سرمایه گذاری خطرپذير چیست؟

در محيط اقتصادی پويای امروزی، دوران بيشتر نمونه‌های سنّتی کسب‌وکار به سر آمده است. كشورها به‌خوبی دریافته‌‌اند كه شرکت‌های بزرگ، از اين پس عامل اصلی رشد اقتصادی به شمار نمی‌روند. امروزه، اقتصاد كشورهاي توسعه‌یافته، بر محور بنگاه‌های كوچك و متوسط می‌گردد. مثلاً، نيمی از صادرات آمريكا، حاصل فعاليت شرکت‌هایی با كمتر از بيست كارمند است و فعاليت شرکت‌هایی با بيش از پانصد كارمند، تنها 7 درصد از صادرات اين كشور را در بر می‌گیرد.

اين امر، شايد به سبب پيشرفت سريع تكنولوژی در دهه گذشته باشد. صنايع مبتنی بر دانش مانند صنعت اطلاعات، بهداشت و درمان، سرگرمي و خدمات، در كانون توجه بازارهای بورس جهانی قرارگرفته‌‌اند. در اين صنايع، تنها نوآوري و توان تكنولوژيک عامل موفقيت است. اين دگرگونی‌ها، نوعی تغيير الگو و فاصله گرفتن از نمونه‌های قديمی مبتنی بر فرآورده‌های فيزيكی و صرفه‌جویی در مقياس است.

توسعه در اقتصاد نوين، نيازمند جريان ثابت سرمايه است؛ اما در بررسی‌های گوناگون، دشواری‌های تأمين مالی فعالیت‌های نوآورانه در شرکت‌های كوچک و متوسط را بسيار زياد برشمرده‌ اند. مثلاً، برخي صاحب‌نظران بر اين باورند كه: «اندازه کسب‌وکار و ميزان امنيت آن، مهم‌ترین شاخصه‌ای ارزيابي بانک‌ها هستند، طوری که مديران بانک‌ها، براي سرمایه‌گذاری، کسب‌وکارهای بزرگ‌تر را به کسب‌وکارهای کوچک‌تر ترجيح می‌دهند». به بيانی ديگر شرکت‌های كوچک ویژگی‌هایی دارند كه سرمایه‌گذاران را به سرمایه‌گذاری در آن‌ها، بی‌میل می‌سازد.

سرمایه‌گذاری خطرپذير، گونه خاصي از تأمين منابع مالی است كه براي پر كردن اين جای خالی طرح شده است؛ اما سرمایه خطرپذير چيست؟

سرمایه خطرپذير سرمایه‌ای است كه به همراه کمک‌های مديريتی، در اختيار شرکت‌های جوان، كوچك، به سرعت در حال رشد و داراي آتيه اقتصادی قرار می‌دهند. سرمایه خطرپذير، از منابع مهم تأمين مالی شرکت‌های كوچک و نوپا است. شرکت‌های حرفه‌ای سرمایه‌گذاری خطرپذير، بيشتر شرکت‌ها يا تعاونی‌هایی هستند كه منابع مالي آن‌ها را صندوق‌های بازنشستگی، بنيادها، شرکت‌ها، ثروتمندان، سرمایه‌گذاران خارجی يا خود بنیان‌گذاران تأمين می‌کنند. شرکت‌های سرمایه‌گذاری خطرپذير در پی كسب درآمد جاری و پياپی از سرمایه‌گذاری‌های خود نيستند و در صورتی كه شركت مورد نظر سودآور باشد، سود سرمایه‌گذاری آن‌ها با فروش سهم مالكيتشان به دست می‌آید.

 از آنجا كه نتیجه فعالیت‌های مبتكرانه و نوآورانه قدری نامطمئن است، بانک‌ها اغلب رغبت كمتری براي سرمایه‌گذاری در اين طرح‌ها نشان می‌دهند؛ از همين رو كارآفرينی كه سرمایه كافی برای اجرای طرح خود ندارد و به موفقيت اين طرح اطمينان نسبی دارد، به سراغ بازار سرمايه خطرپذير می‌رود.

 سرمایه‌گذاران خطرپذير، معمولاً:

  • منابع مالي شرکت‌های نوين و كوچك و به ‌سرعت درحال رشد را تأمين می‌کنند.
  • در مالكيت اين شرکت‌ها سهيم می‌شوند.
  • در توسعه محصولات و خدمات نوين كمک می‌کنند.
  • با مشاركت فعالانه خود، براي شركت مورد نظر ارزش افزايی می‌کنند.
  • با انتظار كسب سود فراوان، خطر بيشتری را می‌پذیرند.
  • جهت‌گیری بلندمدت دارند.

 بنابراين، مشاركت شرکت‌های سرمایه‌گذاری خطرپذير تنها به تأمين منابع مالی محدود نيست، بلكه شامل ارائه حمایت‌ها و مشاوره‌های مداوم نيز هست. همچنين، اين شرکت‌ها نقش‌های عملی و اجرايی دارند و از آنجا كه مانند ديگر مالكان، در خطر شرکت‌ها شریک‌اند، هماهنگی نزديكی با اهداف آن‌ها دارند.

 سرمایه‌گذاران خطرپذير هنگام بررسي شرکت‌های پيشنهادی براي سرمایه‌گذاری، شایستگی‌های فنی و تجاری آن‌ها را به دقت بررسی می‌کنند. اين سرمایه‌گذاران در بخش اندكی از شرکت‌های مورد بررسی، سرمایه‌گذاری می‌کنند و براي رسيدن به اهداف شرکت‌ها، مدت زمان زيادی را در نظر می‌گیرند. آن‌ها با استفاده از تجربه‌ها و شم تجاری خود (كه حاصل كمك به شرکت‌های ديگری است كه با چالش‌های مشابهی در مسير رشد خود مواجه بوده‌اند) به مشاركت فعال با سيستم مديريتی آن شرکت‌ها می‌پردازند.

 سرمایه‌گذاران خطرپذير با ايجاد نوعی «سبد سرمایه» و سرمایه‌گذاری همزمان در چند شركت جوان، خطر سرمایه‌گذاری خود را كاهش می‌دهند. گاهی آن‌ها با ديگر شرکت‌های حرفه‌ای سرمایه‌گذاری خطرپذير، اقدام به سرمایه‌گذاری مشترک می‌کنند. ده‌ها سال است كه سرمایه‌گذاران خطرپذير با حمايت از شرکت‌های كوچک، كارآفرين و تكنولوژيكی، نقش چشمگيری در خلق فرصت‌های شغلی، رشد اقتصادی و افزايش توان رقابت بین‌المللی كشورها داشته‌اند. شرکت‌های معتبری مانند «ديجيتال اكويپمنت»، «اپل»، «فدرال اكسپرس»، «كامپك»، «سان ميكروسيستم»، «اينتل»، «مايكروسافت» و «جنتک» از معروف‌ترین شرکت‌هایی هستند كه در مسير توسعه ابتدايی خود از سرمایه‌های خطرپذير استفاده کرده‌اند. ميزان سرمایه‌گذاری خطرپذير از سال 1995 تا 2000، دو برابر شده است. تحقيقات نشان داده كه در اقتصاد نوين، وجوه سرمایه‌گذاری خطرپذير برای رشد و ايجاد اشتغال ضروری است.

 در حقيقت شرکت‌های سرمایه‌گذاران خطرپذير در شرکت‌هایی سرمایه‌گذاری می‌کنند كه طی پنج تا هفت سال پس از آن، ظرفيت سودآوری بالايی داشته باشند. ممكن است اين شرکت‌ها چند صد فرصت سرمایه‌گذاری را بررسي كنند تا در تعداد كمي از آن‌ها كه فرصت‌های مطلوب‌تری هستند، سرمایه‌گذاری كنند. اين شرکت‌ها هرگز، تنها نقش تأمین‌کنندگان منابع مالي را ندارند و با مشاركت در مديريت، بازاريابي راهبردی و برنامه‌ریزی شرکت‌های مورد نظر، به رشد آن‌ها كمك می‌کنند. به بيان ديگر، ابتدا، كارآفرين و سپس تأمین‌کننده منابع مالی هستند.

 سرمایه‌گذاری خطرپذير همواره در «شرکت‌های نوپا» صورت نمی‌گیرد. هرچند اين سرمایه‌گذاری‌ها بيشتر در شرکت‌های نوپا است اما گاهي نيز، در شرکت‌هایی كه در ديگر مراحل چرخه عمر خود هستند، اين سرمایه‌گذاری‌ها انجام می‌شود. سرمایه‌گذاران خطرپذير ممكن است در مرحله‌ای سرمایه‌گذاری كنند كه در آن مرحله هنوز هيچ محصول واقعي يا بنگاه سازمان‌یافته‌ای وجود نداشته باشد (سرمایه‌گذاری ابتدایی)، يا ممكن است در شرکت‌های نوپا (در مراحل ابتدايي توسعه) سرمایه‌گذاری كنند. آن‌ها حتي ممكن است، سرمایه لازم براي كمك به موفقيت هرچه بيشتر شرکت‌های باسابقه فعلي را نيز تأمين كنند (تامین مالی مرحله گسترش فعالیت‌ها).

 هرچند سرمایه‌گذاری در تكنولوژي‌های پيشرفته، بخش بزرگی از سرمایه‌گذاری‌های خطرپذير است و صنعت سرمایه‌گذاری خطرپذير با این‌گونه سرمایه‌گذاری‌ها مورد توجه قرار گرفته است، ولي در ديگر شرکت‌های فعال در زمینه ساير حوزه‌ها (مانند ساختمان‌سازی، محصولات صنعتی، خدمات تجاری و غيره) نيز، سرمایه‌گذاری خطرپذير صورت می‌گیرد.

 شرکت‌های سرمایه‌گذاری خطرپذير ممكن است كوچک باشند يا شرکت‌های بزرگی با بيش از يك ميليارد سرمايه را اداره كنند. برخی شرکت‌های سرمایه‌گذاری خطرپذير با ايجاد هم‌افزایی ميان شرکت‌های مختلفی كه در آن‌ها سرمایه‌گذاری کرده‌اند، توانسته‌اند به موفقیت‌های چشمگيری دست يابند. مثلاً ارتباط مناسبی بين شركتی كه محصولات نرم‌افزاری چشمگيری دارد ولي تكنولوژی توزيع مناسبي در اختيار ندارد، با ديگر شركتی كه از تكنولوژی توزيع برتری برخوردار است (و هر دو در سبد سرمایه‌گذاری يك شركت سرمایه‌گذاری خطرپذير هستند) برقرار می‌شود.

 سرمایه‌گذاران خطرپذير به رشد شرکت‌ها كمک می‌کنند؛ ولي سعی می‌کنند حداكثر بين سه تا هفت سال از سرمایه‌گذاری خود خارج شوند. سرمایه‌گذاری‌هایی كه در مراحل ابتدايی چرخه عمر شرکت‌ها صورت می‌گیرد، براي سوددهي به هفت تا ده سال زمان نياز دارند. درحالی‌که سرمایه‌گذاری در مراحل بعدی، معمولاً زمان بسيار كمتری نياز دارد. بنابراين، مدت زمان انتظار براي بازدهی سرمايه، متناسب است با جايگاه شركت سرمایه پذیر در چرخه توسعه. سرمایه خطرپذير نه كوتاه مدت است و نه به‌آسانی نقد می‌شود. بنابراين بايد با تخصص، جديت و دقت صورت گيرد.

شرکت‌های سرمایه‌گذاری خطرپذير ، بسته به ماهيت و راهبرد خود، بعد از سه تا هفت سال از زمان سرمایه‌گذاری نخست، درصدد خروج از آن برمی‌آیند. هرچند عرضه ابتدايی سهام در بازار بورس، جذاب‌ترین و پر سر و صداترين سازوكار خروج براي سرمایه‌گذاران خطرپذير و مالكان شرکت‌ها به شمار می‌رود، ولي موفق‌ترین خروج‌ها از راه ادغام‌ها يا خريد شركت از سوي بنیان‌گذاران اصلي آن يا ديگر شرکت‌ها صورت می‌پذیرد. تخصص شركت سرمایه‌گذار در خروج موفق از سرمایه‌گذاری، عامل تعیین‌کننده موفقيت آن است.

 بنابراين، يكي از مسائل مهم براي سرمایه‌گذاران، زمان و شكل خروج از سرمایه‌گذاری و نحوه جمع‌آوری وجوه حاصل از بازيافت سرمايه است. سرمایه‌گذاران تنها زماني مايل به مشاركت و تزريق وجوه هستند كه خطر مشاركت آن‌ها با بازده مناسبی همراه باشد. وجود سازوكار مناسب برای خروج، ابزاری مهم و ضروری است كه كاركرد منطقی بازار سرمایه خطرپذير را تضمين می‌کند.

سازوكار مناسب براي شرکت‌ها به ويژه براي شرکت‌های جوان، پويا و سودآور عرضه ابتدايی سهام در بازار بورس است. شیوه ديگر خروج، فروش شركت كارآفرين به شرکت‌های بزرگ‌تر است. البته در شرکت‌های بالغ كه توليد و نقدينگی قابل قبولي دارند، كارآفرينان می‌توانند به طور مستقيم سهم شرکت‌های سرمایه‌گذار در سرمایه خطرپذير را خريداري كنند و راهبري كامل شركت را به دست بياورند و آن را همچنان حفظ كنند. شیوه ديگر، برگزاری مزايده است كه از اين راه شركت سرمایه‌گذار، سپرده خود در شركت كارآفرين را به بالاترين پيشنهاد می‌فروشد. در جدول زير، شیوه‌های خروج از سرمایه‌گذاری خطرپذير آمده است:

در سال‌های اخير، عرضه سهام شرکت‌های تكنولوژيكی به بازار بورس بسيار مورد توجه بوده است. هنگام عرضه سهام به بازار بورس، شرکت‌های سرمایه‌گذار خطرپذير به‌عنوان مالك بخشي از شركت كارآفرين بخشي از سهام شركت را دريافت می‌کنند. هرگاه زمان دادوستد اين سهام فرا برسد، شركت سرمایه‌گذاری خطرپذير سهام خود را بين شركای سرمایه‌گذار اندک خود توزيع می‌کند. اين شركا می‌توانند بعد از آن مانند سهامداران معمولي باقی بمانند يا همزمان با دريافت سهام، آن‌ها را نقد كنند. طی بيست سال اخير، سهام حدود سيصد شركت كه از سرمایه‌های خطرپذير بهره برده‌اند، در بازار بورس آمريكا عرضه شده است.

مديران و مالكان شرکت‌ها با توجه به تمامي موارد بالا، راهبرد خروج خود را تدوين و از اين راه، نحوه تحقق نهايی منافع حاصل از سرمایه‌گذاری را تعيين می‌کنند. انتخاب راهبرد خروج، با توجه به شرايط و ملاحظات بلندمدت صورت می‌گیرد.

 از اصول ابتدايی هر سرمایه‌گذاری خطرپذير ، سرمایه‌گذاری در پروژه‌های خطرناک با پیش‌بینی درآمد فراوان است. اين منابع مالی در بنگاه‌های نوپايی كه به اين منابع نياز دارند، سرمایه‌گذاری می‌شود. اين بنگاه‌ها از منابع معمولي (مانند بانک‌ها و مؤسسه‌های مالی) نمی‌توانند اين نياز خود را تأمين كنند. زيرا كارآفرينان اغلب نمی‌توانند سپرده مناسبی فراهم آورند، در نتيجه، بانک‌ها و مؤسسه‌های مالی از تأمين مالی آن‌ها سر باز می‌زنند. به عبارت ساده‌تر، شرکت‌های سرمایه‌گذاری خطرپذير بيشتر در شرکت‌های نوپاي فعال در حوزه تكنولوژی پيشرفته سرمایه‌گذاری می‌کنند و به جاي آن در مالكيت آن‌ها سهيم می‌شوند. اين شرکت‌ها، كمبود کانال‌های سنّتی تأمين مالی را پوشش می‌دهند و منابع مالی كافی را برای سرمایه‌گذاری پرخطر و بلندمدت در تكنولوژيهای نوين فراهم می‌آورند. تأمين منابع مالی خطرپذير به شكل سيستمی پويا درآمده است كه از آن جمله می‌توان به سرمایه‌گذاری حرفه‌ای، مشاركت در مديريت، سهامداری بلندمدت و تقسيم بهینه خطر اشاره كرد. همين امر سبب شده كه نهادهای تأمين سرمایه خطرپذير به بخش اجتناب‌ناپذیری از فرآيند مدرن صنعتی شدن تكنولوژيكی بدل شود. در حقيقت، می‌توان با اطمينان گفت كه سيستم تأمين مالي نوين مبتنی بر تأمين سرمایه‌های خطرپذير از یک‌سو و صنايع نوين مبتنی بر تكنولوژی پيشرفته (كه نقش اصلی در اين حوزه را شرکت‌های كوچک و متوسط ايفا می‌کنند) از سوی ديگر، به دو ركن اقتصاد نوين تبديل شده‌اند.

 در پايان تأكيد می‌کنیم كه سرمایه خطرپذير، سرمایه‌ای است كه در مراحل ابتدايی و رشد و گسترش شرکت‌ها هزينه می‌شود. اين مفهوم با خريد شرکت‌ها كه معمولاً از راه استقراض است يا تغيير فعاليت شرکت‌های مشکل‌دار، به كلي متفاوت است. سرمایه‌گذاران خطرپذير در ازاي سرمایه‌گذاری خود، در مالكيت شرکت‌های جوان دريافت کننده سرمايه سهيم می‌شوند و اين تأمين مالی، كمتر از راه اعطاي وام دنبال می‌شود. در نتيجه، كارآفرينان از پرداخت بهره معاف‌اند و سریع‌تر می‌توانند به مرحله سودآوری برسند. كارآفرينانی كه در پی منابع مالی خطرپذير هستند، معمولاً يك طرح تجاریتهيه می‌کنند. در اين طرح، شرحی از محصول و بازار، ترازنامه‌های مالی، برآوردها و همچنين پیشینه‌ای از مديران اصلي شركت آورده می‌شود. سرمایه‌گذاران خطرپذير نيز، كيفيت گروه مديريت، موقعيت رقابتی و دورنمای مالي شركت موردنظر را ارزيابی می‌کنند. اين سرمایه‌گذاران، به‌طور ميانگين تنها یک درصد از كل موارد پيشنهادی را می‌پذیرند و در آن‌ها سرمایه‌گذاری می‌کنند؛ اما بعد از سرمایه‌گذاری، سرمایه‌گذاران تجربه‌های تجاری و صنفی خود را مشتاقانه در اختيار گروه مديريت شركت قرار می‌دهند. شرکت‌های نوپا، معمولاً از اين سرمایه ابتدايی براي ساخت نمونه اولیه يا آغاز فعالیت‌های بازاريابی و فروش استفاده می‌کنند. سرمایه‌های بعدی به شرکت‌ها امكان می‌دهد تا سریع‌تر رشد كنند (در مقايسه با زمانی كه تنها از منابع حاصل از فروش خود سرمایه‌گذاری می‌کنند.) در اين مرحله، می‌توان سهام شركت مورد نظر را در بازار بورس به عموم مردم عرضه كرد و به سرمایه‌گذاران امكان داد كه درآمدی از سرمایه‌گذاری‌های خود به دست بياورند.

پیشنهاد مطالعه:
نگاه به نوآوری، نیازمند بازنگری