قصه های من و آموزش مجازی

از چالش ها، مصائب و موارد نوی آموزش مجازی هر چی بگم کم گفتم... امسال که کرونا آمد، معلم ها بیشتر از دانش آموزان نگران شدند. موارد مختلفی باعث این نگرانی می شد که راجع بهشون صحبت می کنم...

انتقال اطلاعات

اولین معظل آموزش مجازی برای منو خیلی از معلم ها انتقال اطلاعات بوده و هست. دقت کنید که نگفتم انتقال مطلب؛ گفتم انتقال اطلاعات. یعنی منظور من این نیست که نگران نفهمیدن بچه ها و آموزش عمیق مطالب هستم. دغدغه من ماقبل اینه. انتقال اطلاعات ... مثلا من قبلا سر کلاس یه نمودار می کشیدم و می گفتم بچه ها ببینید، اینجای نمودار داره میره بالا! حالا از پشت کامپیوتر و ... چجوری باید اونجای نمودار رو نشون بدم؟!

یا مثلا یه مثلث می کشیدم و می گفتم بچه ها معلومه که این ضلع از این ضلع بزرگتره، حالا از پشت این کامپیوتر چجوری باید بگم منظورم از این ضلع کدوم ضلعه؟؟

حتما الان به خودتون میگید که خب کاری نداره اضلاع مثلث رو نامگذاری کن و اسامی شون رو بگو. بله این قطعا به ذهن همه معلم ها رسیده ولی مسئله اینجاست که یک معلم بعد از سال ها تدریس باید “ادبیات” تدریس خودش رو عوض کنه. فکر نکنید کار آسونیه، واقعا سخته!


حالا دو تا نکته بگم:

یکی اینکه این مشکلات در دروسی مثل ریاضی و فیزیک و ... بیشتر نیاز به نوشتن دارن بزرگترن. مثلا معلم دینی که بیشتر با متن کتاب سر و کار داره میتونه روی متن کتاب درسی که به اشتراک گذاشته توضیحات لازم رو بده...

نکته دوم اینکه تو همه این سالهایی که ما با تکنولوژی قهر بودیم یا بهش بی تفاوت بودیم، تکنولوژی آموزشی داشت با سرعت رشد می کرد و ما بی خبر بودیم. تو همون روزهای اول من چند تا نرم افزار مهم اشتراک گذاری اطلاعات (آموزش مجازی) رو شناختم و دیدم امکانات بعضی از اونا از امکانات من سر کلاس بیشتره! حالا تو یه مطلب دیگه مفصل راجع به این نرم افزار ها حرف می زنم ولی یکی از امکانات باحال نرم افزار ادوبی کانکت رو بگم که شما می تونید یه تست بنویسید و مثل یک نظرسنجی بچه ها شرکت کنن. اینکه هر کسی کدوم گزینه رو زده و درصد هر گزینه و ... ببینید و اگر مایل بودید با بچه ها این اطلاعات رو به اشتراک بگذارید. حالا این چرا امکان خیلی خوبیه. چون تو کلاس شاید یک دانش آموز ضعیف از ترس اینکه جوابش غلط باشه گزینه خودش رو اعلام نکنه ولی اینجا کسی از جواب بقیه خبردار نیست.

از این امکانات نرم افزارهای آموزش مجازی که بگذریم، اگر یک قلم نوری یا تبلت قلم دار داشته باشیم میتونیم کیفیت انتقال اطلاعات رو در حد کلاس درس بالا ببریم...

تازه تصور کنید آخر کلاس فایل نوشته های من و حتی فایل فیلم ضبط شده کلاس هم در اختیار بچه هاست و هر کسی که غایب بوده یا بخشی از درس براش جا نیفتاده میتونه ازش استفاده کنه.

فهمیدی یا نه؟!

من خودم وقتی تو کلاس داشتم یه مسئله یا تست رو حل می کردم هر لحظه از حل اگر جاییش مبهم بود بچه دستش رو بالا می گرفت و ابهام اون بخش برطرف می شد. حالا توی این نرم افزارهای آموزش مجازی، امکان وصل کردن میکروفون برای بچه ها وجود داره ولی عموما بچه ها از امکان چت (نوشتن پیام) استفاده می کنن. اینجوری من یک مثال رو کامل حل کردم و یهو پیام میاد: آقا میشه دوباره توضیح بدید. [معمولا دقیق اشاره نمی کنن که کجارو نفهمیدن]


جدای اینکه مثل آب سردی معلم رو با خاک یکسان می کنه، شما نمی دونید دقیقا کجای مطلب مبهم مونده و مجبورید تمام راه حل رو دوباره توضیح بدید. این موضوع هم برای معلم اذیت کننده ست هم برای بچه هایی که کامل فهمیدن و مجبورن به بحث تکراری گوش بدن. البته گاهی به شخصه احساس می کنم این جمله [آقا ما نفهمیدیم] از سر شیطنت گفته میشه...

در مطالب بعدی از قصه های آموزش مجازی و شگفتانه هاش بازم میگم، فعلا!

یه سری به چی بخونم بزنید و از مقاله ها لذت ببرید...