اینجا، ناکجاآباد! | یادداشتی بر انیمه ناکجاآباد موعود (Promised Neverland)


ناکجاآباد موعود، ناکجاآباد کنونی، فصل دوم به کنار، فیلم هندی ست. فصل اول اما، شروعی توفانی دارد؛ بسیار عالی آغاز می‌شود، همه چیز را بخوبی می‌چیند و به زیبایی، جهان اثرش را می‌سازد. با همه چیز، چه فضا، چه محیط، چه آدم‌ها، چه شخصیت‌ها و چه داستان و ماجراها، بخوبی آشنا می‌شویم. این انیمه حتی در ساخت یک جهان انیمیشنی و پویا، یک موجود زنده و ارگان به‌هم‌پیوسته، موفق است؛ تا حدی می‌توان گفت که ویژه و منحصربه‌فرد و یگانه است! از ویژگی‌های مسخره و عجیب بیشتر انیمه‌ها هم خالی ست و الگوها و مثل‌های مضحک ندارد (جز فصل دوم که قضیه‌اش جدا ست)، یک انیمه جهانی ست که کاملا و عینا، در دسته خاصی قرار نمی‌گیرد، بلکه منحصربه‌فرد خودش است و جهان خودش را می‌سازد.


سلام نورمن!
سلام نورمن!

قصه با اما (Emma) شروع می‌شود؛ کاملا ملموس و همذات، بعدها با پرورشگاه و دوستان اما آشنا می‌شویم. همه چیز بخوبی و قدم‌قدم معرفی می‌شود و ما تمام‌وکمال، با همه چیز و همه کس، نزدیک می‌شویم. همه چیز آرام‌آرام و یواش‌یواش به ما می‌پیوندد، ما همه چیز را اول باور و در نهایت کمی هم حس می‌کنیم؛ همه چیز بشدت تأثیرگذار، دقیق، منظم، شسته‌رفته، تروتمیز و تا حدی، زنده و پویا است، چیزی از قلم نمی‌افتد و چیزی هم اضافه نیست، انگار که همه چیز دقیقا بر سر جای خود و به نحو احسنت، قرار گرفته‌است.

  • هیولاها و شرورهای فیلم، در فصل 1 قوی و فصل دو، ضعیف اند.

قدم بعدی پایان‌بندی کار است؛ ری، اما و نورمن را به دروازه می‌فرستد (به بهانه عروسک کُنی) تا از ماجرا باخبر بشوند، این اتفاق جدید داستان، واقعا شوکه‌کننده ست و حتی خوره‌های انیمه هم، شاید نتوانند پیش‌بینی‌اش بکنند؛ نه الکی ست، نه تصنعی، نه از روی هوا و باسمه‌ای، البته که در طول کل انیمه و بخصوص فصل دوم (در فصل اول از شیاطین خبری نیست)، کلا حضور و ظهور شیاطین‌ و دشمنان قصه، ضعیف و تا حدی باسمه‌ای و الکی ست. در فصل اول اهریمن‌های ترسناکی هستند که دل آدم ازشان، هرّی می‌ریزد؛ در فصل دوم اما به میدان می‌آیند و تبدیل به عروسک‌های عجیب‌وغریب چندشی می‌شوند، از فاز ترس و ابهت، حالتی فانتزی و عروسکی و مثلا ترسناک و خفن، به خودشان می‌گیرند! کل ماهیت و خفنیت‌شان در فصل دوم فرو می‌ریزد و فصل دوم، همه چیز را خیلی زود و الکی و به سبک فیلم هندی تمام می‌کند، یعنی همانقدر که داستان در فصل اول عمیق و لایه‌لایه روایت می‌شود، در فصل دوم باسمه‌ای و سطحی ست و فصل دوم، واقعا فاجعه‌ای ست نسبت به فصل اول! این الگوی پایان هندی و همه چیز خوبه، ما چقدر خوشبختیم، همه با هم خوب باشیم، همه خوب اند، تقصیری ندارند و... از ناکجاآباد موعود و حمله تایتان هست تا توکیو غول و... حتی شاید برزرک هم بخواهد خوش‌وخرم تمام شود (روح خالقش مینروا، شاد!)! که البته برزرک هم از میانه به بعد فیلم هندی می‌شود (قسمت جنگل و جادوگر و بعد از ماجراهای قلعه...)

  • فکر نمی‌کردم پایان ما هم آبکی شود نورمن!

چیزی که به غنای داستان می‌افزاید و بار و کشش زیادی به انیمیشن اضافه می‌کند، تقابل و نبرد دو جبهه داستان است؛ یعنی جبهه نورمن و اما و ری با جبهه پرستاران و مسئول پرورشگاه و شیاطین (لفظ مامان حیف بود، من می‌گم پرستار). خصوصا تقابل‌های نورمن با پرستار، اینها یک چیزی مثل دوئل‌های لایت و ال در دفترچه مرگ می‌مانند، منتها مثل اون افت نمی‌کنند و الکی کشدار نمی‌شوند، انقدر هم قیافه و پز نمی‌آیند. در ناکجاآباد موعود (Promised Neverland) اما، همه چیز سر جا و دقیق است، هیچ چیزی از کادر بیرون نمی‌زند و داستان حاشیه‌ای ندارد. روایت خطی درست بشدت دقیق، بدون شخصیت فرعی‌های الکی و ماجراهای مسخره و وقت‌گیر، بدون این اضافات و خزعبلات سینمای امروز، همه چیز در یک راستا و در یک مسیر، همه چیز دقیق و منظم.


  • تعادلی بین فضاها و موقعیت‌های مختلف.

فیلم (بین کلمات فیلم، سریال، انیمیشن، انیمه و کارتون تفاوتی نیست، اینها همه سینما اند و تصویر) سریع لحن عوض می‌کند ولی از آن‌ور بام نمی‌افتد؛ این خیلی خوب است، نکته مهمی ست. فیلم خرم و شاد و بشاش آغاز می‌کند، با اینکه مال جوانان و نوجوون‌ها است ولی کودکی و کودکانگی خودش را حفظ می‌کند. فیلم چه وقتی با فاجعه کُنی روبرو می‌شوید، چه وقتی پرستار و نقشه‌های نورمن به وسط می‌آید، در هر صورت، فیلم سرپا، دقیق، منظم و هم‌راستا ست؛ همان خط واحد را دارد و همان بخوبی و دقیق، روایت می‌شود. فیلم (انیمه) لحن نمی‌بازد، نمی‌آید شاد و بشاش باشد، بعد کلا از بین برود و عبوس و خشمگین شود، نمی‌آید کلا تبدیل به یک انیمشن دیگری شود و دنیا عوض کند، در همین یک دنیا ست که هم شادی و خنده است، هم خشونت‌ و نامردی. ناکجاآباد موعود بین اینها تعادل برقرار می‌کند، نه لوده می‌شود و الکی خوش، نه سیاه‌نما و الکی تار، خوشی‌اش ذاتی و عمیق هست، از سر بی‌دردی و بی‌خیالی نیست، از قدرت و مهربانی ست، خیلی خشن و جدی و بیش از اندازه هم سیاه نمی‌شود. واقعیت این است که بیشتر انیمه‌ها، خصوصا شونن‌ها و ژانر نوجوون‌ها، سریع لحن عوض می‌کنند و یکپارچه نیستند. شخصیت اصلی توکیو غول یک زمانی مهربان و قدرتمند است، زمانی دیگر خیلی خشن و بی‌رحم، چه شد؟ چطور شد؟ انیمه‌ها یکدفعه تغییر لحن می‌دهند و الکی می‌خواهند که خفن باشند، کاراکترها الکی می‌خندند، الکی برای خودشون فلسفه می‌بافند و الکی، برای غلط‌کردن‌ها و پلشتی‌هاشون، اما و اگر و دلیل و بهونه می‌آورند؛ طرف یکدفعه وسط مبارزه، 2 ساعت اراجیف می‌بافد و از خاطرات کودکی‌اش می‌گوید! سریع لحنش عوض می‌شود! اصلا آدم دیگری می‌شود! این تغییر لحن و شخصیت و تغییر موضع و جایگاه، کاملا تصنعی و الکی و باسمه‌ای در انیمه‌ها جا افتاده و همه‌اش، الکی ست‌، پوشالی ست. یکهو می‌آید و یکهو می‌رود و کل منطق داستان و شخصیت و هویت او را، زیر سؤال می‌برد؛ اثر را از یکپارچگی می‌اندازد، دیگر شلخته و نامنظم می‌شود.

  • یکدست و بسیار منسجم، درگیرکننده.

اما Promised Neverland در همه لحظات یک چیز است. نورمنی که با پرستار رقابت می‌کند و نقشه فرار می‌کشد، همان نورمنی ست که مهربان است و با بچه‌ها بازی می‌کند، حتی همان نورمنی ست که در فصل دوم، می‌خواهد همه شیاطین را بکشد، این نورمن یک نفر است و یکپارچه است و هویت او، بین نقش‌های مختلفی که بازی می‌کند، خدشه‌دار و آسیب‌پذیر نمی‌شود. اینطوری نیست که یکهو از این رو به این رو شود و کلا آدم دیگری شود و لبخند شریرانه بزند و دیالوگ گل‌درشت بگوید، شعار بدهد و برای پرستار، 2 ساعت سخنرانی کند. این نورمن، همان نورمن است و واقعا، شخصیتی ست در موقعیت‌های مختلف؛ نه اینکه بر اساس موقعیت‌های مختلف (دوئلی، فایتی، مبارزه‌ای، تقابلی چیزی) کلا ذات و ماهیتش عوض شود و مثل کانُکی (توکیو غول) و اِرن (حمله تایتان)، یک قسمت خوب و مهربان باشد و یک قسمت وحشی و خونخوار، شخصیت در ناکجاآباد موعود (Promised Neverland)، یکپارچه و دقیق است، عروسک نیست.


  • منطق روایی، منطق داستانی و محکم و ایستا؛ همیشه در اوج!

قصه که دقیق است، آرام‌آرام و به مرور، نما‌به‌نما، ما را بیشتر به خودش نزدیک می‌کند و کاملا، با موضوع و ماجرایش درگیر می‌کند. حتی گاهی چنان تأثیرگذار است که می‌ترسیم یا نگران شخصیت‌ها می‌شویم، واقعا منتظر ایم که چه می‌شود و پرستار چه کار می‌کند؟ نورمن چه جواب می‌دهد؟ چه چیزی در انتظار ما ست؟ هیچ چیز تصنعی و الکی نیست و شما هیچوقت احساس نمی‌کنید که این یک داستان است و همه چیز الکی ست. همه چیز کاملا باورپذیر و زنده ست و انگار که، واقعا وجود دارد! چنین است رسم انیمه درشت! داستان به زین و شخصیت به پشت! همه اجزاء مکمل و تکمیل‌کننده یکدیگر اند و به هم، معنا می‌دهند (همدیگر را زنده می‌کنند، پویا می‌کنند، جان می‌دهند). داستان بخوبی خودش را توسعه می‌دهد و شاخ‌وبرگ می‌دهد، منتها شاخ‌وبرگ دقیق و در یک راستا، و با هدف ادامه دادن قصه و تکمیل و غنی کردن آن، نه اینکه فقط بخواهد وقت بگیرد و حوصله سر ببرد. هر قسمت و به مرور، شخصیت‌ها عمیق‌تر می‌شوند و برگ جدیدی از خودشان رو می‌کنند، زنده‌تر و باورپذیرتر می‌شوند، بیشتر به دل می‌نشینند و به جان می‌آیند. هویت دارند و ثابت اند، نه اما (Emma) الکی پا پس می‌کشد و لوس و ناامید می‌شوید، مقهور صحبت‌های ری می‌شود، نه نورمن تغییری می‌کند و خودش را گم می‌کند، نه ری الکی لوس می‌شود و تغییر می‌کند و پسر گلی می‌شود، همه دارند عمیق‌تر و ریشه‌دارتر می‌شوند و از تغییر الکی و تصنعی، خبری نیست.


  • تقریبا هیچ اثری از کثافت‌ها و پیام‌های غیرانسانی و ضدانسانی امروز خالی نمونده، احتمالا ناکجاآباد موعود هم نمانده، وعده ما: بزنید در دهانشان! حتی اگر قوی‌ترین سیستم‌ها و دستگاه‌ها باشند!

در Promised Neverland یا ناکجاآباد موعود، ممکن است بحث‌های تماتیک و فرامتنی وجود داشته‌باشد. مثل اینکه عده‌ای در حال استثمار و مصرف و تغذیه از بعضی دیگر هستند و این عده (شیاطین)، در پایان فصل دوم به سزای اعمال‌شان نمی‌رسند، ممکن است بحث برتری و زیردستی و نوچه بودن این و آن باشد، بحث چرخ‌های ناروای ظلم و تبعیض، چه سرمایه‌داری چه هر چیز دیگری، و اگر این باشد، غلط کرده!

در کل، فصل دوم نه تنها هندی ست بلکه ترسو و بزدل است؛ چنین پایان‌های کشکی‌ای در همه شونن‌ها (ژانر نوجوونانه انیمه مثل حمله تایتان‌ها و شیطان‌کش و توکیو غول و...) وجود دارد و فیلم هندی هم رد کرده، زیادی ترسو و بزدل است! آدم بدها و جانی‌ها در می‌روند و به سزای اعمال‌شان نمی‌رسند، الکی گناهان‌شان لاپوشانی می‌شود، همه با هم دوست می‌شوند و همه چیز خیلی شعاری و باسمه‌ای و تصنعی ست، دروغین است، صلح دروغین و بی‌مایگی و تنبلی و بی‌غیرتی، نوعی کرختی و بی‌وجودی؛ چنین مشکلاتی در فصل دوم Promised Neverland هم هست و این سریال، کلا بحث‌ها و الگوهای تماتیک و نمادهایی دارد که ممکن است بوی توهین و زشتی و پلشتی بدهند. بنظرم همچین خیلی هم جدی‌جدی نیستند و در حد این حرف‌ها، نیستند. ولی در کل بوی خوبی از صحبت‌های فرامتنی و پیام‌های فیلم نمی‌آیند و ما اجالتا، سری ازشان درنیاوردیم و ولشان کردیم، چسبیدیم به یک خطی درست و دقیق قصه؛ ناکجاآباد موعود فصل دوم بدی دارد ولی فصل اولش، در بهترین نقطه ممکن است.