۀ یه موضوعی نوشته میشه. گاهی هم توضیحیه دربارۀ وقایعی که اتفاق افتاده یا قراره اتفاق بیفته.
«شبکهها» و «اجتماعی»
شبکههای اجتماعی پلتفرمهایی هستن برای برقراری ارتباط. اونها میتونن باعث بشن ارتباطات کاری و روابط دوستانه به وجود بیاد و تقویت بشه. شبکههای اجتماعی حالا بخش جداییناپذیر زندگی ما هستن، اینقدر که بعضی پلتفرمها شدن خونۀ دوم ما.
خیلی از ما هر روز در این شبکهها پست میگذاریم و از خودمون و زندگیمون میگیم. اما یه عده میگن که شبکههای اجتماعی بستر مناسبی برای این کار نیستن و ما نباید همهچیز رو در اونها بگیم و روزمرهنویسی کنیم. پس موضوع مهم اینه که ما چه محتوایی رو به چه شکلی به اشتراک میگذاریم.
شبکههای اجتماعی؛ بستری برای روزمرهنویسیِ مدرن
طبق گزارش eCornell #IMPACT بیشتر از ۳میلیارد و ۵۰۰ نفر بهطور فعال و بیشتر از ۲ ساعت در روز، از شبکههای اجتماعی استفاده میکنن و طبق محاسبات انجامشده، هر شخص بهطور متوسط، ۷ حساب کاربری در شبکههای اجتماعی مختلف داره. این هم جالبه که بهطور میانگین، در هر ۶.۴ ثانیه، یه کاربر جدید به شبکههای اجتماعی اضافه میشه. با وضعیت فیلترینگ و تحریمها نتونستم آمار دقیقی از ایران پیدا کنم، ولی خب همین آمار بینالمللی هم بهخوبی نشون میده که شبکههای اجتماعی چه نقش مهمی در زندگی ما ایفا میکنن.
تاریخچۀ بلاگنویسی، روزنامهنگاری، یادداشتبرداریهای روزانه و حتی نحوۀ ارتباط مردم با هم نشون میده که آدمها بهخاطر تمایلشون به زندگی در کنار هم، همیشه شبکههای اجتماعی داشتن. خانم لی هامفریس (Lee Humphreys)، دانشیار دانشگاه کرنل (Cornell University) در بخش ارتباطات، تحقیقاتی انجام داده و به این موضوع اشاره کرده که در قرن نوزدهم، مردم یادداشتهای روزانهشون رو با هم به اشتراک میذاشتن تا روابطشون حفظ بشه. میتونیم بگیم، در اون زمان، یادداشتهای روزانه یک عمل اجتماعی و ارتباطی محسوب میشدن.
امروز هم ارتباطات بهصورت مدرن و در شبکههای اجتماعی ادامه داره؛ شبکههایی که مزیتهای بسیار و مخاطبان بیشتری دارن و در نتیجه تعاملها هم افزایش داشته. با نوشتن هر یادداشتی، بهسرعت پیامها و واکنشهای مختلفی دریافت میکنیم.
شبکههای اجتماعی و حد و حدود روزمرهنویسی
از اهمیت شبکههای اجتماعی و روزمرهنویسی گفتیم؛ حالا به یه دغدغۀ مهم میپردازیم: «نوشتن دربارۀ همهچیز در شبکههای اجتماعی درسته؟»
لئو تولستوی (Leo Tolstoy) دو تا دفتر خاطرات داشت. یکی از اونها رو به دیگران میداد تا بخونن و دربارۀ موضوعاتی که نوشته بود با هم صحبت کنن و اون یکی برای نوشتن دربارۀ موضوعات عمیقتر و خصوصیتر بود. خیلیها یادداشتنویسی در شبکههای اجتماعی رو مثل اولین دفترتولستوی میدونن. همیشه باید بخشی از مسائل زندگی و اتفاقات روزمون در یه دفتر خصوصی نوشته بشه و اون رو برای خودمون نگه داریم.
فکر کنم متوجه منظورم شدید: نوشتن دربارۀ همهچیز در شبکههای اجتماعی درست نیست. زندگی با صدای بلند و گفتن همهچیز باعث میشه مسائل زندگی خصوصیتون در اختیار افرادی قرار بگیره که لزومی نداره از اون سر در بیارن و نکتۀ مهم دیگه اینکه داشتن اعتماد مطلق در شبکههای اجتماعی کار عاقلانهای نیست.
علاوه بر ما، اشخاص مشهور هم در شبکههای اجتماعی فعالیت میکنن. اونها از خودشون و اتفاقات و روزمرگیهاشون عکس و ویدئو پست میکنن یا توییت میزنن. وقتی افراد معروف مثل هنرپیشهها و فوتبالیستها رو دنبال میکنید، با پستها و مطالبی که به اشتراک میگذاره، میفهمید چه کاری انجام میده، از چه برندهایی خرید میکنه، چه کتابی میخونه و چه تفریحی داره. در واقع زندگی اونها در شبکههای اجتماعی تقریباً شفافه. اما این افراد هم باید خیلی مراقب محتوایی باشن که به اشتراک میذارن چون بیشتر از مردم عادی نگاهها روی اونهاست.
چه چیزهایی رو بنویسیم و چه چیزهایی رو برای خودمون نگه داریم؟
برای تشخیص این موضوع یه معیار ساده داریم: دلمون میخواد دنبالکنندگانمون چه اطلاعاتی دربارۀ ما داشته باشن.
اگر میخواهیم از شبکههای اجتماعی بهعنوان دفتر خاطرات استفاده کنیم، باید مثل تولستوی مرزی بین محتوای خصوصی و محتوایی که به اشتراک میگذاریم، قرار بدیم. شما میتونید دربارۀ عمیقترین افکار، دیدگاهها و حتی بدترین اتفاقات زندگیتون در توییتر بنویسید یا خاطرات خوبتون را در اینستاگرام به اشتراک بذارید، اما خصوصیترین احساسات شما باید در دنیای واقعی باقی بمونه.
یادتون باشه لزومی نداره همهچیز رو در شبکههای اجتماعی به اشتراک بذاریم. اینکه شما هر روز کِی از خواب بیدار میشید، چه غذایی میخورید، به کجا سر میزنید، چه تفریحاتی دارید، شاید در وهلۀ اول روزمرهنویسی به نظر برسن، ولی ضرورتی نداره بقیه از این موضوعات اطلاعی داشته باشن.
شاید با خودتون بگید مگه ما کی هستیم که اطلاعاتمون برای کسی مهم باشه، اما فرض کنید به یه مصاحبۀ کاری رفتید. یه جستوجوی کوچیک همۀ اطلاعات شما رو در اختیار دیگران قرار میده. پس باید شهرت و همۀ جنبههای زندگی خودتون رو در نظر بگیرید.
فکر کنید که الگوریتمهای شبکههای اجتماعی کاملاً به زبان فارسی مسلط بودن. میدونید چی میشد؟ همۀ اطلاعاتمون در شبکههای اجتماعی جمعآوری و تحلیل میشد و با نشون دادن تبلیغات مرتبط زخمیمون میکردن!
خب بیایید ببینیم چه مواردی رو نباید در شبکه های اجتماعی بازگو کنیم. من به ۴ مورد که بهنظرم از بقیه مهمتره اشاره میکنم:
- دعواهای خانوادگی: گاهی اوقات استوری یا پستی در شبکه اجتماعی با ایموجیهای «قلب شکسته»، «احساس بیحوصلگی»، «اشک»، «گریه» و… میبینید که نشون میده اون شخص با خانوادهش یا پارتنر و دوستش جر و بحث داشته. این پیامها بقیه رو کنجکاو میکنه که توی زندگیتون سرک بکشن و بخوان از ماجرا سر در بیارن. پس بحثها و دعواهای خانوادگی رو در آرامش و خارج از فضای مجازی حلوفصل کنید، زیرا باعث جذب مزاحمها و حتی ترولها میشه و ممکنه ازتون باجخواهی کنن.
- رابطۀ زناشویی: برخی از کاربران با اعتماد زیادی که به دوستان آنلاین خودشون دارند، اطلاعات صریحی دربارۀ رابطۀ زناشوییشون توی گروههای خصوصی میفرستن. فکر میکنن غریبه و فرد ناامنی در جمع حضور نداره. این یه خیال خامه چون حتی اگه اونها آدمهای خوبی باشن، ممکنه اطلاعات از اون گروه درز کنه و زندگی مشترک اون آدمها رو به خطر بندازه. شبکههای اجتماعی جای مناسبی برای صحبت و درددل دربارۀ این مسائل نیست.
- اطلاعات شخصی حساس: برخی از کاربران ممکنه تصاویری از کارت ملی، شناسنامه، گذرنامه، کارت دانشجویی یا اطلاعات حساب بانکیشون رو در شبکههای اجتماعی به اشتراک بذارن. این کار خیلی خطرناکه! بهخصوص اطلاعات حساب بانکی یا جزئیات موجودی بانکی رو نباید در مکالمات آنلاین به اشتراک گذاشت. آدمهای سودجو ممکنه از این اطلاعات برای مقاصد نامناسب و خالی کردن حساب بانکی شما استفاده کنن.
- انتشار تصاویر خیلی شخصی: باید مراقب باشید که چه عکسهایی رو در شبکههای اجتماعی به اشتراک میذارید چون یه عده بدون اینکه اجازه بگیرن، عکسهای شما رو بازنشر میکنن. اونها ادعا میکنن چون شما اون عکسها رو منتشر کردید، پس دیگه خصوصی نیستن و میشه دوباره منتشرشون کرد. پس مراقب باشید که چه عکسهایی رو منتشر میکنید.
توصیه میکنم تصاویر صمیمی با شریک زندگی، سلفیهای برهنه یا نیمهبرهنه رو اصلاً منتشر نکنید تا از خطر استاکرها و افراد فضول و مزاحم در امان باشید. یادتون باشه خودتون هم نباید عکس بقیه رو منتشر کنید چون نقض حقوق اون شخص محسوب میشه.
۳ نکتۀ مثبت روزمرهنویسی در شبکههای اجتماعی
روزمرهنویسی در شبکه های اجتماعی نکات مثبتی داره که در ادامه به ۳ تا از پرتکرارترین اونها اشاره میکنم.
- حضور در شبکههای اجتماعی برای ارتباط گیری آسان: شبکههای اجتماعی یه کانال ارتباطی آسون و سریعه و بخشی از این ارتباط به موضوعات، سلایق و چیزهایی که به اشتراک میگذارید، برمیگرده. شما در شبکههای اجتماعی دربارۀ همهچیز صحبت میکنید و نظر میدید و اینطوری افرادی که شما رو دنبال میکنن، اطلاعات دقیقتری به دست میارن. برای مثال، شما از پرورش گل خوشتون میاد و میتونید با افرادی که در این زمینه متخصص هستن ارتباط بگیرید و اطلاعات بهتری به دست بیارید.
- حضور در شبکههای اجتماعی برای همفکری و همدلی: بخشی از مطالبی که شما به اشتراک میذارید دربارۀ مشکلاتتونه. نوشتن دربارۀ مشکلات میتونه افرادی رو سر راه شما قرار بده که راهنماییتون کنن و راهحلی بهتون پیشنهاد بدن. مثلاً شما دنبال آدرس یه دکتر خوب میگردید، میتونید نظر بقیه رو بپرسید و بهترین مورد رو انتخاب کنید.
- حضور در شبکههای اجتماعی بهعنوان شیوۀ درمان: شاید براتون جالب باشه که بدونید روزمرهنویسی یکی از روشهای درمانیه که روانشناسها برای رفع مشکلات روحی توصیه میکنن. این کار باعث تخلیۀ روانی و منظم شدن افکار میشه. میتونیم بخشی از روزمرهنویسی رو با رعایت نکتههایی که گفتیم در شبکههای اجتماعی هم منتشر کنیم.
۳ نکتۀ منفی روزمرهنویسی در شبکههای اجتماعی
روزمرهنویسی در شبکه های اجتماعی نکات منفی مختلفی دارد که به ۳ تا از پرتکرارترین آنها اشاره میکنیم.
- مشکل برات پیش میاره کسگم: وقتی شبکههای اجتماعی به دفتر خاطرات شخصی ما تبدیل میشن، ممکنه مطالبی رو به اشتراک بذاریم که برامون چالش به وجود بیاره. مثلاً مشکلی توی محیط کار یا توی خونه برامون پیش اومده. بهجای اینکه مشکل رو در خلوت رفعورجوع کنیم، اون رو با دنبالکنندگانمون در میون میذاریم.
خیلی از افرادی که ماجراهای زندگی و مشکلات شخصی و خصوصیشون را در شبکههای اجتماعی مینویسن، دنبال تأیید دیگران هستن. اونها توصیۀ اشخاصی رو میخوان که از اصل ماجرا و عمق موضوع اطلاع ندارن، پس توصیهشون نمیتونه خیلی مفید باشه. - من میدونم چی تنته: همونطور که قبلاً گفتیم باید بین اطلاعات شخصیتر و اطلاعات کماهمیتتر مرز بذاریم تا اطلاعات شخصیمون رو در اختیار کسانی قرار ندیم که نمیدونیم ممکنه چه استفادههایی از اونها بکنن.
- خاک بر سرت کنن: بخش زیادی از کاربران شبکههای اجتماعی، جوونها هستن؛ نسلی که دربارۀ موضوعات مختلف مینویسن، از نمرۀ خوبی که در مدرسه میگیرن تا ماشین پورشی که خانواده براشون خریده. این موضوع تأثیر مخربی بر کاربران دیگه میذاره. دیگران با دیدن این تفاوتها مقایسهای سرانگشتی میکنند و در آخر، برچسب «من بدبختم!» و «من هیچی نیستم!» به خودشون میزنن.
بلا یا برکت؟
گفتیم که شبکههای اجتماعی میتونن هم مفید باشن و هم مضر. در شبکههای اجتماعی، هرکسی میتونه با اشخاصی در ارتباط باشه که طرز فکر شبیه به هم دارن یا از اونها خوشش میاد. با این حال، اگر نتونیم مرز درستی تعیین کنیم، ممکنه قضاوت و تهدید بشیم، نظرات منفی دریافت کنیم و حتی آسیب ببینیم.
البته باید این موضوع رو هم در نظر بگیریم که شبکههای اجتماعی یه فرصت مناسب فراهم میکنن که از نظرات آدمهای مختلف خبردار بشیم و دیدمون وسعت پیدا کنه. اینطوری ما از تجربۀ زیستۀ آدمهای دیگه استفاده میکنیم. دنبال کردن آدمهای کاملاً همفکر خودمون، دید ما رو محدود میکنه چون نمیتونیم از جنبههای مختلف به موضوعات نگاه کنیم.
با دونستن معایب و مزایای روزمرهنویسی در شبکه های اجتماعی احتمالاً میتونیم بهتر تصمیم بگیریم که در دفتر خاطرات کاغذی بنویسیم یا خاطراتمون رو به اشتراک بذاریم. حالا بگید ببینم بعد از خوندن این مطلب میخواهید روند فعالیتتون رو تغییر بدید؟ مثل قبل فعالیت میکنید یا ایدههای جدیدی به ذهنتون رسیده؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
۴۱ مهارت نرم برای تحول شما در سال ۱۴۰۱
مطلبی دیگر از این انتشارات
مدیر راهحل خلاق (Creative Solution Manager) کیست؟ آشنایی با این عنوان شغلی کمتر شناختهشده!
مطلبی دیگر از این انتشارات
چطور درخواست مشاورۀ کاری بدهیم که حرصدرآور نباشد؟ + یک قالب پیشنهادی برای پیام