پدرام باقـــرنژاد - روزنامــه نگار- کارشناس ارشــد مدیــریت اجــرایی -مدیــرارشد فــرهنگی ، رسانــه ای ...
پدرام باقرنژاد روزنامه نگار؛ سهم صاحبنظران در عبور اقتصادايران از بحـران
پدرام باقرنژاد روزنامه نگار و مدیر مسئول پایگاه خبری، تحلیلی چراغ اقتصاد
چراغ سوم از کتاب چراغ اقتصاد:
سرمقاله؛ تحولات اقتصادي در سطح جهاني نشان ميدهد موفقيت يک کشور در دستيابي به توسعه پايدار و رشد اقتصادي وابسته به مشارکت و هماهنگي تمامي بخشهاي جامعه است. در اين ميان، نقش صاحبنظران، اساتيد دانشگاه، پژوهشگران، فعالان و رسانههاي اقتصادي بهعنوان بازيگران کليدي در هدايت و ترويج ، اصلاح و توسعه سياستهاي اقتصادي، بسيار حائز اهميت است. کشورهاي پيشرفته با تکيهبر ظرفيتهاي علمي، پژوهشي و رسانهاي خود توانستهاند نهتنها مشکلات اقتصادي خود را حل کنند، بلکه توانستهاند به توسعه و نوآوري در سطح جهاني دست يابند. «چراغ اقتصاد» چراغ راه تحول و توسعه فرداي ايران، در اين يادداشت به بررسي نقش و تأثير اين گروهها در اصلاح و توسعه اقتصادي کشور ميپردازد. همچنين با استناد به الگوهاي موفق کشورهاي پيشرفته، به تحليل وضعيت کنوني ايران و ارائه راهکارهايي براي تشويق اين گروهها به مشارکت فعالانه در عرصههاي گوناگون پرداخته است.
- نقش صاحبنظران و دانشگاهيان در توسعه اقتصادي
- تجربه کشورهاي پيشرفته
در کشورهاي پيشرفته، دانشگاههاو مراکز تحقيقاتي بهعنوان موتورهاي توسعه اقتصادي شناخته ميشوند، لذا ارتباط تنگاتنگي بين دانشگاه و صنعت وجود دارد که منجر به نوآوريهاي مستمر و حل مسائل اقتصادي ميشود. بهعنوان نمونه در ايالاتمتحده دانشگاهها با شرکتهاي بزرگ همکاري دارند و دانشجويان و اساتيد در پروژههاي صنعتي مشارکت ميکنند. اين همکاري باعث انتقال سريع دانش از محيط دانشگاهي به بازار کار شده و نيازهاي بازار را بهخوبي پاسخ ميدهد.
در آلمان، سيستم آموزشي دوگانه (Dual Education System) نمونهاي موفق از اين همکاري است که به دانشجويان امکان ميدهد بهطور همزمان در محيطهاي آکادميک و صنعتي آموزش ببينند. اين رويکرد نهتنها مهارتهاي عملي دانشجويان را تقويت ميکند، بلکه به سرعت نيازهاي صنعت را نيز پاسخ ميدهد. اين سيستم بهعنوان مدلي براي ساير کشورها مطرح شده و ميتواند راهحلي براي ارتباط مؤثر بين آموزش و بازار کار باشد.
- وضعيت ايران و نياز به مشارکت فعالانه
در ايران با وجود تعدد دانشگاهها و مراکز تحقيقاتي، ارتباط مؤثر و پايداري بين دانشگاه و صنعت وجود ندارد. بسياري از تحقيقات دانشگاهي بهدليل عدمارتباط با نيازهاي عملي صنعت، کاربردي نيستند و نميتوانند به حل مشکلات اقتصادي کمک کنند. اين مشکل باعث شده بخش زيادي از دانش توليد شده کاربردي نبوده، بهطور بالقوه باقي بماند و به بازار عرضه نشود.
براي بهبود اين وضعيت، نياز به تغيير رويکرد در سطح ملي وجود دارد. دانشگاهيان و صاحبنظران اقتصادي بايد به اهميت همکاري با صنعت و بخش خصوصي پي ببرند و با ارائه تحقيقات کاربردي و نوآورانه، به حل مشکلات اقتصادي کشور کمک کنند. دولت نيز ميتواند با ايجاد انگيزههاي مالي و سياستهاي حمايتي، اين همکاريها را تقويت کند.. بهعنوان مثال، ايجاد صندوقهاي تحقيق و توسعه (R&D funds) و اعطاي گرنتهاي پژوهشي ميتواند بهعنوان محرکي براي افزايش همکاري بين دانشگاهها و صنعت عمل کند.
- نقش پژوهشگران در اصلاح اقتصادي
- نقش پژوهشگران در کشورهاي پيشرفته
پژوهشگران در کشورهاي پيشرفته بهعنوان منابع اصلي توليد دانش شناخته ميشوند. آنها با انجام تحقيقات بنيادي و کاربردي، به بهبود فرآيندهاي توليد، افزايش بهرهوري و کاهش هزينهها کمک ميکنند.
بهعنوان مثال در ايالاتمتحده بخش عمدهاي از بودجه تحقيق و توسعه (R&D) به پژوهشهاي اقتصادي و اجتماعي اختصاص دارد. اين تحقيقات نهتنها به سياستگذاران در تدوين سياستهاي اقتصادي کمک ميکند، بلکه بهطور مستقيم به حل مشکلات اقتصادي در بخشهاي مختلف منجر ميشود.
در ژاپن و کره جنوبي، پژوهشگران با تمرکز بر نوآوريهاي تکنولوژيک و صنعتي، به رشد سريع اقتصاد کمک کردهاند. اين کشورها با سرمايهگذاري گسترده در حوزههاي مربوط به تحقيق و توسعه توانستهاند در بازارهاي جهاني رقابت کنند و بهعنوان رهبران اقتصاد جهان شناخته شوند.
- چالشهاي پژوهشي در ايران و راهکارهاي پيشنهادي
پژوهشگران در ايران با چالشهاي متعددي مانند کمبود منابع مالي، عدمدسترسي به اطلاعات و دادههاي دقيق و ضعف در ارتباط با بخشهاي صنعتي و بنگاههاي اقتصادي مواجه هستند. اين مشکلات موجبشده بسياري از پژوهشهاي اقتصادي به نتايج عملي و قابل اجرايي نرسند. علاوه بر اين، کمبودهاي مالي و عدمحمايتهاي دولتي نيز از ديگر عواملي است که دامنه فعاليتهاي پژوهشي را در ايران محدود کرده است.
براي رفع اين چالشها، دولت و نهادهاي ذيربط بايد بهطور جدي از پژوهشگران حمايت کنند. افزايش بودجههاي تحقيق و توسعه، دسترسي به دادههاي دقيق و کاربردي و همچنين تقويت ارتباط با مراکز پژوهشي و دانشگاههاي مطرح جهان ميتواند به بهبود وضعيت پژوهشي در ايران کمک کند. ايجاد بسترهايي براي ارتباط مستقيم بين پژوهشگران و صنايع نيز ميتواند کاربردي بودن نتايج تحقيقات را افزايش دهد. بهعنوان مثال، ايجاد پارکهاي علم و فناوري و مراکز رشد (incubators) ميتواند به توسعه پژوهشهاي صنعتي و تجاريسازي نتايج آنها منجر شود.
- تأثير رسانههاي اقتصادي بر توسعه اقتصادي
- تجربه جهاني در استفاده از رسانههاي اقتصادي
رسانههاي اقتصادي در کشورهاي پيشرفته نقش حياتي در شکلدهي افکار عمومي، اطلاعرساني و تحليلهاي اقتصادي ايفا ميکنند. اين رسانهها با ارائه تحليلهاي دقيق و بهروز از وضعيت اقتصادي، به سياستگذاران، سرمايهگذاران و عموم مردم کمک ميکنند تا تصميمات بهتري بگيرند. بهعنوان مثال در ايالاتمتحده و بريتانيا، رسانههايي همچون The Wall Street Journal،The Financial Times و Bloomberg تأثير بسزايي بر بازارهاي مالي و اقتصادي دارند.
اين رسانهها با انتشار گزارشهاي اقتصادي، تحليلهاي بازار و مصاحبه با کارشناسان اقتصادي، اطلاعات لازم براي تصميمگيريهاي اقتصادي را به مخاطبان خود ارائه ميدهند. رسانههاي اقتصادي همچنين با نقد و بررسي سياستهاي دولتها و پيشنهاد راهکارهاي بهبود، به اصلاح ساختارهاي اقتصادي کمک ميکنند. اين نقش در دوران بحرانهاي اقتصادي بهويژه برجستهتر ميشود، جايي که رسانهها ميتوانند با ارائه اطلاعات دقيق و بهموقع، از تشديد بحرانها جلوگيري کنند.
- وضعيت رسانههاي اقتصادي در ايران
در ايران، رسانههاي اقتصادي با وجود تلاشهاي فراوان هنوز به سطح تأثيرگذاري مشابه همتايان بينالمللي خود نرسيدهاند. يکي از دلايل اين وضعيت، محدوديتهاي موجود در دسترسي به اطلاعات و دادههاي اقتصادي است که تحليلهاي دقيق و جامع را با چالش مواجه ميکند. همچنين فشارهاي سياسي و اقتصادي بر رسانهها باعث ميشود نقدها و تحليلهاي اقتصادي کمتر جسورانه و مستقل باشند.
با اين حال، رسانههاي اقتصادي در ايران ميتوانند با بهبود کيفيت تحليلها و گزارشهاي خود و افزايش همکاري با کارشناسان اقتصادي، نقش مؤثرتري در توسعه اقتصادي ايفا کنند. ايجاد رسانههاي مستقل اقتصادي، تقويت ارتباطات بينالمللي و استفاده از تجارب رسانههاي کشورهاي پيشرفته ميتواند به ارتقاي سطح رسانههاي اقتصادي در ايران کمک کند. همچنين، ارتقاي دانش و مهارتهاي تخصصي خبرنگاران و تحليلگران اقتصادي ميتواند به بهبود کيفيت محتوا و افزايش اعتماد عمومي به رسانههاي اقتصادي منجر شود.
- نقش فعالان اقتصادي و بخش خصوصي در توسعه اقتصادي
- الگوهاي موفق جهاني
بخش خصوصي، بهعنوان محرک اصلي اقتصاد در کشورهاي پيشرفته شناخته ميشود. در اين کشورها، بخش خصوصي با سرمايهگذاريهاي گسترده در صنايع مختلف و ايجاد نوآوريهاي تکنولوژيک، به رشد و توسعه اقتصادي کمک ميکند. بهعنوان مثال در آلمان و ژاپن، همراهي و مشارکت بخش خصوصي با سرمايهگذاري در تحقيق و توسعه و ارتباط نزديک آنها با دانشگاهها و مراکز پژوهشي، به بهبود فرآيندهاي توليد و افزايش بهرهوري منجر شده است.
در کشورهاي پيشرفته، فعالان اقتصادي نقش مؤثري در تدوين و اجراي سياستهاي اقتصادي دارند. آنها از طريق اتاقهاي بازرگاني، اتحاديهها و انجمنهاي تخصصي با دولتها همکاري کرده و پيشنهادهاي خود را براي بهبود وضعيت اقتصادي ارائه ميدهند. اين همکاريها منجر به ايجاد محيطي پويا و رقابتي براي کسبوکارها و در نهايت رشد و توسعه اقتصادي ميشود.
- فرصتها و چالشهاي ايران
در ايران، نقش فعالان اقتصادي و بخش خصوصي هنوز بهطور کامل توسعه نيافته است. دلايلي همچون فضاي محدود کسبوکار، بروکراسي سنگين، فساد اقتصادي و تحريمهاي بينالمللي باعث شده بخش خصوصي نتواند بهطور کامل در توسعه اقتصادي کشور مشارکت کند.
با اين حال، ايران ظرفيتهاي بالقوهاي دارد که ميتوان با بهرهگيري آنها به توسعه اقتصادي کمک کرد. ايران داراي منابع طبيعي فراوان، نيروي کار جوان و تحصيلکرده و بازار داخلي بزرگي است که ميتواند بهعنوان محرکي براي رشد اقتصادي عمل کند. فعالان اقتصادي با تکيه بر اين ظرفيتها و استفاده از تجارب موفق جهاني ميتوانند نقش مؤثري در رشد و توسعه اقتصادي ايفا کنند.
براي اين منظور، سياستهاي اقتصادي بايد به نحوي تنظيم شوند که از بخش خصوصي حمايت کرده و زمينه را براي فعاليتهاي اقتصادي بازتر و پوياتر فراهم سازند. کاهش بروکراسي اداري، ايجاد شفافيت در بازارهاي گوناگون و حمايت از نوآوريها ميتواند به تقويت نقش بخش خصوصي در اقتصاد ايران کمک کند.
- جمعبندي و نتيجهگيري
براي دستيابي به توسعه اقتصادي پايدار و رفع چالشهاي موجود، نيازمند مشارکت فعالانه تمامي گروههاي مختلف جامعه هستيم. صاحبنظران، اساتيد، پژوهشگران، دانشگاهيان و فعالان و رسانههاي اقتصادي هر يک نقش منحصر به فرد و حياتي در اين مسير دارند. با توجه به تجارب کشورهاي پيشرفته و تحليل وضعيت کنوني ايران، ميتوان به اين نتيجه رسيد که همکاري و هماهنگي بين اين گروهها، به همراه حمايتهاي دولتي، کليد موفقيت در اصلاح و توسعه اقتصادي ايران است. ايران با داشتن پتانسيلهاي فراوان در زمينههاي علمي، پژوهشي و اقتصادي ميتواند با بهرهگيري از تجارب موفق جهاني و ارتقاي سطح همکاريهاي بينبخشي، به توسعه اقتصادي دست يابد. در اين راه، تقويت زيرساختهاي تحقيق و توسعه، ايجاد پيوندهاي مستحکم بين دانشگاهها و صنايع، ارتقاي کيفيت رسانههاي اقتصادي و حمايت از بخش خصوصي از جمله اقدامات ضروري است. با انجام اين اقدامات و ايجاد يک محيط اقتصادي پويا و شفاف، ميتوان اميدوار بود که ايران در مسير توسعه اقتصادي پايدار و رفاه اجتماعي گامهاي مؤثري بردارد. آيين چراغ خاموشي نيست. «چراغ اقتصاد» ميکوشد تا چراغ راه تحول و توسعه فرداي ايران باشد.
مطلبی دیگر از این انتشارات
پدرام باقرنژاد روزنامه نگار؛ نقش مديران روابط عمومی در تحقق اهداف اقتصادی
مطلبی دیگر از این انتشارات
پدرام باقرنژاد روزنامه نگار: راهکارهای الزامی دولت، برای اصلاح وضعیت اقتصادی
مطلبی دیگر از این انتشارات
پدرام باقرنژاد روزنامه نگار؛ تأثير تحولات جهانی بر اقتصاد ايران