پدرام باقرنژاد روزنامه نگار؛آثار و تبعات زيان‌بار مهاجرت روزافزون مردم ايران به ساير کشورها

پدرام باقرنژاد روزنامه نگار و مدیر مسئول پایگاه خبری، تحلیلی چراغ اقتصاد
چراغ یازدهم از کتاب چراغ اقتصاد:
سرمقاله؛مهاجرت يکي از پديده‌هاي اجتماعي پيچيده و چندجانبه است که در دهه‌هاي اخير به‌ويژه در کشور عزيزمان ايران به‌طور چشمگيري افزايش يافته است. عواملي مانند بحران‌هاي اقتصادي، نارضايتي‌هاي اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي، عدم‌امنيت فردي، شغلي، اجتماعي و معيشتي، همچنين فرصت‌هاي محدود براي پيشرفت، نارضايتي عميق قلبي از نوع زندگي در اين شرايط و نبود اميد و باور به فردايي روشن، جوانان و متخصصان و به‌تبع آن، خانواده‌ها را به ترک کشور ترغيب کرده است. وقتي شهروندي از سهم ملي و قانوني خود صرف‌نظر مي‌کند و از خاک وطنش و حقوق حقه خود، از فرصت‌ها و منابع کشورش از خانواده و اقوام و دوستان و دلبستگي‌ها و وابستگي‌هايش مي‌گذرد، سختي‌هاي بي‌شمار پيش‌رو را به جان مي‌خرد تا جان خودش و خانواده‌اش را نجات دهد، گذشته را رها مي‌کند و به اميد آينده به هر دري مي‌زند تا بلکه در غربت بيابد آنچه را در سرزمينش از او گرفته و دريغ شده، ديگر حرفي براي گفتن باقي نمي‌ماند. افسوس که چشم بينا و گوش شنوا و دلسوزي و دلبستگی به اين سرزمين و اين ملت آن‌قدر نيست که به اين حقايق توجه شودُ و چاره‌اي براي اين درد بيابند. نویسنده با امید به تحول و توسعه فرداي ايران، در اين يادداشت با دلی پرخون به زيان‌هاي اين سوءمديريت کلان و بررسي پيامدهاي مهاجرت روزافزون مردم کشور ، در ابعاد اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي و علمي مي‌پردازد، باشد که روزي اين سرزمين دوباره بهترين جاي زندگي براي تمام مردمانش باشد.
پدرام باقرنژاد روزنامه نگار؛آثار و تبعات زيان‌بار مهاجرت روزافزون  مردم ايران به ساير کشورها
پدرام باقرنژاد روزنامه نگار؛آثار و تبعات زيان‌بار مهاجرت روزافزون مردم ايران به ساير کشورها

زيان‌هاي اجتماعي

- کاهش نيروي انساني و پير شدن جمعيت

مهاجرت‌هاي گسترده به‌ويژه در ميان جوانان و متخصصان باعث کاهش نيروي انساني کشور مي‌شود. اين موضوع به‌معناي از دست دادن سرمايه‌هاي انساني ارزشمندي است که مي‌توانند نقش مهمي در توسعه کشور ايفا کنند. با خروج جوانان، کشور به‌سرعت به سمت سالخوردگي و پيري جمعيت حرکت خواهد کرد و اين مسئله مشکلات بسياري براي نظام‌هاي اجتماعي و اقتصادي به همراه خواهد داشت. کاهش نيروي کار جوان مي‌تواند به کاهش بهره‌وري و افزايش فشار بر سيستم‌هاي رفاهي و بهداشتي و در نهايت کاهش کيفيت زندگي در داخل کشور منجر شود.

- آسيب به خانواده‌ها

مهاجرت مي‌تواند به جدايي خانواده‌ها و مشکلات رواني و اجتماعي جدي منجر شود. اين جدايي نه‌تنها بر روابط خانوادگي تأثير منفي مي‌گذارد، بلکه مي‌تواند به افزايش اضطراب، افسردگي و مشکلات عاطفي براي افراد باقي‌مانده در داخل کشور نيز منجر شود. مهاجرت مي‌تواند باعث افزايش فشارهاي اجتماعي و خانوادگي شود که ممکن است به تنش‌هاي اجتماعي و رواني دامن بزند و کيفيت زندگي خانواده‌ها را کاهش دهد.

- افزايش نارضايتي اجتماعي

مهاجرت‌هاي گسترده و نابرابري‌هاي ناشي از آن مي‌تواند به افزايش نارضايتي در ميان افرادي که موفق به مهاجرت نشده‌اند يا کساني که با شرايط جديد در کشورهاي مقصد مواجه شده‌اند، منجر شود. اين نارضايتي ممکن است به بروز اعتراضات اجتماعي و تنش‌هاي سياسي دامن بزند و به تضعيف انسجام اجتماعي و ثبات سياسي کشور بينجامد.

زيان‌هاي اقتصادي

-کاهش سرمايه‌گذاري

مهاجرت نيروي کار ماهر و متخصص به معناي کاهش سرمايه‌گذاري در کشور است. افراد مهاجر معمولا سرمايه‌هايشان را با خود مي‌برند که اين موضوع مي‌تواند بر رشد اقتصادي تأثير منفي بگذارد. کاهش سرمايه‌گذاري به کاهش توليد و رشد اقتصادي منجر شود و فرصت‌هاي شغلي را در کشور محدود کند.

- کمبود نيروي کار به‌خصوص نيروهاي تحصيلکرده و متخصص

خروج نيروي کار به‌ويژه در بخش‌هاي کليدي مانند پزشکي، مهندسي و فناوري اطلاعات مي‌تواند منجر به کمبود نيروي کار شود. اين کمبود نه‌تنها روي کيفيت خدمات عمومي تأثير مي‌گذارد، بلکه مي‌تواند هزينه‌هاي بالاتري را براي استخدام نيروي کار خارجي ايجاد کند و در نهايت به افزايش هزينه‌هاي عمومي و کاهش کارآيي اقتصادي منجر شود.

- کاهش فعاليت‌هاي اقتصادي و درآمدهاي مالياتي

با کاهش جمعيت فعال، فعاليت‌هاي مختلف اقتصادي و به‌طبع آن، درآمدهاي مالياتي دولت نيز کاهش خواهد يافت. اين موضوع مي‌تواند روي تأمين خدمات عمومي و زيرساخت‌ها تأثير منفي بگذارد و به کاهش کيفيت خدمات عمومي و مشکلات مالي براي دولت منجر شود.

زيان‌هاي فرهنگي

- از دست رفتن فرهنگ و هويت ملي

مهاجرت گسترده مي‌تواند منجر به از دست رفتن بخشي از فرهنگ و هويت ملي شود. افرادي که به کشورهاي ديگر مهاجرت مي‌کنند، ممکن است تحت‌تأثير فرهنگ‌هاي جديد قرار گيرند و اين موضوع مي‌تواند باعث تغييرات فرهنگي در جامعه ايران شود. از بين رفتن ارزش‌هاي فرهنگي و هويتي مي‌تواند به کاهش انسجام فرهنگي و اجتماعي در کشور منجر شود.

- کاهش تعاملات فرهنگي

مهاجرت افراد از کشور باعث کاهش تعاملات فرهنگي و اجتماعي ميان اقشار مختلف جامعه مي‌شود. اين موضوع ممکن است روي همبستگي اجتماعي تأثير منفي بگذارد و به کاهش تعاملات و همکاري‌هاي فرهنگي و اجتماعي منجر شود. کاهش تعاملات فرهنگي مي‌تواند به کاهش تنوع فرهنگي و اجتماعي و همچنين کاهش غناي فرهنگي جامعه بينجامد.

-چالش‌هاي هويتي

افرادي که به کشورهاي ديگر مهاجرت مي‌کنند، ممکن است با چالش‌هاي هويتي مواجه شوند. آنها ممکن است در تلاش براي حفظ هويت فرهنگي خود باشند، در حالي که تحت‌تأثير فرهنگ جديد قرار گرفته‌اند. اين چالش‌ها مي‌تواند به احساس بي‌خانماني و عدم‌تعلق ختم شود و مشکلات هويتي را براي مهاجران ايجاد کند.

زيان‌هاي علمي

- فرار مغزها

مهاجرت فارغ‌التحصيلان دانشگاه‌ها، اساتيد و نخبگان علمي و دانشگاهي، يکي از بزرگ‌ترين چالش‌ها براي ايران است. فرار مغزها به معناي از دست رفتن دانش و تخصصي است که مي‌تواند در توسعه علمي و فناوري کشور مؤثر باشد. از دست دادن نخبگان علمي و پژوهشگران مي‌تواند به کاهش ظرفيت‌هاي علمي و پژوهشي کشور و کُندي پيشرفت‌هاي علمي و فناوري منجر شود.

-کاهش کيفيت آموزش

با خروج استادان و محققان برجسته، کيفيت آموزش در دانشگاه‌ها و مراکز تحقيقاتي کاهش مي‌يابد. اين موضوع مي‌تواند روي تربيت نسل‌هاي آينده تأثير منفي گذاشته و به کاهش سطح علمي و تخصصي کشور منجر شود. کاهش کيفيت آموزش مي‌تواند به کاهش اعتماد عمومي به سيستم آموزشي و افزايش مشکلات در تأمين نيروي کار ماهر و متخصص بينجامد.

- محدوديت در پژوهش و نوآوري

مهاجرت دانشمندان و پژوهشگران باعث محدوديت در پژوهش‌ها و نوآوري‌ها در کشور مي‌شود. اين موضوع مي‌تواند روي پيشرفت علمي و فناوري ايران تأثيرات منفي بگذارد و به کاهش رقابت‌پذيري کشور در زمينه‌هاي علمي و فناوري منجر شود. محدوديت در پژوهش و نوآوري، کاهش توان رقابتي کشور در عرصه‌هاي علمي و فناوري بين‌المللي را به‌دنبال دارد.

جمع‌بندي

مهاجرت روزافزون به کشورهاي ديگر داراي زيان‌هاي گسترده‌اي در ابعاد اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي و علمي براي کشور است. از دست رفتن نيروي انساني، به‌خصوص نيروهاي جوان و تحصيلکرده و متخصص، کاهش سرمايه‌گذاري، آسيب به خانواده‌ها، کاهش کيفيت آموزش و فرار مغزها تنها بخشي از اين زيان‌هاست که نيازمند توجه جدي سياست‌گذاران و برنامه‌ريزان کشور است. براي مقابله با اين چالش‌ها، لازم است دولت‌ها برنامه‌هايي براي بهبود فرصت‌ها و اميد به زندگي و آينده روشن جامعه، ايجاد فرصت‌هاي شغلي، بهبود شرايط اقتصادي، ارتقاء کيفيت آموزش و حفظ هويت فرهنگي تدوين کنند تا بتوانند از مهاجرت گسترده جلوگيري کرده و زمينه زندگی طبیعی، استاندارد و مناسب را براي بازگشت مهاجران فراهم کنند. به اميد روزي که همه ايرانيان، ايران را براي زندگي مناسب‌ترين انتخاب خود بدانند و هيچ کشوري را به کشور خود ترجيح ندهند. آيين چراغ خاموشي نيست. نویسنده در این سلسله یادداشت ها مي‌کوشد تا در حد مقدورات و بضاعت، روشنایی بخش راه تحول و توسعه فرداي ايران باشد.